قمار یا حسابگری؟!

آفتاب یزد - رضا بردستانی: فرید زکریا، نظریه‌پرداز سیاسی، مجری و مفسر شبکه خبری «سی ان ان» در واشنگتن پست در تحیلی که اخیراً ویدئوی آن در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود، پوتین را نه یک قمار باز که او را یک سیاستمدار دقیق و منطقی معرفی کرده و تحلیل خود را با این جمله آغاز می‌کند که: «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه چه می‌خواهد؟
فرید زکریا با عنوان کردنِ این مسئله‌ی مهم که: «ما امریکایی‌ها به ندرت خود را جای دیگران قرار می‌دهیم» بیننده و خواننده را به دو مقاله مهم که اخیرا توسط «دیمیتری ترنین» در «فارین افرز» و «چاوسوفسکی» در «فارین پالسی» منتشر شده‌اند ارجاع می‌دهد با این تاکید که این دو مقاله «سرنخ‌هایی را ارائه می‌دهند.»
فرید زکریا خاطرنشان می‌کند: «هر دو مقاله نشان می‌دهند که رئیس جمهوری فعلی روسیه از سال ۱۹۹۹ نه به دلیل قمار بی‌پروا بلکه با دقت نظر و حتی منطقی بودن در قدرت باقی مانده است.»
> رفتار پوتین واکنشی بوده نه کنشی


این تحلیلگر سرشناس در ادامه می‌گوید: «ترنین خاطرنشان می‌سازد پوتین از زمانی که قدرت را در دست گرفته شاهد چهار موج توسعه طلبی ناتو بوده است. تهاجمات نظامی پوتین معمولا واکنشی به رویدادها بوده و نه ابتکار عملی بزرگ توسط شخص او. در سال ۲۰۰۸ میلادی، واکنش پوتین پس از تصمیم گرجستان برای بازپس‌گیری ناحیه جدایی طلب اوستیای جنوبی صورت گرفت. در سال ۲۰۱۴ میلادی، پس از قیام موسوم به میدان در اوکراین که منجر به برکناری «ویکتور یانوکوویچ» از قدرت شد اقدامات نظامی روسیه رخ داد. در مداخله نظامی مهم دیگر در منطقه‌ای که از لحاظ تاریخی بخشی از حوزه امنیتی اصلی روسیه نیست یعنی در سوریه، حملات نظامی روسیه محدود بوده و عمدتا از طریق نیروهای هوایی روسیه صورت گرفته است. در مورد حمله به اوکراین، در ابتدا پوتین درصدد رشوه دادن به اوکراین با طرح پیشنهاد ۱۵ میلیارد دلاری وام و کاهش قیمت گاز در ازای رد توافق ارتباط اوکراین با اتحادیه اروپا بود. یانوکوویچ آن معامله را پذیرفت که خود موجب بروز اعتراضات در اوکراین شد و در نتیجه آن، یانوکوویچ از کشورش گریخت. سپس پوتین کریمه را به خاک فدراسیون روسیه ضمیمه کرد. »
فرید زکریا اظهار می‌دارد: «در سالیان اخیر، او تلاش کرده «ولادیمیر زلنسکی» رئیس جمهوری فعلی اوکراین را وادار کند تا درباره منطقه دونباس در شرق اوکراین جایی که بیش‌تر روسی زبانان آن کشور در آنجا زندگی می‌کنند را به توافق متقاعد نماید و دست به معامله بزند. پوتین تلاش کرد تا آلمان را وادار کند که زلنسکی را به سوی پذیرش همه پرسی در شرق اوکراین در مورد جدایی سوق دهد. از «الکساندر سولژنیتسین» محافظه کار تا «میخائیل گورباچف» اصلاح‌طلب لیبرال،‌ رهبران و چهره‌های مشهور روس، اوکراین را اساسا وابسته و متعلق به مسکو می‌دانند. دو رئیس جمهوری نخست اوکراین علیرغم آن که استقلال تازه دست یافته کشورشان را تایید می‌کردند مراقب بودند که بیش از اندازه از مسکو دور نشوند. براساس نظرسنجی‌ای که در سال ۲۰۰۱ میلادی انجام شد تقریبا ۳۰ درصد از جمعیت اوکراین روسی را به عنوان زبان اول صحبت می‌کردند.
> اوکراین طرفدار غرب شده است
فرید زکریا در بخش دیگری از تحلیل ارائه شده‌ی خود خاطرنشان می‌سازد: «معضل اصلی پوتین آن است که اوکراین با حرکت آهسته در حال فرار از چنگ روسیه است. در یک دهه گذشته، اوکراین کشوری مستقل تر، دموکراتیک‌تر و طرفدار غرب شده است. در مقابل، غرب نیز به طور فزاینده‌ای با کی یف همکاری کرده و به آن کشور کمک نموده است. با این وجود، پوتین احتمالا از این واقعیت نیز آگاه است که تهاجم آشکار روسیه می‌تواند وضعیتی را موجب شود که او بیش از هر چیزی از آن می‌ترسد: اوکراینی که به طور مداوم ضد روسیه خواهد بود. در نتیجه، هدف او این است که امریکایی‌ها و اروپایی‌ها بپذیرند که عضویت اوکراین در ناتو گامی بیش از حد و نوعی زیاده روی خواهد بود. هم چنین، او می‌خواهد کی یف درک کند که در دراز مدت باید روابط خوبی (که البه منظور پوتین رابطه‌ای محترمانه و همراه با تبعیت و اطاعت اوکراین از کرملین است) با روسیه داشته باشد. برای غرب، اوکراین یک دلیل خوب است، اما برای استراتژی کلان مسئله‌ای محوری نیست. برای پوتین، مسئله اوکراین مرتبط با منافع ملی روسیه است. روسیه کشور همسایه اوکراین است و روابط عمیقی با آن کشور دارد. اوکراینی‌ها به من می‌گویند جاسوسان روسیه در هر بخشی از اوکراین از جمله در نهادهای دولتی فعال هستند. پوتین می‌تواند راه‌های زیادی برای فلج کردن، تضعیف و ناکارآمد نگه داشتن اوکراین پیدا کند.
> نبردی که محدود و کنترل شده است
این گزارشگر سرشناس «سی. ان. ان» می‌افزاید: «ترنین، حدس می‌زند اگر مذاکرات مسکو با ناتو با شکست همراه شوند روسیه احتمالا دو ناحیه دونتسک و لوهانسک در شرق اوکراین جایی که جدایی طلبان در آن جمهوری‌های خودمختار تشکیل داده‌اند را به رسمیت خواهد شناخت. مسکو پیش‌تر از همین رویکرد در قبال گرجستان استفاده کرده بود جایی که کرملین دو بخش تحت تسلط خود در خاک گرجستان یعنی اوستیای جنوبی و آبخازیا را به عنوان کشورهای مستقل به رسمیت شناخته است.»
> غائله‌ی اوکراین بر سر انرژی است
فرید زکریا در پایان این گونه نتیجه‌گیری می‌کند که: «با این وجود، باید پرسید چرا پوتین اکنون این را کار انجام می‌دهد؟ تا حد زیادی او معتقد است که ناتو در حال ایجاد یک اتحاد عملی با کی یف است. همزمان پوتین آگاه است که این لحظه مناسبی برای نمایش قدرت روسیه است. در زمانی که بحران انرژی به شکل فزاینده‌ای در سراسر جهان دیده می‌شود روسیه موقعیت خود را به عنوان یک ابرقدرت در حوزه انرژی تثبیت کرده است. قیمت انرژی در سراسر جهان در حال افزایش است، اما شاید هیچ نقطه‌ای در جهان به اندازه اروپا با افزایش قیمت انرژی مواجه نشده است. قیمت گاز طبیعی که توسط اکثر اروپایی‌ها برای گرم کردن خانه‌های‌شان مورد استفاده قرار می‌گیرد در سال ۲۰۲۱ میلادی بیش از ۴۰۰ درصد افزایش یافت. با این وجود، در سالیان اخیر
اکثر کشورهای اروپایی تولید گاز خود را متوقف کرده‌اند و قادر به افزایش سطح انرژی‌های تجدیدپذیر نیز نیستند تا بتوانند جای منابع انرژی تجدیدناپذیر را بگیرند. نتیجه آن است که اروپایی‌ها به شدت به گاز روسیه وابسته هستند. در همین حال، اوکراین سالانه ۲.۵ میلیارد دلار دریافت می‌کند تا به روسیه اجازه دهد گاز خود را با عبور از آن کشور صادر کند. اوکراین در صورتی که خط لوله نورد استریم ۲ برای انتقال بیش‌تر گاز روسیه به طور مستقیم به آلمان و اروپا تایید شود با کاهش شدید درآمد مواجه خواهد شد. در چنین شرایطی، تحریم علیه روسیه می‌تواند باعث ایجاد یک بحران انرژی در اروپا قابل قیاس با بحران نفتی دهه ۷۰ میلادی شود شرایطی که هیچ دولت اروپایی‌ای خواستار مواجهه با آن نیست. پوتین درگیر ماجراجویی‌ای بی‌پروا و بدون فکر نشده است. او ریسک می‌کند، اما احتمالات را به دقت محاسبه کرده است. در حال حاضر، احتمالا شرایط به نفع اوست.
> دهه‌ی پیش رو، دهه‌ی بحران انرژی است
روزنامه آفتاب یزد در پیگیری رخدادهای اوکراین و تنش به وجود آمده مابین روسیه، اروپا و آمریکا با کارشناسان بسیاری به گفتگو نشسته است که از مجموع گزارش‌ها می‌توان به چند نتیجه رسید:
- هدف روسیه از لشکرکشی به مرزهای اوکراین، نوعی اقدام پیش‌دستانه است تا اگر فشارها، گفتگو‌ها و چانه زنی‌ها به نتیجه نرسید روی گزینه‌ی جنگ بتوان تکیه کرد.
- هدف غرب از پروپاگاندای رسانه‌ای و جار و جنجال بین‌المللی، نوعی روسیه هراسی و مظلوم نمایی است در حالی که مقامات کاخ سفید، مقامات انگلستان و باقی اروپایی‌ها و حتی مقامات اوکراین به خوبی می‌دانند گزینه‌ی نظامی گزینه اول تا دهم نیز نیست.
- نگرانی روسیه بابت همسایه شدن با ناتو کاملا طبیعی و قابل درک است به ویژه آن که می‌دانیم کشورهای حوزه بالتیک مانند لتونی، لیتوانی و استونی در سال ۲۰۰۴ به ناتو پیوستند و روسیه هم مرز ناتو شده است از این جهت است که « اوکراین خط قرمز روسیه است و روسیه این نگرانی را دارد که با پیوستن اوکراین به ناتو موقعیت بسیار خطرناکی را از دید امنیت ملی خودش داشته باشد و عمق دفاعی خود را در قفقاز شمالی و نیز ولگوگراد مورد تهدید ببیند، بنابراین تلاش می‌کند تا مانع از پیوستن اوکراین به ناتو شود.»
- برخلاف نظر غربی‌ها - عمدتا آمریکا، فرانسه و بریتانیا - هیچ گونه وحدتی در مواجهه با غائله‌ی اوکراین به وجود نیامده است بلکه این مثلث فرانسه، بریتانیا و آمریکا است که یک روز از تحریم می‌گویند، روز دیگر از برخوردهای سازمان ملل و روزی دیگر از رویارویی نظامی!
- زلنسکی که دچار توهم شده نیز در این مسئله بی‌تقصیر نیست. او اگرچه تمامیت ارضی اوکراین را دست نخورده می‌خواهد اما در کنار این خواست مشروع، در تلاش برای پیوستن به غرب و در راس آن ناتو است گویی غرب و ناتو برای او فرش قرمز پهن کرده‌اند بی‌آن که بداند عضو ناتو شدن اگر یک ویژگی داشته باشد صدها دردسر نیز به دنبال خواهد داشت. زلنسکی در همین مسئله می‌تواند نیم نگاهی به ترکیه داشته باشد کشوری که عضو ناتو است اما رابطه‌ی خود را هم اندازه با آمریکا و ناتو، با روسیه نیز باقی نگاه داشته و حتی در پاره‌ای اوقات با روسیه گرم‌تر نیز دیدار کرده است. نمونه‌ی ترکیه می‌تواند زلنسکی را برای افتادن بدون بررسی به دامان غرب و ناتو بر حذر دارد.
- از میان گفتگو‌هایی که با کارشناسان انجام داده ایم، متفق القول به چند مسئله اذعان شده است:
الف/ جنگی در کار نخواهد بود
ب/ روسیه اگرچه بیمی از رویارویی نظامی ندارد اما آغازگر جنگ نیز نخواهد بود
ج/ دعوا بر سر منابع تامین انرژی مصرفی شهروندان اروپایی است مسئله‌ای که اینک به بحث روز در اروپا تبدیل شده و ادامه دار شدنِ این مسئله می‌تواند عواقب اجتماعی وخیمی داشته باشد.
- زمستان در شمال اروپا تا حوالی اردیبهشت و در بقیه‌ی اروپا حداکثر تا فروردین ادامه خواهد داشت بدیهی است با عبور از بحران سرما، تنش‌های سیاسی با محوریت اوکراین فروکش خواهد کرد و کشورها برای یک بازه زمانی هشت ماهه فرصت خواهند داشت به راه حلی دست پیدا کنند واگرنه با فرارسیدن فصل سرد اروپا، داستان اوکراین به نقل محافل سیاسی بدل خواهد شد.
- آمریکایی‌ها می‌گویند در کنار غائله‌ی اوکراین، حواس‌شان به مذاکرات هسته‌ای و نیز موشک پرانی‌های کره شمالی و تحولات چین نیز هست مسئله‌ای که فقط در کلام آسان است به این دلیل که آمریکایی‌ها در کنار افتادن به ورطه‌ی نابود کننده‌ی «سویه اُمیکرون»، اندک اندک به انتخابات میان دوره‌ای کنگره نیز نزدیک می‌شوند، انتخاباتی که نیمی از معمای ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا را حل خواهد کرد. ادامه‌ی تنش میان غرب و روسیه بر سر اوکراین حداقل آمریکایی‌ها را در سیاست داخلی دچار تنش و حواشی ویران‌کننده خواهد کرد در کنار آمریکا، جانسون و محافظه‌کاران نیز حال و روز خوشی ندارند به این دو مقوله کافی است انتخابات ریاست جمهوری فرانسه را نیز بیفزاییم تا متوجه شویم فرید زکریا، تحلیلی بی‌نقص ارائه داده و آن هوش پوتین در زمان‌شناسی است!
پوتین به خوبی می‌داند آمریکای ۲۰۲۲ توان مقابله با چند بحران در نقاط مختلف جهان را ندارد پس با کشانیدن ایالات متحده به گرداب اوکراین، دیگر نقاط را تقریبا از وجود آمریکای مزاحم خالی کرده از جمله حوزه چین و نیز مذاکرات هسته‌ای که گویی به روزهای پایانی خود برای رسیدن به توافق نسبتاً مقدماتی و موقت نزدیک شده است.