اخبار ویژه

  عمر توافق بی‌تضمین مثل برجام چند روز است، نه چند سال!
یک تحلیلگر غربگرا می‌گوید: اگر هم درباره برجام توافق دوباره‌ای صورت بگیرد، چند سال بیشتر دوام نمی‌آورد و از همین حالا باید به فکر نقض آن بود(!)
علی بیگدلی در گفت‌وگو با روزنامه آرمان، ضمن اعتراف به بی‌اهمیت بودن اقدام اخیر آمریکا تحت عنوان معافیت‌های تحریمی گفت: معافیت‌های هسته‌ای برای ایران خیلی اهمیت نداشته است و به نظر می‌رسد که نیاز باشد تا آمریکا اقدامات بیشتری برای رضایت ایران انجام دهد. بایدن آن چه را که ترامپ برای همکاری‌های هسته‌ای در سال 2020 ذیل تحریم قرار داد امروز مورد معافیت قرار گرفته و این یک اقدام فنی است که در گذشته نیز آمریکا مجوز آن را به ایران داده بود. این معافیت‌های تحریمی سبب می‌شود تا برای مثال ایران و روسیه بتوانند در آب سنگین اراک و راکتور تحقیقاتی تهران همکاری داشته باشند. درست است که این یک اقدام مثبت است اما باید توجه داشت که ایران از این مراحل عبور کرده و این اقدام آمریکا به تنهایی نمی‌تواند راهگشا باشد و باید بیشتر سر کیسه را شل کنند تا یک توافق خوب در وین شکل گیرد. ایران بدون اینکه آمریکا اجازه دهد چنین اقداماتی را در گذشته انجام داده است. کار سخت است زیرا در داخل آمریکا به این اقدام بایدن انتقاد شده و ایران نیز خیلی از آن استقبال نکرده است زیرا دیگر زیر فشار سخت آژانس، آمریکا و روسیه برای فعالیت‌های هسته‌ای نیست. ایران بر این باور است که این هدیه خوبی از سوی آمریکا نیست تا با سیاست نرم‌تر به سمت توافق در وین پیش رفت و ایران موارد بیشتری می‌خواهد. در واقع نیز آمریکا گشاده دستانه اقدام نکرده است.
این حامی دوآتشه برجام در گذشته، در ادامه با اذعان به شکننده و بی‌اعتبار بودن هر نوع توافقی با آمریکا گفت: ایران ضرورت دارد به چند مساله توجه کند تا نگرانی‌ها در خصوص اتفاقات احتمالی سال 2024 پشت‌سر گذاشته شود. یکی از آن‌ها تنظیم قرارداد در حال حاضر به شکلی است که اطمینان بیشتری نسبت به آن به‌وجود ‌آید. 3 سال تا آن زمان وقت باقی است و این احتمال زیاد است که بایدن در سال 2024 رای نیاورد و یک چهره جمهوری‌خواه در انتخابات موفق شود و حتی ترامپ نیز از همین امروز به دنبال این امر است. در مجموع شاید یک جمهوری‌خواه رای آورد و این امر امروز برای ایران نگران‌کننده شده و از طرف آمریکا تضمین می‌خواهد. ایران می‌داند که چاره‌ای وجود ندارد و کنگره با بایدن همراه نخواهد شد تا یک قانون در آمریکا شکل گیرد. بایدن موقعیت مناسبی در کنگره ندارد هرچند در مجلس نمایندگان اکثرا با او همراه هستند و در سنا نیز یک رای بیشتر از جمهوری‌خواهان دارد اما مجموعا شرایط برایشان


فراهم نیست.
وی اضافه کرد: باید توجه داشت که همه اختلافات هسته‌ای نیست و ایران باید در خصوص برخی مسائل دیگر که سوءتفاهم ایجاد شده است مشکلات خود را با آمریکا حل کند در غیر این صورت باز هم سه سال دیگر تنش‌ها افزایش پیدا می‌کند. درخصوص مسائل منطقه‌ای و دفاعی ایران مشکلات و اختلافاتی وجود دارد که در سال 2015 نیز نسبت به آن بی‌توجهی شد. این مسائل پشت پرده مسائل هسته‌ای وجود دارند و باید حل و فصل شوند در غیر این صورت باز هم در سال‌های آینده به مشکل حل خواهیم خورد. در سال 2015 نیز ما گفتیم که اگر سایر سوءتفاهم‌ها حل و فصل نشود باز هم تحریم‌ها خواهد برگشت اما توجهی نشد و تصور می‌کردند صرفا با حل مشکل هسته‌ای همه چیز تمام است. امروز صحبت‌های پراکنده نشان می‌دهد که آمریکا پس از توافق هسته‌ای به دنبال این است که درخصوص مسائل منطقه‌ای نیز گفت‌وگویی داشته باشد و باید به این مسئله توجه شود در غیر این صورت هیچ ضمانتی ‌برای تداوم توافق وجود ندارد.
اظهارات آقای بیگدلی البته خوش‌بینانه و به نوعی، خوش‌خیالانه است. او توضیح نمی‌دهد که حتی اگر به فرض محال، ایران همه خواسته‌های آمریکا را هم بپذیرد، چه تضمینی وجود دارد که آمریکا زیر تعهداتش نزند؟ بلکه براساس همه عهدشکنی‌های آمریکا در طول چند دهه گذشته که آخرین آن برجام بوده، چگونه یک تحلیلگر به خود اجازه می‌دهد که نسخه واگذاری امتیازات بیشتر را بپیچد؛ به جای آنکه درباره تکرار توافقی کلاهبردارانه مثل برجام هشدار دهد. از طرف دیگر، برخلاف ادعای آقای بیگدلی، دلیلی ندارد توافق بی‌تضمین جدید، تا سال 2024 و انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا دوام بیاورد. سند روشن، عهدشکنی‌های پیاپی‌ای است که بلافاصله پس از انجام تعهدات برجامی ایران، توسط دولت دموکرات اوباما انجام گرفت و انبوهی از تحریم‌های جدید را به‌دنبال آورد.
ضمنا در کنار دولت، کنگره آمریکا نیز همواره کار خود را کرده و بر قوانین تحریمی ضدایران افزوده است. بنابراین روشن است که عمر توافق فاقد بی‌چفت و بست و فاقد تضمین مثل برجام، همواره چند روز تا چند هفته است، و نه چند سال! روایت جامعه‌شناس اصلاح‌طلب از ضربه اقتصادی روحانی به مردم
یک جامعه‌شناس اصلاح‌طلب می‌گوید مشکلات تحریمی، گسترش فقر و کاهش درآمد سرانه باعث نحیف‌تر شدن طبقه متوسط شده است.
تقی آزاد ارمکی در روزنامه اعتماد نوشت: مشکلات اقتصادی و معیشتی اخیر کشورمان، باعث شده تا دامنه وسیعی از اقشاری که پیش از این ذیل طبقه متوسط جامعه ایرانی دسته‌بندی می‌شدند، وارد دایره طبقات محروم جامعه شوند.
وی می‌افزاید: مباحثی، چون تبعات تحریم، ضرورت انباشت ثروت، مقوله ازدیاد جمعیت و... که در دوران جدید مطرح شده، هزینه جامعه را بالاتر برده است. تصمیم‌سازان و مسئولان جامعه وقتی با کاهش منابع موجود روبه‌رو شدند در یک حرکت انتحاری، مطالبات طبقه متوسط را کاملا کنار گذاشته‌اند و منابع موجود را به نفع طبقات دارا و فقیر جامعه گسیل کردند. در واقع این توزیع ثروت از یک طرف به نفع طبقات دارا و از سوی دیگر در راستای خواسته‌های طبقات محروم با این هدف صورت گرفته است که از گسترش نارضایتی‌های طبقات محروم جلوگیری کنند.
در شرایط فعلی طبقه متوسط بیشتر به دنبال آن است که خود را حفظ کند. این طبقه اثرگذار بیشتر از آنکه به فکر همسایه و همشهری و هموطن خود باشد به فکر صیانت از خود است. کمتر فرصت پیدا می‌کند تا یک بیان بلند موسیقایی، فرهنگی و اجتماعی داشته باشد.
این نوشته آزاد ارمکی در حالی منتشر می‌شود که وی در گفت‌وگو با روزنامه فرهیختگان (25 اردیبهشت ۹۷) تصریح کرده بود:
روحانی جز برجام کار دیگری بلد نیست. برجام پروژه روحانی بود و تمام شد. پروژه روحانی تمام شده است و هیچ کاری نمی‌تواند انجام دهد، ۱۰۰ سال دیگر هم رئیس‌جمهور بماند، هیچ کاری نمی‌تواند کند. نه توانایی کار دیگری دارد، نه نیرو‌های او این چیز‌ها را می‌فهمند. هیچ کاری نمی‌تواند انجام دهد. روحانی پروژه خود را انجام داده و هیچ کار دیگری از جمله رفع مشکلات اقتصادی را نمی‌تواند انجام دهد.
وی همچنین مهر 97 در گفت‌‌وگو با روزنامه آرمان و در پاسخ این سؤال که «دولت نه به وعده‌های خود عمل کرده و نه پاسخگوی مطالبات کوتاه‌مدت بوده، ارزیابی شما از این رویکرد چیست؟» اظهار داشت: موقعیت دولت آقای روحانی با آقای‌هاشمی، خاتمی و احمدی‌نژاد فرق می‌کند. از این جهت که دولت روحانی، بعد از برجام تمام شد. چون تمام هویت دولت را به برجام گره زده بود. آقای روحانی هیچ‌ ایده دیگری جز برجام نداشت. او اصلا کاری به پروژه‌های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی ندارد. جامعه‌ای که این همه بحث نابرابری اقتصادی در آن می‌رود، یک نفر در کابینه وجود ندارد که بحث تز اجتماعی یا رفاه اجتماعی را مطرح کند. دولتی که در چرخه مهم اجتماعی قرار گرفته، خود را تغییر نمی‌دهد و بر اساس سخنان دیروز عمل می‌کند. دولت از تز اقتصادی، مناسبات اجتماعی و فرهنگی، تهی و پایان یافته است». خاورمیانه آماده عقب‌نشینی آمریکا و بازگشت فعال ایران است
یک روزنامه صهیونیستی معتقد است همزمان با عقب‌نشینی آمریکا از منطقه و فروپاشی بلوک‌های تحت رهبری آمریکا و روسیه، ایران در حال بازگشت فعال به خاورمیانه است.
روزنامه هاآرتص با بیان اینکه «ائتلاف‌های منطقه‌ای جدید، جایگزین ائتلاف‌های تحت رهبری آمریکا که روسیه می‌شود و ائتلاف‌های قبلی در حال فروپاشی است»، می‌نویسد: نقش نظامی آمریکا در عراق از ابتدای سال میلادی جدید پایان یافت اما همان‌طور که سخنگوی پنتاگون گفت؛ این یک تغییر در ماموریت است، نه لزوما تغییر در وضعیت فیزیکی.
به بیان دیگر، نیروهای آمریکایی به‌عنوان مربی و مستشار در عراق فعالیت خواهند کرد، اما دیگر در نبردهای زمینی شرکت نمی‌کنند. ما می‌توانیم(به‌خاطر ماندن آمریکا در عراق) یک نفس راحت بکشیم. مهم اینکه، برخلاف عقب‌نشینی گیج‌کننده و شتابزده از افغانستان در ماه اوت، خروج از عراق به‌طور منسجم و مطابق با قانون عراق که دولت را ملزم می‌کند تا پایان سال با نیروهای آمریکایی خداحافظی کند، انجام شد.
اما اکنون که جو بایدن در حال تکمیل عقب‌نشینی‌های نظامی و پایان اولین سال ریاست خود است، خاورمیانه آرام‌تر نیست. جنگ در افغانستان و عراق آرام شده است و نیروهای آمریکایی بمباران‌ها را متوقف کرده‌اند، اما نقاط اصطکاک در سال جدید باقی خواهند ماند.
جنگ یمن وارد هفتمین سال خود می‌شود. جنگ قدرت در لیبی، درگیری در سوریه، فروپاشی سودان، ادامه تسلط طالبان در افغانستان، شکنندگی در عراق همچنان مسائل مهمی هستند و این فقط یک لیست جزئی از مسائل است. در همه اینها، دخالت بین‌المللی در حال محو شدن واضح است. خاورمیانه در حال عقب‌نشینی به درون خود، در جست‌وجوی جایگزین‌هایی برای قدرت ایالات متحده و آماده شدن برای بازگشت فعال ایران است.
در واقع، این تغییر قبلاًً در رویکرد کشورهای عربی در قبال ایران منعکس شده است، مانند قراردادهایی که امارات متحده عربی با تهران امضا کرد. از جمله قراردادی که کالاهای اماراتی را قادر می‌سازد از ایران به ‌ترکیه و اروپا منتقل شوند. این مسیر، زمان مورد نیاز را از حدود ۲۰ روز از طریق کانال سوئز به یک هفته کاهش می‌دهد.
سفر طحنون بن‌زاید، مشاور امنیت ملی امارات، به ایران و گزارش‌های مربوط به سفر پیش‌بینی‌شده رئيس این کشور به تهران، تابوی پنج ساله را شکست.
عربستان سعودی هم دو دور با مقامات ایرانی در عراق گفت‌وگو کرد و اخیرا نشست دیگری در امان بین آنها برگزار شد.
هرچه روابط بین کشورهای خلیج فارس و ایران بیشتر توسعه یابد، شانس پایان دادن به جنگ غم‌انگیز در یمن بیشتر می‌شود.
در این جبهه، آمریکا یک بازیگر فعال نیست. ائتلاف عربی که در سال ۲۰۱۵ توسط محمد بن‌سلمان، وليعهد سعودی تأسیس شد و دولت ‌ترامپ در تلاش‌هایش برای جلوگیری از نفوذ ایران در خاورمیانه از آن حمایت کرد، دیگر وجود ندارد.
راه‌حل جنگ داخلی سوریه نیز به نفوذ یا دخالت آمریکا بستگی ندارد. روسیه در اینجا نیز حداقل از نظر نظامی بازیگر اصلی خواهد بود.
انتظار می‌رود که ایالات متحده در این عرصه به تماشای بازی از حاشیه ادامه دهد. زمانی که واشنگتن در سال ۲۰۲۰ تحریم‌هایی را علیه سوریه اعمال کرد، نقش خود را انجام داد. اما اکنون چشمان خود را بسته است. این در حالی است که سوریه حداقل ۸ درصد از ارزش منابع انرژی عبوری از خاک خود به لبنان را دریافت خواهد کرد. مهم‌تر از آن، سوریه که از اتحادیه عرب بیرون رانده شد، ممکن است در ماه مارس و با برگزاری نشست اتحادیه در الجزایر به آن بازگردد.
عمان، بحرین، سودان و امارات سفارت‌های خود را در دمشق باز کرده‌اند و انتظار می‌رود مصر و اردن نیز از بازگشت سوریه به اتحادیه عرب حمایت کنند. این بازگشت به بشار اسد مشروعیت منطقه‌ای خواهد داد.