سکوت معنادار دو وزارتخانه

سیدحسن موسوی‌چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران اگر نیم‌نگاهی به حوزه‌های آموزشی، مدیریتی و پست‌های سازمانی بینداریم، متوجه این موضوع می‌شویم که تخصص خیلی در عمل آن جایگاه را ندارد هرچند ممکن است روی کاغذ نوشته شود یا در صحبت‌ها و کلام گفته شود. همین که از شایسته‌سالاری، شایسته‌گزینی و توجه به تخصص می‌گوییم، به اشکال مختلف و کرات گفتیم و می‌گوییم و خواهیم گفت. اما وقتی نیم‌نگاهی داریم به آنچه در عمل اتفاق می‌افتد، کاملا متوجه می‌شویم که تنها چیزی که خیلی اهمیت ندارد، تخصص افراد است و اینکه هر کسی می‌تواند هر نقشی را ایفا کند و هر پستی را بگیرد و هر سازمانی که دلش بخواهد می‌تواند اقدام به تربیت نیروی انسانی کند بدون آنکه اصلا در آن حوزه مسئولیتی داشته باشد. اخیرا سازمان تبلیغات استان تهران فراخوانی برای تربیت مددکار اجتماعی در شش جلسه، شش ساعته داده است. یعنی به اندازه سه واحد دانشگاه درحالی که ما مقاطع کاردانی، کارشناسی، ارشد ودکترا داریم و هم وزارت بهداشت در آموزش مددکاری اجتماعی مسئولیت دارد و هم وزارت علوم در این حوزه مسئولیت دارد. اگر واقعا با سه واحد کسی می‌تواند مددکار اجتماعی یا روانشناس یا مشاور شود، پس چرا ما دانشگاه و این همه مقاطع تحصیلی داریم. چرا دانشجو این همه دروس تخصصی متعدد را در طول چهار سال می‌گذراند و چهار ترم کارورزی یا کار عملی دارد. تازه در این شرایط وقتی از دانشگاه‌ها فارغ‌التحصیل می‌شوند، آن قابلیت‌های لازم برای اینکه یک کارشناس کارآزموده براساس استانداردهای جهانی آموزش مددکاری اجتماعی شوند را ممکن است، نداشته باشند.  بعد سازمان تبلیغات که هیچ مسئولیتی در حوزه آموزش مددکاری اجتماعی ندارد، براحتی و آزادانه فراخوانی اعلام می‌کند شش جلسه دوره می‌گذارد که برای اشتغال و معرفی به جاهای دیگر است؟ آیا واقعا سازمان تبلیغات مسئول آموزش مددکاری اجتماعی است؟ چه کسی بایـــد از حیثیــت رشته‌های تخصصی در حوزه‌های آموزشی دفاع کند؟ منظورم از چه کسی، چه سازمان‌هایی است. طبیعتا وزارتین بهداشت و علوم است که باید در این حوزه مداخله کنند. کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی است که باید یک نظارتی روی قوانینی که در این حوزه تصویب می‌شود، داشته باشد. اگر اینگونه باشد که سنگ روی سنگ بند نمی‌شود. پس ما چرا شورای گسترش در وزارت علوم و وزارت بهداشت داریم. یا در دانشگاه‌های دیگر، احتمالا دانشگاه آزاد، دانشگاه پیام نور، دانشگاه علمی- کاربردی. به دلیل اینکه ما باور داریم این رشته‌ها تخصصی هستند. همین موضوع را ما در انتصابات هم داریم. یعنی انگار که تخصص فقط برای سرگرم کردن بچه‌ها در دوران دانشگاه است. گرفتن یک مدرک برای خیلی جاها ممکن است اقتصادی برای دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی داشته باشد. ما بیشتر از باب سرگرمی گویا افراد را دردانشگاه‌ها و مراکز آموزشی مختلف جذب می‌کنیم. اگر واقعا با سه واحد درسی طی شش هفته یک نفر مددکار اجتماعی، روانشناس یا مشاور می‌شود، به نظر می‌رسد که کشیدن خط بطلان و خط قرمزی روی همه اندیشه‌هایی که پشت تاسیس رشته‌های تخصصی هستند، است. مددکاری اجتماعی حداقل در ایران 63 سال است که قدمت دانشگاهی دارد. اگر سازمانی علاقه‌مند است همکارانش نسبت به یک رشته شناخت پیدا کنند، من حداقل به عنوان انجمن مددکاران اجتماعی ایران این آمادگی را دارم که با رشته مددکاری اجتماعی و منابع اجتماعی آشنا شوند نه اینکه نقش آنها را ایفا کنند. این مسئله کاملا با همدیگر متفاوت است. ما همین موضوع را در مورد معلم‌ها هم شاهدیم. طبیعتا معلمی که مبادرت به تدریس شیمی می‌کند، باید شیمی خوانده باشد. معلمی که علوم اجتماعی درس می‌دهد، باید اجتماعی و معلمی که تاریخ تدریس می‌کند باید تاریخ خوانده باشد. والا با این شرایط ما روی جایگاه تخصص خط قرمز کشیدیم. به نظر می‌رسد سکوت این دو وزارتخانه معنادار یا بی‌معنا- هنوز خیلی نمی‌توانم قضاوت کنم- جای سوال و تعجب دارد. وظایف این دو وزارتخانه در تمام رشته‌هایی که مجوزشان را می‌دهند، این است که مراقبت کنند تا کسی نتواند تخطی به حریم رشته‌های آموزشی مختلف داشته باشد فارغ از هر جایگاه وقدرتی که می‌خواهند داشته باشند. این سکوت، سکوتی معنادار یا بی‌معنا البته من به عنوان انجمن اعتراض و مکاتبه‌ام را با دو وزارتخانه کرده‌ام که حداقل سکوت نکنند درحالی که وزارتخانه‌ها باید بیشتر از من دغدغه این موضوع را داشته باشند به دلیل اینکه از چند روز قبل که این موضوع مطرح شد، شاید بیش از هزاران نفر از جامعه مددکاری اجتماعی از پیشکسوتان تا دانشجویان فعلی همه اعتراض کردند و به انجمن و من منعکس کردند. امیدواریم که وزارت علوم مداخله کرده و جلوی این کارها را بگیرد.اگر هر سازمانی علاقه مند است تا کارکنانش را با حوزه‌های تخصصی آشنا کند، از دانشگاه‌ها وسازمان‌های مرتبط برای فقط آشنایی کمک بگیرند و نه ایفای نقش. همین کار را برای آموزش و پرورش حدود 24 ساعت ضبط کرده و انجام داده بودیم و استقبال می‌کنیم که با رشته ما آشنا می‌شوند نه اینکه با شش جلسه قرار باشد که جای مددکاران اجتماعی را بگیرند. هم به آن رشته‌های غیرمرتبط به خودشان آسیب می‌زنند و هم به رشته‌های تخصصی که ورود پیدا می‌کنند.