چرا باید با آسیب‌های اجتماعی مبارزه کرد؟

جعفر بای‪-‬ وجود ویروس از هر نوع که باشد در جامعه آزار‌دهنده است. میکروب فی النفسه آلاینده است و هرجا که باشد پیرامون خود را می‌آلاید. جامعه آلوده برای همه شهروندان می‌تواند خطرناک باشد. ویروس از هر نوع آن پشت در هر خانه‌ای در کمین است تا شهروندی را گرفتار خویش کند. همه جامعه از بدو تولد تا لحظه مرگ در فرآیند جامعه‌پذیری به سر می‌برند و لذا همه شهروندان در هر گروه سنی‌ای که باشند در فرآیند جامعه‌پذیری قرار می‌گیرند. ناهنجاری‌های اجتماعی، محیطی را می‌تواند تحت تاثیر خود قرار داده و اختلال در فرآیند جامعه‌پذیری افراد ایجاد کند. پس افراد تحت تاثیر متغیر‌های محیطی در حال جامعه‌پذیری همیشه در حال آموزش هستند؛ افراد می‌آموزند و آموزش می‌دهند. تفاوت محیط غنی با محیط فقیر در این است که در محیط غنی تکانه‌های عصبی فراوانی انسان‌ها را دعوت به یادگیری می‌کند و لذا روند جامعه‌پذیری کامل‌تر صورت می‌پذیرد تا در محیط فقیری که عاری از هرگونه تکانه عصبی برای یادگیری است. به همین دلیل توصیه شده است که محیط را غنی‌تر سازیم تا فرآیند جامعه‌پذیری و ایجاد تکانه‌های عصبی برای یادگیری بیشتر و بیشتر شود. محیط فقیر متاسفانه نمی‌تواند انسان‌ها را آنگونه که شایسته و بایسته است در شرایط یادگیری قرار دهد. وجود یک نقص در یک پدیده اجتماعی اولا اثر وضعی در روند فعالیت‌های او را به همراه دارد و ثانیا آثار و عوارض جانبی بر عناصر موجود می‌تواند محیط آسیب زده را به وجود آورد. آسیب به هر اندازه‌ای که در جامعه وجود داشته باشد مسئله ساز و مشکل آفرین است. چون وجود آسیب در جامعه نگرانی سرایت و آلایندگی پیرامونی را به وجود می‌آورد. از دیگر مشکلاتی که وجود آسیب می‌تواند در جامعه به همراه داشته باشد اختلال در نظام تربیتی افراد جامعه است زیرا آنان در فرآیند جامعه‌پذیری بدآموزی‌های اجتماعی را از جامعه دریافت کرده و متاسفانه روند تربیتی ناقصی را به همراه می‌آورند. آن دسته از جوانانی که در شرایط تربیت و جامعه‌پذیری هستند و شخصیت آن‌ها در حال شکل‌گیری است به شدت در این شرایط آسیب می‌بینند. باید شرایط اجتماعی را به گونه‌ای نظم بخشید که تکانه‌های عصبی، آموزه‌های تربیتی را برای او به ارمغان آورد. فلسفه تاکید بر امر به معروف و نهی از منکر اجتماعی نیز در همین است که انسان در جامعه می‌آموزد و آموزش می‌بیند لذا نمی‌تواند به عنوان عنصر بی‌تفاوت نظاره‌گر باشد. کوچک‌ترین پدیده آسیبی می‌تواند بزرگترین مشکلات روحی و روانی را در ساختار شخصیت انسان‌ها به جا گذارد. امروزه اگر از وجود آسیب‌ها به عنوان ویروس یاد می‌شود رشد روند گسترش بی‌امان آن در جامعه است که به صورت یک میکروب اجتماعی می‌تواند برای شهروندان خطراتی را به همراه داشته باشد. به همین دلیل باید شرایط اجتماعی را به گونه‌ای تدارک دید تا آموزه‌ها بتواند در روند رشد و درست جامعه باشد.