جولان ستاره‌ها خارج از اتمسفر قانون!

چهره‌های معروف عمومی یا سلبریتی‌ها به واسطه زیاد دیده شدن، قدرت تأثیرگذاری چشمگیری بر مردم دارند. حرفی که شاید در فضای مجازی از سوی سایرین عادی به نظر آید، مطرح شدن آن از سوی یک سلبریتی پررنگ‌تر و به دلیل گستره طرفداران، اثرگذاری بیشتری دارد. در مقابل به دلیل همان تأثیرگذاری بر جامعه این قشر بیشتر هم مورد توجه هستند.  با گسترش فضای مجازی به خصوص استفاده از اینستاگرام، برخی سلبریتی‌ها تلاش کردند در جریان‌های اجتماعی حضور داشته باشند و گاه این روند، بُعد سیاسی- اجتماعی به خود گرفته است. سلبریتی‌ها با عبور از فضای سانسور توانستند بدون میانجی با مردم ارتباط داشته باشند و به تبع آن، فعالیت برخی سلبریتی‌ها در موقعیت‌های سیاسی و اجتماعی چهره پررنگ‌تری به خود گرفت. نمونه بارز این حضور در موضوع اجتماعی مبالغ هنگفتی بود که در جریان زلزله کرمانشاه به حساب این افراد سرازیر شد. در نهایت با ورود نهاد قضایی روند کمک‌های نقدی کنترل و حتی پای برخی از این چهره‌ها به دادگاه باز شد.  برخی معتقدند عامدانه بودن و برخی دیگر معتقدند تلاش برای کسب شهرت بیشتر دلیل شکل‌گیری چنین روندی است، البته کشور ما مستثنی نیست بلکه مفهوم سلبریتیسم در همه کشور‌های دنیا وجود دارد. در برخی کشور‌های دنیا از جمله امریکا در حوزه فیلمسازی، شرکت‌های واسطه میان فیلمسازان و بازیگران به راحتی افراد خاطی را کنار می‌گذارند. جینا کارانو، یکی از بازیگران مشهور «جنگ ستارگان» به دلیل عقاید سیاسی در یک دوره کاری خود از فعالیت در پروژه‌های شرکت دیزنی منع شد.  در واقع کشور‌های دنیا با صرف هزینه‌های زیاد در بحث تأمین امنیت، با وضع قوانین سختگیرانه مجالی برای تهییج مردم توسط سلبریتی‌ها باقی نمی‌گذارند چراکه آن‌ها باور دارند اظهار نظر بی‌محابا هزینه‌های جدی برای کشور و افکار عمومی ایجاد می‌کند. سؤال این است که آیا در کشور ما همه افراد در برابر قانون مساوی هستند و موضوعی به نام شهرت افراد را مستثنی نکرده است؟! آیا سلبریتی‌ها برای عبور از خط قرمز‌های تعریف‌شده در قوانین متفاوت از سایرین هستند؟! سؤالات ساده‌ای که این روز‌ها و در جریان برخی اظهارنظر‌ها از سوی سلبریتی‌ها به ذهن می‌رسد.  رئیس قوه قضائیه روز دوشنبه چهارم مهر ماه گفت: «کسانی که با حمایت این نظام مشهور شدند و به جای اینکه در روز سختی در کنار مردم باشند، با دشمن همصدا شدند و دشمن از طریق زبان و صفحات مجازی آن‌ها اغتشاش ایجاد کرد و جوانان را به این وسیله تحریک کردند که به خیابان‌ها بیایند و مسببین این اعمال، پشتیبانان آن‌ها و کسانی که با جعل و نشر مطالب کذب، مردم را تحریک کردند، همه آن‌ها بدانند که خسارت‌های مادی و معنوی به بار آمده برای مردم و کشور را باید پس دهند و پرداخت کنند و این بار به کمک مردم و نیرو‌های امنیتی و اطلاعاتی عوامل اصلی شناسایی خواهند شد و به سزای اعمال‌شان خواهند رسید.» در واقع چنین بیانی از سوی مقام عالی قضایی نشان می‌دهد سلبریتی‌ها فراتر از قانون نیستند و باید مجازات و هزینه اعمال خود را بپذیرند.  ریشه‌یابی مفهوم سلبریتی در فرهنگ و تبلیغات رسانه‌ای، نقش سلبریتی‌ها در جابه‌جایی ارزش‌های اجتماعی، تعریف سلبریتی در قوانین ایران، بررسی ابعاد نقش‌آفرینی افراد مشهور در شورش‌ها، خلأ‌های قانونی در برخورد با افرادی که شهرت عمومی دارند و همچنین ضرورت مداخله نظام حقوقی به قلمرو جایگاه و رفتار‌های اجتماعی افراد مشهور از جمله موضوعاتی است که روزنامه جوان به قلم کارشناسان و استادان حقوق عمومی، کیفری و جزا بررسی کرده است.      بزهکاری چهره‌های مشهور در آینه قوانین کیفری | مصونیت سلبریتی‌ها یک باور غلط است! جعفر صادق‌منش*  سلبریتی کیست؟ شهرت‌پرستی و گرایش به ستاره‌ها یا سلبریتی‌ها  (Celebrity) ریشه در فرهنگ فردگرای لیبرال غربی دارد و در خاستگاه اصلی خود اصولاً با روش‌های پروپاگاندا و تبلیغات فریبنده رسانه‌های جدید، در خدمت کسب درآمد و فرصت‌های مادی برای خود چهره‌ها یا شرکت‌های تولیدی یا خدماتی قرار می‌گیرد. این پدیده امروزه به واقعیت دنیای مدرن در همه جوامع بدل شده است.  ستاره‌ها یا سلبریتی‌ها را نباید با چهره‌های مشهوری مثل دانشمندان و افرادی که در جوامع منشأ خدمات، برکات و آثاری ماندگار هستند، اشتباه گرفت. دسته دوم به اندازه دسته اول توجه رسانه‌ای جلب نمی‌کردند، مشوق کالا‌سازی (تأیید محصولات، پخش تصویر، امضای عکس‌شان) نمی‌شدند یا کیش شخصیت راه نمی‌انداختند. دسته دوم پیرو و مرید دارند و دسته اول هوادار. دسته دوم زمینه‌ساز گفتگو هستند و دسته اول محرک جنجال. دسته دوم توجه جلب می‌کنند، ولی توجه دلیل وجودی دسته اول است. شهرت در جست‌وجوی یک شخصیت برجسته است ولی سلبریتی در جست‌وجوی شهرت. جو لیتلر از کتابی از رابرت ون کریکن، اینطور نقل می‌کند: شخص می‌تواند به دور از هیاهو و در کمال احترام مشهور باشد، درحالی‌که «سلبریتی» ویژگی متفاوتی دارد و به‌مثابه همهمه‌ای خاص در زندگی اجتماعی روزمره است.  ستاره‌ها که اغلب از طریق رسانه‌های جمعی به ویژه تلویزیون، سینما، نشریات و شبکه‌های اجتماعی به شهرت می‌رسند و صد البته شهرت خود و همه دستاورد‌های آن را مدیون علاقه‌مندان هستند، به دلیل فرصت و قدرت شکل‌دهی باور، نگرش، گرایش و رفتار‌های فردی و اجتماعی علاقه‌مندان خود که اغلب از کودکان و نوجوانان و جوانان زیر ۲۵ سال هستند، موقعیتی ممتاز در جامعه هدف دارند، با این حال از آنجا که در اغلب موارد فرصت کسب دانش یا تجربه کافی در برخی عرصه‌ها ندارند، اظهار نظر و مداخله آن‌ها در آن عرصه‌ها می‌تواند پیامد‌های سهمگینی برای نظم، امنیت و آسایش عمومی داشته باشد.   از این رو قشر یاد شده، مورد توجه ویژه روان‌شناسان اجتماعی، جامعه‌شناسان فرهنگی، سیاستگذاران و قانونگذاران قرار می‌گیرند.  ژان ژاک روسو در جستارش به نام «نامه‌ای به دالامبر در مورد تئاتر» در این باره می‌گوید: «بازیگران نباید اجازه نامزدشدن برای تصاحب پستی را داشته باشند، چراکه تکنیک‌های متقاعدکننده آن‌ها ممکن است کنترل مصلحت همگانی را بگیرد.» این نگاه ویژه به ستاره‌ها تا جایی پیش رفته است که برخی نویسندگان مثل ایلان کاپور، حتی فعالیت‌های ایجابی و خیریه آن‌ها را در خدمت فردیت و تهی از ارزش‌های اخلاقی و بلکه تشدید‌کننده نابرابری و بی‌عدالتی می‌دانند، از این رو در قوانین کشور‌های مختلف از قبیل فرانسه، انگلستان، نروژ و چین، مقرراتی درباره محتوای پیام‌های ستاره‌ها در فضای مجازی وضع شده است.   سلبریتی در قوانین ایران  در نظام حقوقی ما نه تنها قوانین خاصی درباره چارچوب فعالیت ستاره‌ها در فضای مجازی نیست، بلکه گاهی در رویه قضایی مصونیتی نانوشته برای این قبیل اشخاص در قبال رفتار‌های مجرمانه آن‌ها دیده می‌شود.  نمونه‌های زیادی برای این مصونیت نانوشته قضایی می‌توان نشان داد که ریشه در عوامل گوناگونی دارد که لازم است مدیران ارشد دستگاه قضایی تدبیری فوری برای رفع این عوامل مانع عدالت قضایی بیندیشند. فرضیه ما در اینجا این است که برخی قضات متأثر از اندیشه و ارزش‌های لیبرال هستند، بعضی دیگر فاقد شجاعت لازم و مرعوب جنجال‌آفرینی ستاره‌های متهم به جرم علیه خود در فضای رسانه و شبکه‌های اجتماعی هستند و برخی دیگر اشراف کافی بر قوانین و مقررات ندارند. (در یک مورد نگارنده اخیراً از نزدیک در جریان پیگیری یک پرونده شکایت علیه تعدادی از سلبریتی‌هایی بودم که در برخی شبکه‌های اجتماعی مرتکب جرم شده بودند، بازپرس پرونده در همان ابتدا و پیش از آنکه وارد تحقیقات مقدماتی شود، با یک داوری شتاب‌زده و بر‌خلاف اصول حرفه‌ای قضایی، به صراحت به وکیل پرونده گفته بود نباید با این‌ها درافتاد! همین بازپرس احتمالاً برای فرار از بار مسئولیت درافتادن با سلبریتی‌های مورد شکایت، ابتدا تلاش کرد با صدور قرار عدم‌صلاحیت، پرونده را از سر خود باز کند و وقتی که دیوان عالی کشور به صلاحیت خود او رأی داد، بدون احضار شاکی و متهم و انجام هرگونه بازجویی مبادرت به صدور قرار منع تعقیب کرد و احتمالاً برای رهایی از پیامد‌های بعدی این رأی خود، حتی قرار نهایی را به شاکی ابلاغ نکرد!).  نقش‌آفرینی سلبریتی‌ها در شورش  در چند هفته اخیر شاهد نقش‌آفرینی ویژه تعدادی از چهره‌های مشهور هنری، ورزشی، دانشگاهی، حوزوی و سیاسی در تهییج مردم به شورش، آشوب، تعرض به نوامیس و اموال مردم، کشتار و تخریب در کشور و اخلال در نظم و امنیت عمومی کشور با اسم رمز ادعایی مشکوک و ثابت نشده و متهم کردن فراجا به قتل خانم مهسا امینی بودیم.  این نقش‌آفرینی را می‌توان شورش سابرنتیک سلبریتیک با راهبری یک اتاق عملیات ترکیبی فراملی با حضور و همکاری همه دولت‌ها و گروهک‌های متخاصم دانست، زیرا ادبیات و زمان نقش‌آفرینی برخی چهره‌ها در این فتنه ترکیبی، نشان‌دهنده سازمان‌یافتگی و تبانی قبلی اغلب این افراد با دشمنان قسم‌خورده ملت ایران و گروهک‌های تجزیه‌طلب و برانداز بوده است.  در این فتنه مصادیق زیادی را برای هر یک از صورت‌های نقش‌آفرینی در ارتکاب جرائم مختلف توسط سلبریتی‌ها می‌توانیم ارائه کنیم، اعم از مباشرت در برخی جرائم علیه امنیت و آسایش، اخلاق و عفت عمومی (مانند کشف حجاب و لخت شدن برخی سلبریتی‌ها، همکاری با دشمن و برخی دولت‌های بیگانه در خط‌دهی به آشوبگران، فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران از سوی برخی سلبریتی‌ها)، تسبیب در قتل و ضرب و جرح و تعرض به افراد بی‌گناه، تخریب، نهب و غارت اموال خصوصی و عمومی مردم و معاونت در جرائم یاد‌شده از راه تشویق و تحریک و ترغیب و یاد دادن روش‌های ارتکاب جرم (مانند آموزش روش ساخت مواد منفجره توسط اغتشاشگران و نیز فشار روانی بر دیگران برای پیوستن به اغتشاشگران و تحسین رفتار‌های مجرمانه اغتشاشگران توسط بعضی سلبریتی‌ها).   ظرفیت‌های قانونی تعقیب کیفری سلبریتی‌ها قوانین ما رویکرد افتراقی درباره نقش‌آفرینی سلبریتی‌ها در رفتار‌های مجرمانه ندارد، از این جهت نیاز به قانونگذاری در این عرصه با مطالعه تطبیقی و الهام از قوانین سایر کشور‌ها احساس می‌شود.  با این حال ظرفیت موجود قوانین برای تعقیب کیفری این متهمان همانند سایر متهمان، پاسخگو است. برخی از مواد قانونی مرتبط با این نقش‌آفرینی شامل ماده ۵۰۰ قانون تعزیرات مصوب ۱۳۷۵: فعالیت تبلیغی علیه نظام.  ماده ۵۰۸ همان قانون: «همکاری با دول خارجی متخاصم علیه جمهوری اسلامی ایران به هر نحو.  ماده ۶۳۸: تظاهر به عمل حرام یا مخل عفت عموم و ماده ۶۳۹ تشویق مردم به فساد یا فَحشاست.  حلقه مفقوده عدم تعقیب، محاکمه و مجازات آن‌ها که موجب تجری بیشتر خود ستاره‌های مرتکب جرم برای بزه‌کردگی ثانویه و ترغیب سایر افراد دارای وسوسه مجرمانه است، اراده‌ای قوی در قضات دادسرا‌ها و دادگاه‌های صالح می‌طلبد؛ اراده‌ای که با شجاعت و صرفاً با تکیه بر شرف و وجدان و بی‌طرفی و اخلاق حرفه‌ای قضا در چارچوب مقرر در قوانین و مقررات شکلی و ماهوی به تعقیب، تحقیق، رسیدگی و صدور حکم پیشگرانه و بازدارنده در پرونده ستاره‌ها ورود کند و مصونیت نانوشته برای آن‌ها را کنار بگذارد. آیا چنین اراده‌ای شکل خواهد گرفت یا در حد شعار‌های مطرح باقی خواهد ماند؟! *دکترای حقوق جزا و جرم‌شناسی  قاضی و مدیر قضایی بازنشسته پژوهشگر و مدرس دانشگاه      «نظام حقوق و تکالیف» به قلمرو افراد مشهور ورود کند  سپهر نیکومنش* برقراری نظم و امنیت در هر جامعه‌ای مهم‌ترین اولویت نظام‌های مختلف سیاسی در دنیا به شمار می‌رود. به همین منظور با بهره‌گیری از ظرفیت‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی و حقوقی درصدد تحقق این امر برمی‌آیند. نظام‌های مختلف حقوقی با تعیین هنجار‌ها و مشخص کردن حد و مرز رفتاری شهروندان و تعیین ضمانت اجرا‌های متناسب یکی از این ابزار‌ها و ظرفیت‌ها بوده که امروزه وظیفه و رسالت خود را بر استقرار نظم و امنیت قرار داده است.  از همین رو نظام حقوقی را باید منظومه‌ای از حق‌ها و تکلیف‌هایی دانست که در سطوح مختلف برای افرادی که در موقعیت‌های مختلف فردی یا اجتماعی قرار می‌گیرند، ضابطه و چارچوب رفتاری تعیین می‌کند. در نظر گرفتن نقش اجتماعی افراد در عرصه فعالیت‌های روزمره که منجر به شناسایی مسئولیت برای آنان می‌شود، مهم‌ترین مؤلفه در تعیین تکالیف و الزامات قانونی برای آنهاست. به عنوان مثال تعیین مسئولیت برای رفتار‌های حرفه‌های مختلف مانند پزشک، تاجر، قضات، کارمندان دولت و رانندگان از همین اصل تبعیت می‌کند، از همین رو نقش و اثرگذاری فرد در عرصه‌های مختلف جامعه همچون اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می‌تواند زمینه‌های لازم را برای تمرکز نظام حقوقی برای تعیین ضوابط رفتاری وی توجیه‌پذیر کند. به تعبیر روشن‌تر زمانی که یک رفتار به عنوان مثال احتکار اقلام و کالا‌های ضروری، قابلیت اضرار و آسیب به نظام اقتصادی را پیدا می‌کند، طبیعتاً نظام حقوقی باید در جهت برقراری نظم و امنیت اقتصادی برای این رفتار ضوابط و چارچوب‌های قانونی را مورد توجه و شناسایی قرار دهد. همچنین زمانی که انتشار یک خبر کذب به عنوان یک رفتار کلامی می‌تواند امنیت روانی جامعه را برهم بزند، نظام حقوقی مبادرت به تعیین ضمانت اجرا‌های مناسب برای برقراری نظم و امنیت روانی جامعه می‌کند. از مطالب پیش‌گفته می‌توان اینگونه بیان داشت که امروزه با آشکار شدن نقش و اثرگذاری رفتار‌های مختلفی که افراد تأثیرگذار، مشهور و شناخته‌شده در عرصه سیاست، اقتصاد، علم و فرهنگ، سینما، موسیقی و ورزش بر حوزه‌های مختلف اجتماعی می‌گذارند، می‌توان متناسب با مسئولیت آن‌ها نسبت به تعیین چارچوب‌های حقوقی اقدام کرد.  ضرورت پیش‌بینی چنین امری در دنیای امروز که تحولات فضای مجازی و انتشار برق‌آسای اخبار و اطلاعات غیرقابل سنجش و ارزیابی، تهدیدی برای جوامع به حساب می‌آید، دوچندان است. در کنار شناسایی تکالیف و الزامات حقوقی برای افراد مشهور لازم و ضروری است تا نظام حقوقی در خصوص به رسمیت شناختن برخی حقوق متناسب با این دسته از افراد نیز اهتمام لازم را به عمل آورد. یکی از این موارد می‌تواند مسئله حریم خصوصی افراد مشهور باشد که دارای ابعاد حقوقی قابل توجهی است. در مجموع می‌توان گفت عناصر و مبانی لازم برای تمرکز نظام حقوقی چه در عرصه تکالیف و چه در عرصه حقوق مرتبط با افراد مشهور در دسترس است؛ موضوعی که در حال حاضر توجه چندانی در نظام حقوقی به آن صورت نگرفته است.  * کارشناس و پژوهشگر حقوق جزا   فعالیت سلبریتی‌ها در حوزه‌های تخصصی ضابطه‌مند شود  حسین عزیزی * «سلبریتی» واژه‌ای است که با گسترش روزافزون فضای مجازی و تأثیرگذاری‌ها و تأثیرپذیری‌های ناشی از آن، بیشتر به گوش می‌رسد. این واژه در هیچ مکتب، فلسفه و قانونی دارای تعریف مشخصی نیست و شمول آن می‌تواند تمام افرادی را که از محبوبیت، تریبون و جامعه هدف برخوردارند، دربرگیرد. مشخصه‌های عرفی سلبریتی، به حدی متنوع است که شاید بتوان گفت مرز و تعداد مشخصی از آنان قابل تصور نیست و دامنه آن‌ها از ورزش، هنر، سیاست و بازار آغاز می‌شود و می‌تواند تا جزئی‌ترین اشخاص جامعه امتداد یابد، بنابر این هر شخصی قابلیت بالقوه سلبریتی‌شدن را دارد. این افراد به واسطه ارتباط خود با مردم از طریق رسانه‌های جمعی نظیر صداوسیما، پلت‌فرم‌ها و اپلیکیشن‌ها، فضای حقیقی و همچنین به میزان نقشی که در حرفه خود، اعم از سیاست، هنر، ورزش، علم یا هر رشته دیگر دارند، افرادی تأثیرگذار هستند. گستردگی فضای مجازی و جمعیت قابل توجه دنبال‌کنندگان، از سلبریتی‌ها در کنار محبوبیت اجتماعی در یک رشته خاص، یک شخصیت اثربخش در سایر حوزه‌ها نیز ساخته است. برای مثال، اظهار نظر آنان در برخی برهه‌های تأثیرگذار نظیر انتخابات، می‌تواند در جهت تحکیم بنای حاکمیت باشد، به همان میزان که هر کدام از آنان به پشتوانه چندهزار یا چند‌میلیون نفری هواداران، می‌توانند فرصتی در کیفیت مناسبات اجتماعی حکومت‌ها باشند، باید قواعدی نیز بر شمول فعالیت‌های آنان وضع شود. این اتفاق را می‌توان به صورت موردی در برخی کشور‌ها مشاهده کرد. برای نمونه، ممنوعیت فعالیت در فضای مجازی به دنبال فعالیت علیه امنیت ملی در برخی کشور‌های غربی مسبوق به سابقه است.  در نظام حقوق کیفری جمهوری اسلامی ایران، جرائم به دو اعتبار رفتار مادی و جایگاه مرتکب تقسیم می‌شوند. برخی رفتار‌ها با تحقق عنصر مادی، جرم تلقی می‌شوند (مانند توهین، تهدید و قتل) و برخی رفتار‌ها تنها به اعتبار جایگاه اشخاص (نظیر مسئولان دولتی و افراد نظامی) در زمره جرائم قرار می‌گیرند (مانند اختلاس، تضییع در اموال دولتی). هر چند سیاست‌های حاکم بر هر مجموعه‌ای به دنبال قاعده‌مند کردن فعالیت و نقش‌آفرینی این قشر است، لکن به رغم گستره انکارناپذیر فعالیت سلبریتی‌ها و تأثیر آن‌ها بر اجتماع، این قشر در هیچ کدام از نظام‌های حقوقی، مخاطب قانون نیستند و رفتار‌های مجرمانه آنان همانند سایر جرائم عمومی و سایر افراد جامعه، تحت پیگرد قرار می‌گیرد، لذا چنانچه قائل به تأثیر قشر بدون مرز سلبریتی بر جامعه باشیم، ضروری است ابتدا موجودیت آن‌ها در قانون به رسمیت شناخته شود تا مردم بدانند سلبریتی کیست؟ چگونه می‌توان به یک سلبریتی بدل شد؟ چگونه می‌توان مرز‌های فعالیت آنان را تشریح و آموزش داد؟ و سپس فعالیت آن‌ها با در نظر گرفتن تخصص‌شان ضابطه‌مند شود و متناسب با جهان‌بینی تقنینی نظام حقوقی و سیاسی، به اعتبار شخصیت و اثربخشی خود، مسئول باشند.  * قاضی دادگستری و پژوهشگر دکترای تخصصی حقوق عمومی