آمریکا نمی‌تواند تضمین بدهد امـــا می‌تواند خسارت بدهد

«آرمان ملی»- احسان انصاری: ایران و آمریکا کلیات احیای برجام را پذیرفته‌اند. با این وجود در زمینه مسائل فنی و حقوقی و نحوه اجرای برجام هنوز اختلاف نظرهایی وجود دارد. یکی از دلایل به وجود آمدن این اختلاف نظرها درخواست ایران برای دادن تضمین برای خارج نشدن آمریکا از برجام است؛ درخواستی که از نظر حقوقی و قانونی در ساختار تصمیم گیری آمریکا با چالش‌هایی مواجه است. «آرمان ملی» برای بررسی این موضوع با دکتر یوسف مولایی، استاد حقوق بین‌الملل دانشگاه تهران گفت‌وگو کرده است. مولایی در این زمینه معتقد است: « راه حلی که این مسأله دارد این است که موضوع خسارت را به صورت فنی و حقوقی به شکلی مطرح کنید که اگر آمریکا دوباره از برجام خارج شد مجبور به دادن خسارت شود. این خسارت‌ها نیز تا زمانی که دولت بایدن مستقر است قابلیت اجرایی دارد و پس از آن وضعیت نامشخصی خواهد گرفت. باید به شرکت‌های طرف قرارداد ایران تضمین داده شود که اگر آمریکا دوباره از برجام خارج شد و از این طریق به قراردادهای در دست اجرای شرکت‌های خارجی خسارت وارد شد این شرکت‌ها بتوانند با آرامش و اطمینان در محاکم و دادگاه‌های داخلی آمریکا دعاوی خود را مطرح کنند و دولت آمریکا نیز مانعی در این روند ایجاد نکند.» در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید. با توجه به پاسخ آمريکا و ايران به پيشنهاد اروپا به نظر مي‌رسد که اختلافات کلي درباره برجام از بين رفته و احتمال احياي برجام در آينده نزديک وجود خواهد داشت؟ آيا اختلافاتي که هنوز وجود دارد مي‌تواند سرنوشت نهايي برجام را تحت‌الشعاع قرار بدهد؟
براساس اخباري که از مذاکرات و پاسخ‌هاي ايران و آمريکا به پيشنهاد اروپا منتشر شده به نظر مي‌رسد بر سر مسائل کلي توافق صورت گرفته و طرفين با تعديل برخي خواسته‌هاي خود به احياي برجام نزديک شده‌اند. با اين وجود هنوز درباره موضوعات فني و نحوه اجراي برجام اختلافاتي وجود دارد که به نظر مي‌رسد بازدارنده نيست و به شکلي نيست که سرنوشت برجام را تحت الشعاع قرار بدهد. ممکن است اين موضوعات وقت گير و زمان بر باشد اما نمي‌تواند سرنوشت کلي احياي برجام را تحت الشعاع قرار بدهد. نکته مهمي که در اين زمينه وجود دارد اين است که اراده سياسي براي رسيدن به توافق حاصل شده است. موضوعاتي که در شرايط کنوني مورد بحث قرار گرفته فني است. به عنوان مثال اينکه تحريم‌هاي ايران بايد به صورت يکجا برداشته شود و يا به صورت مرحله به مرحله. موضوع ديگر نحوه نظارت بر نحوه اجراي برجام و حل اختلاف با آژانس بين‌المللي انرژي اتمي است که محل مناقشه است. همچنين موضوع تضمين‌هايي که مورد نظر ايران است نيز وجود دارد. ايران به دنبال تضمين‌هايي است که آمريکا دوباره نتواند به راحتي از برجام خارج شود. اين در حالي است که تضمين‌هايي که مورد نظر ايران است جنبه اجرايي ندارد و آمريکا نمي‌تواند چنين تضمين‌هايي به ايران بدهد. ايران به دنبال اين است که تضمين‌هايي داده شود تا دستاوردهاي احتمالي احياي برجام مانند برجام در سال2015 يکباره از بين نرود. ايران خواستار اين است که در صورتي که آمريکا از برجام خارج شد بتواند خسارت‌هاي کافي را دريافت کند. در شرايط کنوني ايران و آژانس بر سر نصب دوربين‌ها و ميزان غني سازي اورانيوم اختلاف نظر دارند. اين اختلافات نيز بايد حل شود تا بتوان به احياي برجام در کوتاه مدت اميدوار بود. اين موضوعاتي فني است اما زمان بر خواهد بود. با اين وجود به نظر مي‌رسد رويکردي که طرفين نسبت به احياي برجام در پيش گرفته‌اند در نهايت به يک جمع بندي نهايي خواهد رسيد.
با توجه به پاسخ‌هاي ايران و آمريکا به پيشنهاد اروپا طرفين دقيقا روي چه موضوعاتي به توافق رسيده‌اند؟
هنوز اخبار دقيقي در اين زمينه وجود ندارد و ما تنها براساس گمانه زني‌هايي که صورت مي‌گيرد در اين زمينه اظهار نظر مي‌کنيم. با اين وجود به نظر مي‌رسد مهم‌ترين موضوعي که روي آن توافق شده برداشته شدن تحريم‌هاي ايران است. اين تحريم‌ها نيز از زمان ترامپ عليه ايران اعمال شده است. تحريم‌هاي صورت گرفته نيز در زمينه نفتي، بانکي، حمل و نقل، بيمه و... بوده است. موضوع ديگري که مطرح است آزادسازي دارايي‌هاي بلوکه شده ايران در برخي کشورها و از جمله کره جنوبي است. در اين زمينه ايران نيز بايد در زمينه ميزان غني سازي و سانترويفيوژهايي که استفاده مي‌کند شفاف سازي کند و در راستاي اعتمادسازي طرف مقابل حرکت کند. در چنين شرايطي اين امکان به آژانس بين‌المللي انرژي اتمي داده مي‌شود که فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران را رصد کند. به نظر مي‌رسد طرفين روي موضوعات ذکر شده به توافق رسيده باشند. اتفاقي که مي‌تواند روند مذاکرات احتمالي آينده را مثبت کند.


موضوع تضمين‌هاي مورد نظر ايران يکي از مهم‌ترين گره‌هاي مذاکرات هسته‌اي بوده است. دولت بايدن عنوان مي‌کند تنها مي‌تواند تا پايان دولت خود اين تضمين‌ها را بدهد در حالي که ايران خواستار تضمين‌هاي دائمي است. در چنين شرايطي اين مسأله را چگونه مي‌توان حل کرد؟
اين موضوع حقوقي و فني است و نياز به بررسي‌هاي دقيق دارد. بايد يک هيات حقوقي از ايران شکل بگيرد تا درباره اين موضوع بررسي‌هاي لازم را انجام بدهد و جوانب مختلف موضوع را مورد ارزيابي قرار بدهد. هنوز مشخص نيست ايران در چه زمينه‌هايي تضمين مي‌خواهد و کيفيت اين تضمين‌ها به چه صورت است. با اين وجود آنچه در اين زمينه حائز اهميت است اين است که تضمين‌هاي مورد نظر از نظر حقوق داخلي با آنچه در زمينه حقوق بين‌الملل مطرح است متفاوت است و شرايط ديگري دارد. براساس حقوق بين‌الملل کشورهاي مختلف مي‌توانند از توافقات بين‌المللي و تعهداتي که داده‌اند خارج شوند. هر چند اين کار بدون هزنيه نيست و هزينه‌هايي را در پي دارد. البته هزينه‌هاي چنين اقدامي براي قدرت‌هاي بزرگ کمتر از ديگر کشورهاست. نمي‌توان از هيچ کشوري تضمين گرفت که به صورت دائمي به توافق خود پايبند بماند. راه حلي که اين مسأله دارد اين است که موضوع خسارت را به صورت فني و حقوقي به شکلي مطرح کنيد که اگر آمريکا دوباره از برجام خارج شد مجبور به دادن خسارت شود. اين خسارت‌ها نيز تا زماني که دولت بايدن مستقر است قابليت اجرايي دارد و پس از آن وضعيت نامشخصي خواهد گرفت. بايد به شرکت‌هاي طرف قرارداد ايران تضمين داده شود که اگر آمريکا دوباره از برجام خارج شد و از اين طريق به قرارداد‌هاي در دست اجراي شرکت‌هاي خارجي خسارت وارد شداين شرکت‌ها بتوانند با آرامش و اطمينان در محاکم و دادگاه‌هاي داخلي آمريکا دعاوي خود را مطرح کنند و دولت آمريکا نيز مانعي در اين روند ايجاد نکند. اگر چنين تضميني به شرکت‌هاي خارجي در احياي برجام داده شود براين اساس شرکت‌هاي خارجي مي‌توانند براي جبران خسارت خود موضوع را در محاکم آمريکا پيگيري کنند. اين موضوع کمک مي‌کند که شرکت‌هاي بين‌المللي با اطمينان بيشتر با ايران وارد فعاليت‌هاي اقتصادي شوند. براي رسيدن به اين هدف ما بايد از کارشناسان و حقوقدانان ايراني و حتي آمريکايي استفاده کنيم تا مشخص شود موضوع خسارت به چه صورت بايد در متن برجام گنجانده شود تا در درون آمريکا نيز قابل پيگيري باشد. اين يک موضوع تخصصي است و به همين دليل ما بايد از يک تيم حقوقي آمريکايي نيز استفاده کنيم.
آيا اين موضوع که آمريکا نمي‌تواند به ايران براي عدم خروج مجدد از برجام تضمين بدهد زمينه‌ساز يک دور تسلسل نمي‌شود که هر دولتي در آمريکا خصومت بيشتري با ايران داشت از خروج از اين توافق به عنوان يک ابزار فشار روي ايران استفاده کند؟
ما نمي‌توانيم براي مسأله‌اي که در فضاي بين‌المللي درباره آن خلأ حقوقي وجود دارد راه حل ارائه کنيم. اين يک ضعف و نقصاني است که در جامعه جهاني وجود دارد. دولت‌ها در عرصه بين‌المللي در عرض هم قرار دارند. دولتي در جامعه جهاني وجود ندارد که بالاي سر بقيه دولت‌ها قرار داشته باشد که بتواند کشورها را مجبور به کاري کند. تضمين اصلي احياي برجام بايد در منافع دولت‌ها وجود داشته باشد. تضمين‌ها بايد به شکلي به طرفين داده شود که دولت‌ها در حفظ و تداوم آن منفعت داشته باشند. هنگامي که يک کشور در يک توافق بين‌المللي منافعي نداشته باشد تضميني نيز براي حضور آن کشور وجود ندارد. به همين دليل بايد منافع طرفين قرارداد تأمين شود تا نسبت به دادن تضمين اقدام کنند. در جامعه جهاني هيچ نيرو و دولتي وجود ندارد که بالاي سر دولت‌ها قرار داشته باشد که بتواند دولت‌ها را تحت فشار قرار بدهد تا تعهدات بين‌المللي خود را انجام بدهند. در دهه‌هاي گذشته اغلب معاهدات بين‌المللي که منعقد شده به همين صورت بوده و کشورهاي مختلف با توجه به چنين شرايطي تعهدات خود را انجام داده‌اند. راه حل اين مسأله اين است که يک تيم تخصصي شامل حقوقدانان و کارشناسان به شکلي موضوع خسارت را در متن برجام بگنجانند که بتوان اين موضوع را در محاکم قضائي آمريکا از نظر قانوني پيگيري کرد.
حاميان دولت عنوان مي‌کنند که دولت در مذاکرات احياي برجام موفق شده امتيازهاي بيشتري نسبت به برجام سال2015 بگيرد. آيا در واقع چنين است؟
هنوز متني از احياي برجام منتشر نشده که بتوان چنين قضاوتي کرد. آنچه ما عنوان مي‌کنيم نيز براساس گفته و شنيده‌هايي است که در رسانه‌ها مطرح شده است. هنگامي که متني در اختيار نداريد چگونه مي‌توان عنوان کرد که متن جديد از متن قديمي بهتر بوده است. تنها زماني مي‌توان مدعي شد که متن احياي برجام بهتر است که از جزئيات دقيق آن مطلع بود. در شرايط کنوني امکان داوري در اين زمينه وجود ندارد. من معتقدم دستاوردهاي ايران و آمريکا با احياي برجام بيشتر از وضعيت کنوني است و هر دو کشور از آسيب‌هاي بيشتر جلوگيري مي‌کنند. اگر آمريکا به برجام دست پيدا نکند يک شکست سياسي براي اين کشور رقم مي‌خورد و به همين دليل دولت آمريکا تلاش خواهد کرد از وقوع اين شکست جلوگيري کند. ايران و آمريکا هرکدام تمايل دارند دوباره برجام احيا شود. دو کشور نبايد انتظار داشته باشند مطالبات حداکثري آنها محقق شود. به همين دليل نقش واسطه‌گري کشورهاي اروپايي و کشورهايي که به امنيت جهاني علاقه‌مند هستند پررنگ‌تر خواهد شد. در اين زمينه کشورهاي اروپايي تلاش‌هايي کرده‌اند تا بتوانند ديدگاه‌هاي دو کشور ايران و آمريکا را درباره برجام به هم نزديک کنند. اين در حالي است که از نظر فني بازگشت به برجام مسير راحتي نخواهد بود و با دشواري‌هايي همراه خواهد بود. ما بايد تلاش کنيم از توانايي‌هايي که داريم در عرصه بين‌المللي استفاده کنيم. بقيه موضوعات تاکتيکي است. ايران اگر از قدرت کافي برخوردار باشد مي‌تواند تا ابد از منافع خود دفاع کند و توافق‌نامه‌هايي را امضا کند که در راستاي منافع ملي کشور باشد. به همين دليل ايران بايد در زمينه قدرت نرم و قدرت سخت وضعيت خود را ارتقا دهد تا بتواند به اهداف خود در مجامع بين‌المللي دست پيدا کند. آنچه براي ايران امنيت مي‌آورد قدرت است که بخشي از آن نيز قدرت نرم و ديپلماسي است. قدرت نرم نيز درگرو رضايتمندي مردم است. هر چه رضايتمندي مردم نسبت به حاکميت افزايش پيدا کند به همان اندازه قدرت نرم ايران افزايش پيدا مي‌کند. ايران مي‌تواند به پشتوانه قدرت نرمي که از حمايت و رضايتمندي مردم مي‌گيرد در عرصه بين‌المللي چانه‌زني بهتري انجام بدهد و درنتيجه بهتر مي‌تواند منافع خود را محقق کند.