برجام یک روند یا یک پروژه

صادق ملکی تحلیلگر مسائل بین الملل عرصه سیاست، عرصه تدبیر است. در این عرصه عدالت و حق و باطل جایی ندارند. برد - برد در روابط بین‌الملل نه بر اساس حق برابر، بلکه بر اساس ظرفیت است. در عرصه سیاست و هرآنچه در صحنه آن شکل می‌گیرد تنها قدرت و منافع حاصل از آن عامل تعیین کننده است. ما به عنوان ایران باید این نکته را به درک راهبردی تبدیل کنیم که در عرصه سیاست و در نظام بین‌الملل متکی بر قدرت، یک با یک مساوی نیست. بازنده کشوری است که این واقعیت حاصل از قدرت و ثروت را درک نکرده باشد. بیش از یک قرن است که حکمرانی در ایران از درک معادله قدرت در جهان عاجز بوده و نتایج تلخ آن، قراردادهای گلستان، ترکمنچای و برجام بوده است. لذا به مذاکرات دولت سیزدهم در خصوص برجام امید بستن، بدون درک معادله قدرت و الزامات ناشی از آن نمی تواند دقیق ارزیلبی شود. مگر آنکه برجام آغازی برای تغییر و درک واقعیت‌های حاکم بر نظام بین‌الملل باشد. با خروج آمریکا از برجام، برجام مرد و امروز نیز بدون آمریکا برجام معنا نخواهد داشت. آنانی که تا دیروز به برجام می‌تاختند، امروز ثابت کردند که نه با برجام، بلکه با بازیگران داخلی برجام مشکل داشتند. به برجام و احیای آن امید بستن بدون درک این نکته که برجام باید نقطه آغاز حل و فصل اختلافات ایران و آمریکا باشد حاصلی جز شکست نخواهد داشت. نگاه تنفسی و ابزاری به احیای برجام، افتادن در گرداب بازی‌های تکراری و پیچیده سیاسی است و دیری نخواهد پائید که تحریم‌ها به بهانه‌ها و در قالب‌های دیگر تکرار و حتی خروج دوباره از آن امری بسیار محتمل خواهد بود. تنها راه خروج از بن بست سیاسی و اقتصادی ایران مذاکرات فرا برجامی میان تهران و واشنگتن است که مسئله هسته‌ای جزئی از مذاکرات موضوعات متعدد آن باشد. برجام اگر پروژه باشد شکست آن حتمی است و اگر تبدیل به روند شود می‌توان بدان امید بست. برجام یک پروژه است یا باید به یک روند تبدیل شود؟ چگونگی پاسخ به این سوال راه حل خروج یا عدم خروج ایران از بن بستی است که دو دهه است که توان و مردم کشور را به اسارت گرفته است. باید توجه داشت تا روابط ایران و آمریکا عادی نشود رسیدن به توافق در برجام، نقش چندانی در ایجاد تحولات بنیادی در شرایط داخلی و روابط خارجی ما ایجاد نخواهد کرد. اولین گام در سیاست خارجی درک چگونگی سازوکار نظام بین‌الملل و ترتیبات آن است. ما به‌عنوان ایران از نظر تاریخی از یک تنهایی استراتژیک رنج می‌بریم که این تنهائی با تعارضات جهانی، منطقه‌ای و شرایط سخت داخلی که داریم امروز بسیار تشدید شده به شکلی که کیان کشور را با خطر مواجه کرده است. نباید آدرس اشتباه داد. ورود به منطقه و تعامل با جهان با توجه به دخالت و تاثیرگذاری آمریکا بر معادلات تنها با بهبود روابط با آمریکا امکان پذیر است. سیاست و اقتصاد منطقه و جهان روابطی پیچیده و چند وجهی و در عین حال تنگاتنگ با آمریکا دارد و ما تا نگاه خود را از نظام بین‌الملل تغییر ندهیم انتظار تحول بنیادین انتظاردشواری است.