چین به صورت رسمی امضای خود را در بیانیه ضدایرانی پس بگیرد

آرمان ملی- احسان انصاری: آیا رفتاری که دولت و مجلس در مقابل امضای چین در بیانیه ضدایرانی داشتند متناسب با این اقدام بود؟در حالی که دولت تخم‌مرغ‌هایش را در سبد مراوده با چین گذاشته این اقدام چه پیامدهایی برای رابطه ایران و چین در آینده خواهد داشت؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با دکتر عزت‌ا... یوسفیان ملا، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و رئیس کارگروه قرارداد25 ساله ایران و چین در دولت روحانی گفت‌وگو کرده است. یوسفیان‌ملا معتقد است: « در عرصه بین‌المللی عمل متقابل وجود دارد. جمهوری اسلامی می‌تواند عنوان کند که اگر چین رویکردی که در پیش گرفته را اصلاح نکند ایران از این پس کشور تایوان را به رسمیت می‌شناسد. این موضوع به تنهایی در مقابل اقدامی که چین انجام داده کافی است و یک اقدام متقابل جدی به‌شمار می‌رود. نکته مهم در این زمینه این است که نباید اقدامی انجام بدهیم که باعث خشنودی آمریکا و برخی کشورهای اروپایی شود. چین و ایران باید این نکته مهم را در نظر داشته باشند که در کنار هم می‌توانند دستاوردهای بین‌المللی داشته باشند و به تنهایی با چالش مواجه خواهند شد. این موضوعی است که دو کشور باید به آن توجه داشته باشند.» در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.   ارزیابی شما از رفتارشناسی دولت و مجلس در مقابل اقدام چین در امضای بیانیه مشترک با کشورهای عربی علیه ایران چیست؟ آیا ایران واکنشی متناسب با این اتفاق از خود نشان داد؟
چین یکی از واردکنندگان نفت از خاورمیانه است و بخش عظیمی از نفت خاورمیانه به چین صادر می‌شود. نزدیک به 2 میلیون بشکه نفت از عربستان و یک و نیم میلیون بشکه از قطر به صورت روزانه به چین صادر می‌شود. این در حالی است که کشورهای دیگر عربی نیز به چین نفت صادر می‌کنند. وضعیت صدور نفت به چین از کشورهای عربی مانند کشورهای اروپایی است و به همین دلیل منافع چین در منطقه خلیج‌فارس کمتر از کشورهای اروپایی نیست. نکته دیگر اینکه در عرف بین‌المللی و به صورت کلی در روابط سیاسی مسائل عاطفی و احساسی مطرح نیست و بلکه همه کشورها در عرصه بین‌المللی به دنبال منافع خود هستند و به شکلی عمل می‌کنند که منافع ملی آنها تأمین شود. به همین دلیل برخی افراد که در شرایط کنونی اظهارنظرهای احساسی می‌کنند و عنوان می‌کنند باید با چین مقابله کرد رویکرد صحیحی را در پیش نگرفته‌اند و اظهارات آنها با واقعیت همخوانی ندارد. نکته مهم در این زمینه این است که امضای بیانیه مشترک چین با کشورهای عربی درباره جزایر سه‌گانه یک اقدام منفی از سوی رئیس‌جمهور چین بود. این در حالی است که چین در عرصه بین‌المللی متحد ما به شمار می‌رود و به همین دلیل چنین رفتاری از این کشور بعید به نظر می‌رسید. 
  آیا چین براساس ملاحظات سیاسی این بیانیه را امضا کرد یا در واقع خواست این کشور جدا شدن جزایر سه‌گانه از ایران است؟
 چین به خوبی می‌داند که در جلساتی که کشورهای عربی برگزار می‌کنند در نهایت روی این جزایر صحبت می‌شود و معمولا نیز کشورهای عربی مواضع ضد ایرانی اتخاذ می‌کنند. در نتیجه چین به خوبی از تنش‌هایی که بین ایران و کشورهای عربی در این زمینه وجود داشته اطلاع داشته و با این اطلاع در این اجلاس شرکت کرده است. ما گمان می‌کردیم تنها کشورهای حاشیه خلیج فارس هستند و نه همه کشورهای عربی که در جلساتی که برگزار می‌کنند روی این سه جزیره تأکید می‌کنند و اظهاراتی عنوان می‌شود که تنش‌زاست. ما گمان نمی‌کردیم کشوری از آن سوی دنیا در این اجلاس شرکت کند و به‌همراه این کشورهای عربی این بیانیه را امضا کند. این اتفاق حتی توسط کشورهایی مانند آمریکا و برخی کشورهای اروپایی نیز که با ما مشکل دارند نیز رخ نداده بود. به همین دلیل اقدام اخیر چین برای ما تعجب‌برانگیز و غیرمنتظره بود. این در حالی است که چین در عرصه بین‌المللی متحد ما به شمار می‌رود. ما با کشور چین منافع و تعهد مشترک داریم. در ماجرای کنار گذاشتن جمهوری اسلامی از کمیسیون مقام زن سازمان ملل متحد یکی از کشورهایی که با این طرح مخالفت کرد چین بود. این موضوع نشان می‌دهد که ایران و چین در زمینه‌های مختلف با هم منافع مشترک دارند. این موضوع نشان می‌دهد که عرصه روابط بین‌الملل عرصه احساسات و هیجانات نیست و هر کشور در هر موضوعی براساس منافع خود عمل می‌کند. چین به خوبی می‌دانست که اگر ایران از کمیسیون مقام زن اخراج شود و این بدعت گذاشته شود این اتفاق ممکن است در آینده برای آنها نیز اتفاق بیفتد. عضویت در چنین کمیسیون‌هایی مدت‌دار است و هر کشوری جز عضویت در سازمان ملل که مدت دار نیست برای مدت محدودی می‌تواند در چنین کمیسیون‌های عضو باشد و در صورت تمایل و موافقت دیگران می‌تواند این عضویت را تمدید کند. ایران سال گذشته برای یک دوره چهارساله عضو این کمیسیون شده بود. این در حالی است که اعضا می‌توانستند این سه سال را تحمل کنند و پس از پایان دوره حضور ایران را تمدید نکنند که این اتفاق رخ نداد. 


  در شرایطی که چین با ایران منافع مشترک دارد در امضای بیانیه ضد ایرانی چه منافعی داشته که مبادرت به این کار کرده است؟
 این اتفاقی است که با تعجب همگان همراه شده است. امضای بیانیه ضد ایرانی آن هم توسط رئیس‌جمهور این کشور به عنوان عالی‌ترین مقام سیاسی چین موضوعی است که نیاز به بررسی و واکاوی سیاسی دارد. این اتفاق در حالی رخ داده است که چین در جزیره تایوان با چالشی مواجه است. البته شرایط تایوان با جزایر سه گانه ایرانی با هم متفاوت است. تایوان سال‌هاست که رئیس‌جمهور انتخاب می‌کند و شرایطی متفاوت با جزایر سه گانه ایران دارد. در سال‌های گذشته جمهوری اسلامی همواره از تایوان با نام چین‌تایپه یاد می‌کرد و هیچ گاه تایوان را به عنوان یک کشور واحد خطاب نمی‌کرد و به رسمیت نمی‌شناخت. این در حالی است که تایوان یک کشور صنعتی است و جمهوری اسلامی می‌تواند با این کشور مراوده و ارتباط داشته باشد. با این وجود برخی ملاحظات سیاسی درباره چین را رعایت کرده و از ارتباط مستقیم با این کشور تا آنجا که امکان داشته خودداری کرده است. در چنین شرایطی ایران انتظار نداشت که چین در اجلاس کشورهای عربی شرکت کند و بیانیه ضد ایرانی را امضا کند. اینکه چین عنوان کند که ما در این اجلاس به عنوان مهمان حضور داشتیم و براساس ملاحظات فی‌مابین این بیانیه را امضا کرده‌ایم برای ایران قابل قبول نیست. هنگامی که عالی‌ترین مقام پرجمعیت‌ترین کشور جهان چنین بیانیه‌ای را امضا می‌کند موضوع کوچکی نیست که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت. چین پس از اینکه واکنش منفی ایران را نسبت به این موضوع مشاهده کرد معاون نخست‌وزیر خود را به ایران فرستاد که از مقامات ایرانی دلجویی کند. این در حالی است که این گونه اقدامات موثر نیست و ایران نمی‌تواند رویکردی که چین در این زمینه در پیش گرفته را بپذیرد. 
  دولت رویکرد تمایل به شرق و مراوده اقتصادی با کشورهایی مانند چین و روسیه را در دستور کار قرار داده است. این اقدام چین چه خدشه‌ای به سیاست دولت در این زمینه خواهد زد؟
واقعیت این است که در عرصه بین‌المللی عمل متقابل وجود دارد. جمهوری اسلامی می‌تواند عنوان کند که اگر چین رویکردی که در پیش گرفته را اصلاح نکند ایران از این پس کشور تایوان را به رسمیت می‌شناسد و دیگر از کلمه چین تایپه درباره این کشور استفاده خواهد کرد. این موضوع به تنهایی در مقابل اقدامی که چین انجام داده کافی است و یک اقدام متقابل جدی به شمار می‌رود. نکته مهم در این زمینه این است که نباید اقدامی انجام بدهیم که باعث خشنودی آمریکا و برخی کشورهای اروپایی شود. چین و ایران باید این نکته مهم را در نظر داشته باشند که در کنار هم می‌توانند دستاوردهای بین‌المللی داشته باشند و به تنهایی با چالش مواجه خواهند شد. این موضوعی است که دو کشور باید به آن توجه داشته باشند. نکته دیگر اینکه به دلیل اینکه بیانیه ضد ایرانی توسط رئیس‌جمهور چین به عنوان عالی‌ترین مقام این کشور امضا شده بود ایران باید خواسته بیشتری مطرح می‌کرد و از رئیس‌جمهور چین می‌خواست که شخصا در این زمینه اعلام موضع کند و نه اینکه معاون نخست وزیر خود که یک مقام رده پایین است را برای دلجویی به ایران بفرستند. جزایر سه گانه متعلق به ایران است و در این موضوع هیچ شکی وجود ندارد. من تاکنون مشاهده نکرده‌ام که رهبر یک کشور دیگر در کنار کشورهای عربی منطقه خلیج فارس چنین بیانیه‌ای را امضا کرده باشد و چین تنها کشوری است که مبادرت به این کار کرده است. به همین دلیل عکس‌العمل ایران نسبت به اقدام اخیر چین باید بیش از این و شدیدتر باشد. چین باید در سطح بالاتری نسبت به این موضوع واکنش نشان می‌داد و نه در سطح معاون نخست‌وزیر. به هر حال آثار و پیامدهای این بیانیه همچنان وجود دارد و در آینده نیز وجود خواهد داشت. در نسخه‌ای که کشورهای عربی برای سازمان ملل و رسانه‌های جهان ارسال کرده‌اند امضای چین نیز پای این بیانیه قرار دارد. به همین دلیل انتظار از دولت و مجلس در ایران این بود که با حفظ همه منافع مشترکی که بین ایران و چین وجود دارد واکنش جدی‌تری به این موضوع نشان داده می‌شد. چین باید به این نکته واقف باشد که ایران در وضعیت گذرایی قرار دارد و وضعیت تحریم همیشگی نیست و هر لحظه امکان دارد این شرایط تغییر کند. این کشور باید بداند که اگر تحریم‌ها علیه ایران برداشته شود قدرت ایران نسبت به گذشته بیشتر خواهد شد و ایران به تنهایی قدرتی بیش از کشورهای کوچک حاشیه خلیج فارس دارد. به همین دلیل اگر چین کمی با آینده‌نگری به این موضوع نگاه می‌کرد اقدام به چنین کاری نمی‌کرد و رویکرد دیگری را در پیش می‌گرفت. این موضوع در عرف بین‌المللی نیز وجود ندارد که یک کشور که با کشور دیگری متحد است در سفر به کشورهای دیگر بیانیه‌ای را امضا کند که علیه متحد خود به شمار می‌رود. به همین دلیل دولت و مجلس در ایران باید مطالبات بیشتری از چین داشته باشند تا این موضوع به صورت کلی رفع اثر شود و پیامدهایی که ممکن است به‌همراه داشته باشد از بین برود. شرایط باید به شکلی باشد که چین به صورت رسمی امضای خود را در بیانیه اخیر پس بگیرد و عنوان کند که نام چین نباید در این بیانیه وجود داشته باشد. تنها در چنین شرایطی است که اقدام اخیر چین در مقابل ایران بلااثر خواهد شد.