جامعه‌شناسی کنشگری اجتماعی معلمان جامعه

جعفر بای‪-‬ یکی از طبقات آگاه به مسائل اجتماعی معلمان هستند. ماهیت شغل معلمی اطلاع‌رسانی و آگاهی بخشی است. معلم جزو طبقه آگاه جامعه به عنوان عنصر مطالبه‌گر در حوزه مسائل اجتماعی فعال و عدالت خواه است. در اولویت‌بندی کنشگران اجتماعی همیشه معلمان در صدر قرار دارند و به شدت به دنبال احقاق حقوق اجتماعی در جامعه می‌باشند. آن چه لازم به توضیح است در جامعه‌شناسی کنشگری اجتماعی معلمان جامعه دچار نوعی سوء تفاهم جدی شده است و به غلط تصور می‌کند که همه اعتراضات معلمان صرفا برای حقوق و مزایا است. در حالی که فریاد اصلی این قشر شریف اولا اجرای عدالت اجتماعی و ثانیا احقاق حق است. بنیان و اساس خواسته معلمان رعایت حق، انصاف، عدالت و مساوات است. در نظام پرداخت حقوق و دستمزد معلمان خواهان اجرای عدالت اند. سخن معلم بر رعایت اصل نسبت منطقی بین خدمات ارائه شده و زحمات و کارهای انجام شده است. آنان می‌خواهند بین خدمات ارائه شده و نظام پرداخت نسبت منطقی وجود داشته باشد. کار تعلیم و تربیت در جهان امروز کار سهل و آسانی نیست و ریزه کاری‌هایی دارد که اگر به آن‌ها توجه جدی شود می‌توان دریافت که عموما معلمی کار دشواری است. زیرا در حین کار اگر توجه جدی در ارائه خدمات صورت نپذیرد، خطای انجام شده غیر قابل جبران خواهد بود. کار معلمی کار پر رمز و رازی است زیرا بر فکر، اندیشه و خرد است. مصالح کار معلمی عنصر انسانی است که غیر قابل کنترل و مدیریت ناپذیر است. کار معلمی بس پیچیده، سخت و نیازمند نظارت پیوسته و کنترل دائمی است. به همین دلیل کوچک‌ترین سهل انگاری، خطا و اشتباه در کار معلمی پذیرفتنی نیست. چون اگر انحرافی پدید آید غیر قابل اصلاح می‌باشد. درد و رنج معلم از نابرابری در نظام پرداخت حقوق و دستمزد است چون جنس شغل علمی ریشه در معنویت دارد و معلم نمی‌تواند عنصر فزون طلب و زیاده خواه باشد. او در اندیشه اجزا حق و عدالت است. در جامعه‌شناسی مطالبات معلمان اگر به پیچیدگی‌های این شغل توجه داشته باشیم، در خواهیم یافت که معلم بصیرت، آگاهی، علم و دانش دستمایه کار او است. خاستگاه طبقاتی معلمان به گونه‌ای است که درد، رنج و مصیبت را با تمام وجود لمس نموده‌اند و لذا وظیفه
پر زحمت و کار پر تلاش قابل تامل است. از سوی دیگر آنان در جامعه جهان سومی با ویژگی‌های خاصی معلمی می‌کنند که دارای جمعیت جوان و کثرت جمعیت است. اقتصاد بیمار باعث شکاف طبقاتی و تضاد و تقابل این شغل با سایر مشاغل شده است. اقتصاد بیمار جهش طبقاتی را به وجود آورده است. حرکت‌های اعتراضی معلمان به وضع موجود حکایت از درخواست وضع مطلوبی دارد و مخالفت آنان صرفا برای آینده‌ای درخشان توام با حق، عدالت و مساوات است. آنان اگر ناراضی از وضع فعلی هستند و فریاد علیه زمان حال دارند آینده روشن و شفاف عاری از هرگونه تبعیض و نابرابری را خواهان‌اند. ضربه به عزت اجتماعی برای آنان غیرقابل تامل است و طالب منزلت اجتماعی مناسب و مطلوب هستند. معلم به راستی به دنبال کدامین مسئله است؟ آیا کمبود حقوق و مزایا درد رنج اصلی اوست یا کسرشان منزلت؟ معلم دارای یک شغل مهم و اساسی است وشان بالای آن باید توام با عزت و احترام باشد. اعتراض اصلی آنان به کاهش جایگاه و منزلت معلمی در جامعه است و اعتراض به تنزل حقوق دریافتی در اولویت‌های بعدی است. معلم باید در انجام وظایف خویش عاشقانه مشغول گردد تا بتواند ایفای نقش خویش را تحمل کند. کنشگری اجتماعی معلم، ریشه در نابرابری‌ها، تبعیض‌ها و ظلم مضاعف دارد. زیرا او نمی‌تواندعدم توزیع ناعادلانه ثروت و شکاف طبقاتی را تحمل کند. درد دانش‌آموز درد معلم است.