کشورها و حقوق‌بشر

یوسف مولایی
حقوق‌بشر مجموعه‌ای از استانداردهایی است که بین دولت‌های عضو سازمان‌ملل تدوین شده است. همچنین یکسری اسناد بین‌المللی هم در راستای این گفتمان یا نظم ارزشی هستند که برای انسان به عنوان انسان، در هر جایی و با هر دین و اعتقادی و فرهنگی قابلیت اعمال دارد. این تصویری است که در 4 نسل به عنوان حقوق‌بشر مورد توجه قرار می‌گیرد. اما آنچه متداول است، اعلامیه جهانی حقوق بشر است که اسنادش مورد توجه جدی قرار می‌گیرد  که شامل حقوق مدنی، سیاسی و اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می‌‌‌شود. در واقع اینها اسنادی هستند که در ادبیات حقوق بینالملل مورد استفاده قرار گرفته می‌شوند. البته مخاطب اصلی این الگوها دولت‌ها هستند. یعنی حق آزادی بیان، اعتصاب، تظاهرات و البته دادرسی عادلانه را در اختیار مردم بگذارند.
آن چیزی که به اسناد حقوق بشر ربط پیدا می‌کند، ارتباط چندانی به فضای داخلی کشورها ندارد. اما اختلاف‌نظر وجود دارد. یعنی وقتی کشورها به لحاظ فرهنگی و با سطح توسعه متفاوتی با هم دیگر عضو جامعه‌جهانی هستند، نمی شود یک مجموعه حقوق بشر برای همه کشورها نظر بدهد و تکلیف تعیین کند. بنابراین نسبیت حقوق بشر در این میان مطرح می‌شود. ملاک اما چیزی جز این نیست که اسناد بین‌المللی برای همه یکی است. مثلاً در تجارت بینالملل ، حقوق دیپلماتیک بین کشوری که مسلمان است با کشوری که سکولار است، یکی است و در سازمان‌ملل  و مناسبات جهانی رفتار یکسانی با آنها می‌شود. بنابراین چیزی که به عنوان استاندارد بین‌المللی وجود دارد، برای همه کشورها با هر روش مدیریتی و سیاسی یکی است و کشورها در تعامل با جهان باید آنها را رعایت کنند.
به‌عنوان مثال قطعنامه‌هایی که شورای حقوق‌بشر و  پیش از آن کمیته حقوق‌بشر علیه ایران صادر کرده است و هر سال هم تکرار می‌کند، ایرانی‌ها را معترض می‌کند که این به نسبیت فرهنگی استناد می‌شود. اما همیشه و در در نگاه کشورها و آنچه در حقوق‌بشر آماده است، تعارض‌هایی جدی مشاهده می‌شود. مهم این است که کشورها صرف‌نظر از دیدگاه های دینی و اعتقادی باید به مفاد حقوق‌بشر احترام بگذارند. چرا که در غیر اینصورت نظم جهانی به بی‌نظمی تبدیل خواهد شد.