منافع آشوب قزاقستان برای امریکا

«وو. فِرِیم به فِرِیم این ویدئو شبیه آن چیزی است که اواخر ژانویه ۲۰۱۴ در اوکراین دیده بودم» این توصیف «الکساندر کلارکسون» استاد کالج پادشاهی لندن از ویدئو‌های آشوب‌های روز پنجم ژانویه قزاقستان و تسخیر مراکز اداری و امنیتی این کشور است.
روند آشوبی که کلارکسون با اشتیاق آن را به روند حوادث یورومیدان سال ۲۰۱۴ اوکراین تشبیه می‌نماید، روندی قابل تأمل است: افزایش قیمت سوخت LPG و اعتراضات مردمی علیه این اقدام دولت، بی‌توجهی دولت به اعتراضات، گسترش اعتراضات و ورود سریع گروه‌های سازمان‌یافته ۴۰ تا ۵۰ نفری به صحنه برای آشوب از روز چهارم ژانویه، عقب‌نشینی دولت با استعفای نخست‌وزیر از اصلاح قیمت سوخت در روز پنجم ژانویه، بی‌توجهی معترضان به اقدامات دولت و شیفت کامل اعتراضات از موضوعات اقتصادی به سیاسی در کنار افزایش شدید خشونت‌ها، حمایت رسانه‌هایی مانند رادیو اروپای آزاد از آشوب‌ها، توزیع گسترده سلاح میان معترضان در کنار مسلح شدن گروه‌های آشوبگر و حملات مسلحانه آن‌ها به مراکز پلیسی، امنیتی، اداری، شبکه‌های تلویزیونی و تأسیسات مهم و حیاتی شهرها، حمله و اشغال فرودگاه آلماتی همزمان با غارت مراکز خرید و تجاری و بانک‌ها توسط سارقان و گروه‌های مسلح.
نکته قابل تأمل دیگر در خصوص آشوب‌های قزاقستان، وجود یک جنبش بی‌سر متشکل از گروه‌های مختلف و اپوزیسیون است که هر یک خواسته‌هایی متفاوت داشته و البته هر کدام ادعای رهبری قیام را نیز دارند! برخی از این گروه‌ها تغییر ساختار سیاسی کشور را طلب می‌نمایند، برخی دیگر کاهش قیمت‌ها و برخی دیگر قانونی شدن تعدد زوجین را!
در ساعات پایانی روز پنجم ژانویه، رئیس‌جمهور قزاقستان، آشوب مسلحانه را حمله تروریست‌ها نامیده، از شدت عمل در پاسخگویی به آشوبگران گفته، از CSTO درخواست کمک نموده و CSTO نیز با قبول این درخواست، نیرو‌های حافظ صلح را جهت حفاظت از تأسیسات حیاتی قزاقستان روانه این کشور می‌نماید. با این اقدامات و همچنین شدت بسیار بالای خشونت و غارت‌های رخ داده و جنایاتی مانند سر بریدن نیرو‌های پلیس، روند درگیری در شهر‌ها معکوس شده و در بسیاری از شهرها، معترضان از آشوبگران جدا می‌شوند. بر این اساس می‌توان گام نخست شبکه آشوب در قزاقستان را پایان یافته تلقی نمود، اما با این حال به دلیل تشدید بحران‌های سیاسی، اقتصادی و امنیتی در قزاقستان از یک سو و از سوی دیگر جایگاه ویژه ژئوپلتیکی این کشور، وضعیت آشوبناک در این کشور تداوم یافته و این وضعیت، تبعات جدی امنیتی، سیاسی و اقتصادی برای روسیه، چین و منطقه خواهد داشت؛ تبعاتی که می‌توان، مقاصد شبکه آشوب را در آن‌ها جست‌وجو نمود.


در کوتاه مدت، تصور عمومی کارشناسان غربی این است که آشوب در قزاقستان، می‌تواند در مذاکرات پیش‌رو میان روسیه- امریکا و ناتو در موضوع اوکراین و مسئله ضمانت‌های امنیتی استراتژیک مورد نظر روس‌ها، نقش مهمی ایفا نماید.
مشغول‌سازی روسیه در مرز‌های جنوبی می‌تواند به مثابه یک اهرم فشار در مقابل استقرار نظامی روس‌ها در مرز با اوکراین مورد بهره‌برداری امریکا قرار بگیرد. در واقع آشوب در قزاقستان و تداوم بحران در آن، برگ برنده‌ای برای امریکا در جهت افزایش برگ‌های بازی مقابل روسیه در مذاکرات روز‌های آینده با این کشور است. واکنش روسیه به آشوب‌های قزاقستان با ارسال نیرو‌های حافظ صلح CSTO (و عدم استفاده از نیرو‌های واکنش سریع CSTO یا اقدامات نظامی دیگر) نشان داد که روسیه از «سورپرایز ژانویه» غافلگیر نشده است!
در میان مدت، ایجاد کانون‌های بحران و آشوب در منطقه جنوب شرق قزاقستان که در مجاورت جغرافیایی با چین و ازبکستان است، می‌تواند به منبعی برای تولید امواج آشوب و تنش در منطقه تبدیل شود و محیط امنیتی روسیه، چین و حتی ایران را بحرانی نماید. در این راستا «ماکسیمیلیان هس» تحلیلگر مؤسسه پژوهش سیاست خارجی امریکا می‌نویسد: «قزاقستان احتمالاً اولین قطعه از دومینوی رویداد‌های قابل توجه و بالقوه انقلابی است»، همچنین با توجه به نقش و اهمیت قزاقستان در اتصال کریدور‌های انرژی و حمل‌ونقل مانند راه ابریشم نوین، هرگونه ناامنی در این کشور به مثابه انسداد این کریدورهاست.
در بلندمدت، آشوب قزاقستان را می‌توان ادامه جنگ اخیر قره‌باغ و استراتژی ایجاد کمربندی تورانی دانست. مهم‌ترین هدف این استراتژی، قطع ارتباطات و اتصالات میان چین، روسیه و ایران است. حضور گرگ‌های خاکستری در آشوب‌های روز‌های اخیر قزاقستان و بازداشت برخی از اینفلوئنسر‌های قزاق با گرایش‌های رادیکال پان‌ترکیستی را که مسلح بوده و وظیفه هدایت آشوب‌های خیابانی را بر عهده داشته‌اند، می‌توان شاهدی بر تداوم این استراتژی دانست.
اتحاد میان چین و روسیه که در غرب از آن به اتحاد خرس و اژد‌ها تعبیر می‌شود، یک تهدید کلان امنیتی برای غرب است. همچنین در جهان معاصر، نظم‌ها و ترتیبات منطقه‌ای، شکل‌دهنده نظام جهانی هستند، بنابراین غرب درصدد ایجاد اختلال در ارتباط و اتصال میان چین و روسیه از یک سو و از سوی دیگر بر‌هم‌زدن نظم موجود منطقه‌ای در آسیای مرکزی است که از دید غرب، نظم موجود، تأمین‌کننده منافع روسیه است.
آشوب‌های این روز‌های قزاقستان، تداوم طراحی و اقدامات امریکا در قالب رویداد‌هایی مانند جنگ داخلی اتیوپی و آشوب‌های دسامبر ۲۰۲۱ جزایر سلیمان علیه چین و روسیه است. امریکا همچنان از ابزار انقلاب‌های رنگی و جنگ‌های نامتعارف برای تأمین منافعش به شکل گسترده‌ای بهره می‌برد و قزاقستان آخرین مورد نخواهد بود.