آينده ايران زیر ضرب ۲۲سد ترکیه

24 ميليارد دلار از 32 ميليارد دلار اعتبار كلي «گاپ» توسط دولت تركيه تامين شده است
در پروژه گاپ ،۲۲ سد و ۱۵ نیروگاه پیش‌بینی شده است كه سدهاي آتاتورك و ايليسو، جزو اين پروژه هستند
اسرايیل در این پروژه، ۱۰۰ میلیون دلار سرمایه‌گذاری کرده است و بیش از ۸۵ درصد پیمانکاران پروژه گاپ از شرکت‌های اسرايیلی هستند
هجوم ريزگردها به ايران و تنش آبي در 50درصد از مساحت كشور، اين روزها به بحران امنيتي در كشور تبديل شده است؛ بحراني كه در نتيجه عملكرد اشتباه مسئولان كشور در اجراي پروژه‌هاي سدسازي، انتقال آب و كشاورزي به شيوه چند قرن‌گذشته و اجراي پروژه‌هاي آبي كشورهاي همسايه مانند تركيه به‌وجود آمده است. تركيه در طرحي به‌نام «گاپ» درنظر دارد 22 سد احداث كند كه البته برخي از اين سدها مانند آتاتورك، درحال حاضر احداث شده و سد ايليسو نيز، درحال احداث است. نكته جالب توجه‌اي كه در اين موضوع خودنمايي مي‌كند، سرمايه‌گذاري 100 ميليون دلاري اسراييل در طرح «گاپ» تركيه است.


فلج ميان‌رودان با طرح «گاپ» تركيه
اوايل دهه80 بود كه مردم ايران با واژه ريزگرد آشنا شدند؛كلمه‌اي كه زندگي ساكنان خوزستان و غرب كشور را به‌معناي واقعي موردتوجه قرار داد. اما ريزگرد تنها در جنوب و غرب كشور نماند و پاي آن حتي به تهران و استان‌هاي شمالي كشور نيز باز شد. درحال حاضر بيش از 25 استان كشور، تحت تاثير مساله ريزگرد قرار دارند.موضوعي كه سرمنشأ آن، پروژه‌هاي آبي تركيه و خشكسالي عراق و سوريه، است.
اين «گاپ» نابودگر
اولين طرح آبي كه تركيه در چندسال اخير اجرا كرده است، «گاپ» نام دارد. براساس شواهد، تنها 24 ميليارد دلار از 32 ميليارد دلار اعتبار كلي اين پروژه توسط دولت تركيه تامين شده است. طرحي كه بيش از 60 هزار ميليارد مترمكعب آب از حقابه رودخانه‌هاي دجله و فرات را به‌وسيله سدسازي ربوده است. معروف‌ترين سد اين پروژه، «آتاتورك» نام دارد كه موجب شده است منطقه ميان‌رودان يا بين‌النهرين از 90 رودخانه به حجم زاينده‌رود محروم شود. پيامد اجراي طرح «گاپ»، بحران خشكسالي در سوريه و عراق، باير شدن چند ميليون هكتار از اراضي كشاورزي اين كشورها و قطع‌ حقابه رودخانه هور‌العظيم ايران از دجله و فرات بوده است. براساس آمار سال 68 ، چشمه‌هاي توليد گرد‌وخاك در منطقه عراق و سوريه، 6 چشمه بوده اما درحال حاضر به بيش از 300 چشمه افزايش يافته است.
اما چرا پروژه‌هاي سدسازي تركيه و بحران خشكسالي در سوريه و عراق، براي ايران مهم است؟محيط زيست،جغرافياپذير نيست به‌همين دليل، دود سدسازي تركيه و خشكسالي سوريه و عراق در چشم مردم ايران رفته است.
«گاپ»، زير ذره‌بين كميته امنيت آب
پس ازجنجال‌هاي رسانه‌اي درخصوص بحران آب ايران و پروژه‌هاي آبي تركيه، مسئولان كشور بالاخره به اين مساله واكنش نشان دادند. نتيجه اين واكنش، تشكيل كميته امنیت آب در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای‌اسلامی بود.
يكي از پرونده‌هايي كه به‌تازگي در اين كميته مورد بررسي قرار گرفته، طرح «گاپ» تركيه است. كميته امنيت آب، اين طرح را تهدید بزرگ آبی نه‌تنها براي ايران بلكه خاورميانه اعلام كرده است و آن را نشاني از برتری‌جویی و سلطه‌طلبی منطقه‌ای از طریق آب براي تركيه مي‌داند.
علیرضا رحیمی، عضو كميته امنيت آب در مصاحبه‌اي درباره طرح «گاپ» گفته است:«پروژه آناتولی بزرگ يا گاپ، طرحي بلندپروازانه براي تركيه است. ‌این پروژه ناظر بر سدسازی در ترکیه است که کشورهای سوریه و عراق و بخشی از جنوب ایران را به لحاظ محیط زیستی تحت شعاع قرار می‌دهد. در پروژه گاپ، ۲۲ سد و ۱۵ نیروگاه پیش‌بینی شده است. در جنوب شرق ترکیه، هشت سد بزرگ و متوسط از جمله آتاتورک در رودخانه فرات و ایلیسو در دجله احداث شده است. در دو دهه گذشته، ۲۳میلیارد دلار هزینه پروژه گاپ شده که هدف آن، تامین ۲۵ درصد از منابع آب و ۲۰ درصد از مجموعه برق مورد نیاز ترکیه است».
او با اشاره به پيامدهاي اجراي اين طرح افزود:«طبق بررسی‌های کارشناسان محیط زیست و وزارت نیرو، درصورتی که پروژه گاپ با احداث ۲۲ سد به بهره‌داری برسد، حدود ۶/۵ میلیون هکتار از اراضی سوریه و عراق به بیابان تبدیل شده و بخش‌جنوبی ايران به‌صورت مشخص هورالعظیم، به‌لحاظ زیست محیطی متاثر می‌شود و ورود ریزگردها از کشورهای منطقه‌ای که با بیابان‌زایی مواجه شده‌اند، تشدید خواهد شد. تهدیدات زیست محیطی در مناطق همجوار با عراق از جمله هورالعظیم و تنش‌های حقوقی همچون حقابه با کشورهای همجوار و مناطق پایین دست، اجرای پروژه گاپ و افزایش ریزگردها، سه اثری است که با اجرای کامل پروژه گاپ به ایران وارد می‌شود. اما نكته قابل توجه اينجاست كه اسرايیل در این پروژه، ۱۰۰ میلیون دلار سرمایه‌گذاری کرده است و بیش از ۸۵ درصد پیمانکاران پروژه گاپ، به‌خصوص در سدسازی، آبیاری و زهکشی از شرکت‌های اسرايیلی هستند. حضور شركت‌هاي پيمانكار اسراييلي براي اين سرمايه‌گذاري بسيار معنادار است».
علاقه‌مندي اسراييل به «گاپ» بي‌ارتباط با مشكل آبي اين كشور نيست. اسراييل، کشوري خشک است كه درحال حاضر بخش بزرگي از آب آن توسط كارخانه‌هاي آب‌ شيرين‌كن تامين مي‌شود؛ به‌ همين دليل براي پيشگيري از بحران و تامين آب در آينده، به كشوري پرآب نياز دارد. سرمايه‌گذاري اين كشور در تركيه، مي‌تواند آينده آبي اسراييل را تامين كند.
رحيمي درباره اقدامات صورت گرفته در اين حوزه گفت:« مجموعه دستگاه‌های مرتبط در حوزه آب به‌خصوص وزارت نیرو باید با مدیریت منابع آب، سدسازی و بهره‌برداری از آن‌ها، برنامه‌ای جامع با سرعت بیشتري پیش ببرند. سازمان حفاظت از محیط‌زیست نیز، برای مقابله با ریزگردها و گسترش بیابان در کشور،بايد برنامه‌های در دست اقدام را باسرعت بیشتری انجام دهد. همچنین با توجه به اینکه دیپلماسی اقتصادی در برنامه ششم به‌خصوص دیپلماسی آب و علاوه‌بر آن موضوع آب‌های مرزی با کشورهای همجوار در حوزه کاری وزارت خارجه لحاظ شده است، لازم است که این وزارتخانه در موضوع گاپ بر اساس برنامه منسجم بین دستگاهی، همکاری‌های دیپلماتیک با کشورهای دیگر داشته باشد».
ديپلماسي ضعيف آبي
باتوجه به بحران آب و خشكسالي كه كشور را در برگفته است، حل اين معضل بايد در اولويت مسئولان كشور باشد. تشكيل كميته امنيت آب در كميسيون امنيت ملي، گواه روشني بر اين مساله است. اما دولت چگونه بايد با اين بحران مواجه شود؟ اميدي به سوريه و عراق كه درگير جنگ هستند، براي حل معضل خشكسالي و مهار چشمه‌هاي توليد و گرد و غبار نيست؛ تنها كشوري كه براي همياري در حل اين مشكل باقي مي‌ماند، تركيه است كه مي‌توان آن را مجاب يا وادار به تعطيلي پروژه‌هاي سدسازي خود كرد. اما نكته قابل توجه اينجاست كه دستگاه ديپلماسي ايران تاكنون واكنشي نسبت به پروژه‌هاي خانمان‌برانداز تركيه نشان نداده است. به‌گفته برخي از مسئولان سازمان محيط زيست، شايد مهم‌ترين دليل بي‌تفاوتي وزارت امور خارجه ايران نسبت به پروژه‌هاي مخرب آبي تركيه، عدم مطالبه از سوي وزارت نيرو است. وزارت نيروي ايران هنوز به اين باور نرسيده است يا نمي‌خواهد بپذيرد كه سدسازي، عامل بحران آب و تخريب محيط زيست است؛ چراكه اگر وزارت نيروي ايران قبول كند كه سدسازي، مخرب و عامل بيابان‌زايي است، بسياري از پروژه‌هاي سدسازي داخل كشور نيز تحت‌الشعاع اين مساله قرار مي‌گيرند و بنابراين، اين وزارت به بازي سدسازي در ايران نيز پايان خواهد داد. اين موضوع، مهم‌ترين دليل عدم اعتراض و پيگيري سدسازي‌هاي بي‌رويه تركيه توسط ايران در مجامع بين‌المللي است. شايد دليل ديگر بي‌تفاوتي ايران به اين مساله، برخي ملاحظات سياسي درباره موضع‌گيري تركيه و ايران در قبال داعش نيز باشد؛ چراكه ايران نمي‌خواهد تركيه در جبهه مخالفان قرار گيرد و به‌همين دليل اين موضوع را به‌صورت رسمي از طريق سازمان‌هاي جهاني پيگيري نمي‌كند.