پول فوتبال ایران را نابود کرد

آفتاب‌یزد - امید مافی: دلتنگ بود. دلتنگ ورزشخانه‌های پیر پایتخت که در آدینه‌های شلوغش، با خرامیدن در کمرکش چمنزار، اندوه را درون قفس توری حریفان شعله‌ور می‌کرد تا عکاس‌ها با دوربین‌های یاشیکای خود به عشق هافبک قهار فلاش بزنند و کیفور شوند!
شانزده سال از آویختن کفش‌های مجید نامجو مطلق گذشته، اما هنوز انگار، با تلنگری از او حریفان جا می‌زنند و قلعه‌چی‌ها به احترام پلی میکر بی‌بدیل دستمال سفید را بالا می‌برند. در روزهایی که خبر جذب مهره‌های میلیاردی توسط باشگاه آبی، دهان به دهان می‌چرخید با مردی حرف زدیم که بدون ذره‌ای توقع، پرچم‌ها را به رقص درمی‌آورد. این شما و این مجید نامجو مطلق که در حافظه جمعی ملتی که مثل کوه پشت ستاره‌های مانایش ایستاده، هنوز جایگاهی فراخ دارد. بی‌زحمت میان متانت واژه‌هایش در طول این مصاحبه، عطر نایاب‌ترین نیلوفرها را جست‌وجو کنید و به احترام ایستادگی‌اش بر درگاه عشق، کلاه از سر بردارید.

در این روزها که کرکره لیگ ایران پایین آمده، لابد می‌توان درباره کارنامه آبی‌ها در فصلی که گذشت بیشتر حرف زد.


در اینکه استقلال تمام مطالبات هوادارانش را محقق نکرد شکی نیست، اما به هر حال باید پذیرفت تیمی که کاملا جوان شده بود در نیم فصل دوم لیگ در قامت یک قهرمان ظاهر شد و نتایج امیدوارکننده‌ای گرفت. نتایجی که بر اساس کار گروهی حساب شده رقم خورد. در واقع پس از یک نیم فصل بد، استقلال توانست خودش را جمع و جور کند و به جمع مدعیان تا بن دندان مسلح برگردد. حالا که آب از آسیاب افتاده و تیم‌ها برای حضور قدرتمند در لیگ پیش‌رو تلاش می‌کنند، وقت آن است نقاط ضعف تیم ترمیم شود تا کادر فنی مثل سال قبل نیم‌فصل نخست را تقدیم حریفان نکند. در مجموع معتقدم باید به این جوان‌ها و این تیم انرژی مثبت داد تا بتوانند پروسه‌ای که استارت خورده را به سرانجام برسانند و هم در لیگ و هم در آسیا به نتایج بهتری دست یابند.

آنالیز شما از اضافه‌شدن مجتبی جباری و پژمان منتظری به اردوگاه استقلال چیست؟رک باشید مجیدخان!
فارغ از اسم‌ها باید صبر کنیم و ببینیم پژمان و مجتبی در بازگشت دوباره به استقلال چه وضعیتی دارند و آیا کارآیی گذشته خود را خواهند داشت؟ اگر آنها شبیه گذشته‌شان باشند قطعا عصای دست خواهند شد و روی خروجی تیم تاثیر مثبت خواهند گذاشت. یادتان نرود استقلال در فصلی که گذشت از نبود یک پلی میکر کاربلد رنج برد و بارها خلا نبود پاسور خلاق در قلب میدان حس شد. جباری با توجه به نمایش فانتزی و قدرت بازی‌سازی می‌تواند معادله پلی میکر را حل کند. منتظری هم با کوله‌باری از تجربه آمده تا ضریب اطمینان سازمان دفاعی استقلال را بالا برد. حضور پژمان در کنار پادووانی می‌تواند استحکام لازم را به قلب دفاع تیم ببخشد. با همه اینها صبرکردن بهترین گزینه است و باید منتظر رونمایی از تیم جدید منصوریان باشیم.

شما که سال‌ها در میانه میدان قشون آبی مانور دادید و با تلخ و شیرین این آشیانه قدیمی ساختید، غیبت منصور پورحیدری فقید را روی نیمکت استقلال تاثیرگذار می‌دانید یا...؟
منصورخان بزرگ استقلال بود و در تمام این سال‌ها نقش پدر را برای تیم ایفا کرد و مرد روزهای سخت بود؛ چه وقتی که سرمربی بود و استقلال را قهرمان آسیا کرد و چه بعدها، همواره حضور تاثیرگذاری داشت. جای خالی برخی افراد در فوتبال به‌سادگی پرشدنی نیست و شاید سال‌های سال خلا نبود آنها حس شود. منصورخان به تنهایی نقش یک دانشگاه را برای بازیکنانی که وارد مکتب استقلال می‌شدند ایفا می‌کرد و همیشه سربلندی تیم محبوبش را به هر اتفاق دیگری ترجیح می‌داد. من شخصا معتقدم آدمی مثل پورحیدری با آن همه سابقه و تعهد می‌توانست همچنان کمک حال باشگاه باشد.

نگاه مجید نامجو مطلق به قراردادهای نجومی که توپچی‌هایی که غوره نشده مویز شدند چگونه است؟ شما بی‌پول و بی‌لابی بازی می‌کردید و دنیا را روی سرتان می‌گرفتید، اما حالا... از کجا به کجا رسیدیم؟
خب شرایط عوض شده؛ برای یکی مثل مجید نامجو مطلق پول ملاک نبود و بیش از هر چیز رضایت هوادار ارزش داشت، اما حالا این پول است که حرف اول و آخر را می‌زند. متاسفانه بعضی‌ها ظرفیتش را ندارند و از راه نرسیده خودشان را ویران می‌کنند. پول فی‌نفسه چیز بدی نیست، اما نباید به‌گونه‌ای باشد که بازیکن، باشگاه را با بنگاه معاملات ملکی اشتباه بگیرد. همه جای دنیا پول تاثیر خودش را روی فوتبال گذاشته، اما یکی مثل رونالدو با آن همه درآمد و ثروت به‌خاطر رئال و هوادارانش سرش را می‌گذارد جلو توپ. این می‌تواند یک الگو باشد.

اینکه مجید نامجو مطلق در این سال‌ها به مرد شماره یک نیمکت آبی بدل نشده را باید به حساب لابی و پول و پشت پرده و روی پرده گذاشت یا...؟
تفاوتی که من در خودم حس می‌کنم این است که همیشه از راه درست به سوی هدف حرکت کرده‌ام و اگر قرار باشد روزی روی نیمکت بنشینم به واسطه شایستگی‌ام خواهد بود. من آدمی نیستم که خودم را در تور دلال‌ها بیندازم. روزی که در آلومینیوم اراک سرمربی شدم ده تا دلال دورم را گرفتند و هرکدام گزینه خودشان را معرفی کردند. من برای آنکه از این بساط خلاص شوم اعلام کردم بازیکنان پیشنهادی خود را به باشگاه معرفی کنید. بعد که رفتم لیست دلال‌ها را دیدم متوجه شدم
نود درصد بازیکنان در تمام لیست‌ها مشترک هستند. این‌طوری می‌شود که روابط جای ضوابط را می‌گیرد و یک عده محدود مدام روی نمیکت‌ها تغییر جا می‌دهند. متاسفم که بگویم پول با وجود تمام محسناتش فوتبال ایران را ویران کرده است. خیالتان را راحت کنم، من برای سرمربی شدن در استقلال حاضر نیستم تن به هر ذلتی دهم.

سال‌ها از حضور شما در مخمل سبز گذشته و آن خرامیدن‌ها و هنرنمایی‌ها هنوز از حافظه تاریکی دوآتشه‌ها پاک نشده است. شما در این سال‌ها کسی را پیدا نکردید که کمی لااقل شبیه مجید نامجو مطلق بازی کند؟
فوتبال ایران بازیکن مستعد زیاد دارد، اما حواشی اجازه نمی‌دهد که یک بازیکن رشد کند. من اگر پیشرفت کردم به خاطر این بود که هرگز سر از بیراهه در نیاوردم و مقابل بزرگ‌تر از خودم نایستادم. الان فلان پدیده در استقلال یا پرسپولیس هنوز جا نیفتاده رو‌به‌روی مربی و تماشاگر می‌ایستد و تیشه به ریشه خودش می‌زند؛ این درد است واقعا!

حالا که پرونده لیگ بسته شده شما فکر می‌کنید چقدر در میدان عمل، این لیگ توانسته مختصاتی شبیه به لیگ‌های حرفه‌ای اروپا پیدا کند؟
معتقدم لیگ ما تنها برچسب حرفه‌ای بودن را روی پیشانی‌اش چسبانده، اما به‌هیچ‌وجه شرایط حرفه‌ای بودن را ندارد. تا وقتی تیم‌ها استادیوم اختصاصی ندارند و از بلیت‌فروشی منتفع نمی‌شوند، تا وقتی درآمدزایی یک پروسه شکست خورده در باشگاه‌ها محسوب شود و تلویزیون حق پخش بازی‌ها را به باشگاه‌ها پرداخت نکند و مهم‌تر از همه اینها رفتار بازیکنان کاملا آماتور باشد، باید حسرت داشتن یک لیگ حرفه‌ای را بخوریم و دم نزنیم. این وسط یک نکته مهم هم هست.

چه نکته‌ای؟
اینکه بازیکن حرفه‌ای باید حرفه‌ای رفتار کند و تحت نظارت باشگاه باشد تا شاهد نابهنجاری نباشیم. متاسفانه این اتفاق در فوتبال ما رخ نداده و بازیکنان در برابر دستمزدی که می‌گیرند چندان تعهدی به باشگاه ندارند. ما باید در پله اول اصول حرفه‌ای را به بازیکنانمان آموزش دهیم. تا همین چند سال پیش ترکیه فوتبال قدرتمندی نداشت، ولی چون قواعد فوتبال حرفه‌ای را رعایت کرد و فوتبالیست‌های خود را آموزش حرفه‌ای داد به سرعت پیش رفت. بازیکن در فوتبال حرفه‌ای باید بداند که اگر پول می‌خواهد باید همه نکات را رعایت کند و ریاضت بکشد. متاسفانه در ایران بسیاری ناسالم به پول می‌رسند و همین به شخصیت بازیکن ضربه می‌زند. وقتی به جای منیجر یک قشون دلال دور بازیکن را می‌گیرند مثل روز، روشن است که شایسته‌سالاری به‌جایی نمی‌رسد.

شما چند بازی ملی در کارنامه خود دارید؟
نزدیک به پنجاه بازی ملی

مجید نامجومطلق یادش هست چه کسی اولین بار بذر رویاهای کودکانه‌اش را در زمین‌های خاکی افشاند؟
بله، نایب رویین دل بدون هیچ چشمداشتی برایمان زحمت کشید و یک جورهایی پدری کرد. من در فوتبال پله پله بالا آمدم و از جوانان استقلال به تیم بزرگسالان رسیدم و هشت سال پیراهن شماره هفت را تنم کردم و با این تیم قهرمان جام باشگاه‌های آسیا شدم.

دنیا برای ستاره‌ای که حالا دیگر با خاطرات دلربای گذشته زندگی می‌کند در ۵١ سالگی چه رنگی دارد؟
من همیشه با نگاه مثبت به آینده نگاه کردم. چه آن زمان که در استقلال بازی می‌کردم، چه وقتی که به قطر رفتم و چه حتی زمانی که در سنگاپور حضور داشتم هرگز دچار غرور نشدم و سعی کردم مفیدترین بازیکن برای تیم‌هایم باشم.

اگر زمان به عقب برمی‌گشت و شما همان پسر ترکه‌ای پس کوچه‌های خاکی تهران می‌شدید، همین مسیر را طی می‌کردید و به اینجا می‌رسیدید یا...؟
قطعا همین مسیر را می‌آمدم و سعی می‌کردم ضعف‌هایم را برطرف کنم تا چهره ماندگارتری از خود برجای بگذارم. من با فوتبال زندگی کرده‌ام و هیچ‌وقت از حضور در میدان فوتبال پشیمان نشدم.