روزنامه جوان
1401/09/30
دهه هشتادیها اگر «تفکر انتقادی» بدانند مصون میشویم
منظور از تفکر انتقادی چیست و چه رابطهای بین آن و توسعه جوامع وجود دارد؟ تفکر انتقادی یا تفکر نقادانه برخلاف تصور عموم به معنی انتقاد یا عیبجویی کردن نیست، بلکه نوعی توانایی اندیشیدن مستقل و منعطف است. تغییر مستمر و فزاینده و سرعت تحولات در قرن حاضر، اقتضا میکند که بشر برای نیل به مقاصد خویش، به تلاش فکری بیشتری بپردازد. در عصر انفجار اطلاعات و دسترسی آن به انبوه اطلاعات، صرف داشتن اطلاعات نمیتواند مفید باشد، تجربه و تحلیل و نحوه کاربرد این اطلاعات حائز اهمیت است، از این رو متفکران منتقد به جای پذیرش سریع اطلاعات، ایدهها، نگاهی شکاکانه به موضوعات دارند یا حتی آنها را زیر سؤال میبرند، مگر اینکه بررسیهای خودشان اطلاعات موجود را تأیید کند. به عبارت دیگر تفکر انتقادی، اندیشیدن با روشی خاص است تا بر اساس آن بهترین راهکار محتمل برای شرایطی که متفکر در آن قرار دارد، اتخاذ شود. تفکر انتقادی در برگیرنده مهارت و تواناییهایی است که به شما این امکان را میدهد یک موقعیت را بر اساس تمامی حقایق و اطلاعات موجود، درک کنید و به آن بپردازید و راهحلهای مؤثری را برای آن پیدا کنید. این مهارت، فواید و کاربردهای بسیاری دارد، مثل بحث و تفکر برای حل مشکلات و توانایی تشخیص اخبار جعلی. در اصل، این تفکر شما را ملزم میکند از توانایی خود برای استدلالکردن استفاده کنید، یعنی در زمینه اطلاعات یک گیرنده فعال باشید، نه یک گیرنده منفعل. شخص دارای مهارتهای تفکر انتقادی میتواند ارتباط بین نظرها را درک کند، اهمیت و مرتبط بودن ایدهها و بحثها را مشخص کند، مباحث را تشخیص دهد، آنها را ایجاد و اطلاعرسانی کند، خطاها و عدمثبات منطقی را تشخیص دهد، رویکرد خود در مواجهه با مشکلات را از روش سیستماتیک و باثبات انتخاب و از فرضیات، عقاید و ارزشهای خودش دفاع کند. جایگاه تفکر انتقادی در دانشگاهها کجاست و چه رابطهای با توسعه جوامع دارد؟ امروز پرورش تفکر انتقادی نه تنها باید هدف عمده نظام تعلیم و تربیت هر جامعهای باشد بلکه به عنوان شرط اول و یکی از رسالتهای اصلی تربیت دانشگاهها و آموزشگاهها محسوب میشود. به جرئت میتوان گفت: تفکر انتقادی ضامن پیشرفت زندگی اجتماعی و فردی هر انسانی است و کسانی که از این مهارت برخوردارند، افرادی موفق هستند و البته بدیهی است جامعهای هم که دارای متفکران انتقادی بیشتری باشد، آن جامعه نیز موفقتر و توسعهیافتهتر است. تفکر انتقادی به عنوان فرایند شناختی محسوب میشود که توانایی دانشجویان در مهارتهای حل مسئله، مشکلگشایی و تصمیمگیری در موقعیتهای اجتماعی متفاوت اعم از سیاسی، اخلاقی، علمی و مدیریتی را افزایش میدهد. امروزه تفکر انتقادی به عنوان یکی از بروندادهای اصلی آموزش عالی و در برنامههای درسی به عنوان چهارمین عنصر آموزش پایه و اساسی، پس از خواندن و نوشتن و محاسبه در نظر گرفته میشود و در نظام آموزش کشورهای پیشرفته به خوبی جای خود را باز کرده است. این وضعیت در دانشگاههای ما چگونه است؟ همانگونه که گفته شد تفکر انتقادی یکی از حیاتیترین مهارتها در جامعه امروز است و کمبود این توانایی باعث سرکوب استقلال و قدرت تفکر، اضطراب در موقعیتهای ناآشنا، افزایش خطا در تصمیمگیریها و عدممشارکت مؤثر در جامعه میشود. با وجود چنین اهمیتی، نتیجه تحقیقات انجام شده در این زمینه و همچنین مشاهدات عینی متأسفانه حکایت از ضعف آموزش تفکر انتقادی در سطح دانشگاهها و بین دانشجویان ما دارد. امروز نقد و نقادی در فعالیتهای فکری دانشجویان ما جایگاهی ندارد. در حالی که آموزش تفکر انتقادی باید جزءلاینفک آموزش کشور در هر مقطعی باشد، زیرا تفکری است که با تحلیل، ارزشیابی، گزینش و بهکارگیری منجر به بهترین راهحل میشود. امروز مراکز آموزشی ما باید به جای انتقال معلومات و ایجاد محیطهای خشک انضباطی که فقط باز تولید دانش را میطلبد، شرایطی را فراهم کنند تا دانشآموزان و دانشجویان در تلاش ذهنی برای حل مسائل (تفکر) بتوانند درباره صحت و اعتبار و ارزش اطلاعات و استدلالهای ارائهشده داوری کنند و حقایق را از عقاید و سفسطه در استدلال تشخیص دهند تا قادر به گرفتن تصمیمهای منطقی (تفکر انتقادی) باشند؛ اتخاذ روشهایی که انگیزه و علاقه دانشآموزان و دانشجویان را تقویت کند و با ایجاد چالش در فرایندهای فکری، منفعل و محتاط بودن را به تبادل نظر و تفکر فعال تغییر دهد و این امری ضروری است. سیر تحولی تفکر انتقادی در دانشگاههای کشور در قرن حاضر چگونه بوده است؟ اجازه دهید با توجه به مناسبت ایام روز دانشجو پاسخ این سؤال با مروری بر واقعه ۱۶آذر سال۱۳۳۲ مورد بررسی قرار بدهیم؛ آنجا که دانشجویان فهیم و متفکر ایرانی، برخلاف ساختارها و سیاستهای حاکم بر کشور و نظام آموزشی آن، با بهرهگیری تفکر استدلالی، انتقادی به مقابله با سلطهپذیری دستگاه حاکم بر کشور و دفاع از استقلال سیاسی آن برخاستند. در مرداد همان سال با توطئه استعمارگران امریکایی و انگلیسی دولت برخاسته از مردم ایران سرنگون و حکومت پهلوی دوم مجدد بر کشور حاکم شد و پس از چند ماه با آرام شدن اوضاع کشور، دول توطئهگر به فکر بازگشت بر سر سفره رنگین منافع ایران برآمدند، به طوری که در روز ۱۴آذر همان سال سفارت انگلیس با کارداری دنیسرایت در ایران بازگشایی شد و قرار بود روز ۱۷ یا ۱۸ آذر، نیکسون، معاون آیزنهاور رئیسجمهور وقت امریکا به ایران سفر کند، اما دانشجویان فهیم ایرانی در دانشکده فنی دانشگاه تهران با درک صحیح موقعیت و استدلال درست و داشتن روحیه استبدادستیزی، مبارزه با استکبار و عدالتخواهی و با تقدیم سه شهید دانشجو به نامهای مصطفی بزرگنیا، احمد قندچی و مهدی (آذر) شریعت رضوی، اوج تفکر راهبردی و انتقادی خود را نشان دادند و اهمیت این ماجرا زمانی مشخص میشود که بعدها نیکسون در مصاحبهای عنوان میکند: تاکنون ندیده بودم دانشجویان یک کشور جهان سوم مقابل دیدگان یک مقام مسئول بالای امریکایی به او ناسزا بگویند، هیچگاه این صحنه از مقابلم نمیرود. خب این سیر بیداری دانشجویان و همراهی آنها با مردم و مبارزان مذهبی و ملی تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه پیدا میکند و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم در برهههای مختلف از جنگ تحمیلی گرفته تا فتنههای سالهای ۷۸ و ۸۸ و خنثیسازی آنها، خود را به درستی نشان میدهد، البته این همه ماجرا نیست و نمیشود صرفاً با نگاهی خوشبینانه وضعیت رایج در دانشگاهها را مطلوب، ایدهآل و در تراز دانشجوی ایرانی دانست چراکه در بسیاری از موارد هم ضعفهای شناختی در بین جوانان دانشآموز و دانشجوی ما دیده میشود؛ مسئلهای که این روزها به خوبی قابل مشاهده است و از آنها تحت عنوان فریبخوردگان یاد میکنند و هرگز نمیتوان آن را انکار کرد و لازم است برای آن فکر جدی کرد. در خصوص این سطحی نگری برخی جوانان دانشجو و دانشآموز و پیروی آنها از رسانههای معاند و آتشبیار معرکه نظرتان چیست؟ اینجا لازم است یک توضیح درخصوص نقد من بر برخی رفتارهای انتقادی و اعتراضی جوانان دانشجو و دانشآموز در ماههای اخیر داده شود. این نوع نقد هرگز به معنای ناصواب بودن روحیه انتقادی و اعتراض جوانان نیست، اتفاقاً سکوت و بیتفاوتی و خنثی بودن نسبت به محیط، حتی بسیار خطرناکتر از این رفتارهای اغتشاشگرانه است و همانطور که پیشتر گفته شد، وجود تفکر انتقادی برای به چالشکشیدن وضعیت موجود، پیدا کردن ضعفها و مطالبهگری از مسئولان لازمه توسعه یک جامعه فعال و پویاست، با این حال به دلایل شرایط حاکم بر کشور ما یعنی سردمداری مبارزه با استکبار جهانی و وجود دشمنهای قسمخورده از یکسو و فضای غبارآلود و خاکستری موجود بر دنیای اطلاعات به دلیل رشد یکباره ابزارهای ارتباطی و دسترسی آسان و بدون مدیریت به اطلاعات پالایش نشده از سویی دیگر، منجر به ایجاد وضعیتی شده که انتخاب مسیر صحیح و حق نه تنها برای جوانان بلکه در بسیاری موارد برای خواص و بزرگترها هم دشوار است، پس هر چند بر رفتار این قبیل برادران و خواهران جوان هموطن نقد دارم، معتقدم از شماها به عنوان قشر تحصیلکرده جامعه انتظار بسیار بیشتر است، زیرا شما میراثدار جوانان پیشگام در مبارز ضداستکبار جهانی، جنبش عدالتخواهی و حماسهآفرین در عرصههای مختلف علم و جهاد و ایثار و شهادت در حوادث گوناگون هستید، در حالی که متأسفانه امروز، خواستههای برخی از همین دانشجویان عزیز و بعضاً نخبه ما، به دادن دشنامهای رکیک ناموسی و درخواست سلف مشترک و شعارهای نون و پنیر افول پیدا کرده است. سخن من این است جوانان عزیز دانشجو و دانشآموز حتی اگر نقدی و اعتراضی هم به برخی از شرایط موجود دارند، اصلح است این اعتراض در پس یک تفکر عمیق و اندیشه مترقی و فراتر از وضعیت موجود برای بهبود و توسعه کشور شکل گرفته باشد و در کنار نقدها و اعتراضهای سازنده، راهکارها و پیشنهادهای برخاسته از مطالعات عمیق دانشگاهی و طلبگی را ارائه کنند. در این صورت است که نه تنها مردم بلکه مسئولان هم با آنها همراه و همسو خواهند شد، بنابراین سطح انتظار از شما جوانان فرهیخته، عملکردی متفاوتتر از حتی برخی معترضان معمولی جامعه است، چه برسد به عملکرد آن دسته از اغتشاشگران و آشوبگران وابسته به گروهکهای ضدانقلاب یا اراذل و اوباش کوچه و خیابان. البته این را هم اضافه باید کرد، در نگاه من این دسته از جوانان نسبت به قرار گرفتن در وضعیت موجود و افول تفکر انتقادی در آنها به نسبت با سایرین کمترین درصد تقصیر را دارند، چون ما امروز چیزی برداشت میکنیم که دیروز کاشتهایم. حال تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. اشاره فرمودید به مقصران وضعیت موجود، لطفاً بیشتر شرح دهید. پدیدههای اجتماعی را نمیتوان تکبعدی موردی قضاوت قرار داد و یک عامل را به عنوان رمز موفقیت یا شکست معرفی کرد و در این مورد هم همین است؛ همه طیفها سهم خودشان را دارند از جوانان گرفته تا خانوادهها و مراکز تربیتی و آموزشی، از معلمان و استادان تا روحانیون محلی و مساجد گرفته تا صداوسیما و مسئولان و سیاستمداران راهبردی کشور که سیاستهای کلان را مشخص میکنند، همه و همه مقصریم و جاهایی غفلت، کمکاری و بیتوجهی کردهایم، ممکن است عدهای بگویند پس سهم دشمن کجاست؟ واقعیت آن است که دشمن در این زمینه کمترین تقصیر را دارد چراکه ذات او گمراه کردن و سنگاندازی و ضربه زدن است، درست مثل شیطان که قسم خورد آدمیزاد را گمراه خواهد کرد، ولی آیا اگر انسانی مغلوب شیطان شد، میتواند بگوید در این گناه من بیتقصیرم و شیطان گولم زد! نه! و او مسئول عمل خود است، در اینجا هم همین است، نباید انتظاری غیر از دشمنی و کینهتوزی از دشمن داشت، پس ما باید خودمان را قوی و آماده کنیم تا قویتر از توطئههای دشمنان باشیم، پس قبول کنیم که مقصریم، اما همه به یک اندازه نه، در این بین از نظر من، کمترین سهم تقصیر متوجه خود جوانان، دانشجویان و دانشآموزان است و بیشترین سهم از آن دستگاههای مسئول حاکمیتی و مدیریت حوزه فرهنگی و تربیتی است. به استناد بیانات مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) در سند گام دوم انقلاب عرض میکنم ضعفهای امروز کشور در بخشهای گوناگون محصول سوءمدیریت، عیوب ساختاری، فساد و بیعدالتی در سطح کشور است که باید برای آن فکری اساسی کرد. استفاده از مدیران غیرمتخصص و غیرمتعهد، عدمشایستهسالاری و دور زدن قانون به نفع خود و جناحبازیهای سیاسی کاذب از دیگر عوامل به وجود آوردن وضع موجود در دانشگاههای کشور است. راهکارها و پیشنهادها؟ مسؤلان بیدار شوند و در جهت جبران کاستیهای مدیریتی و ضعفهای ساختاری و رفع فساد و بیعدالتی در جامعه برای امیدآفرینی در بین جوانان کشور گام بردارند: بازنگری در برنامههای آموزشی دانشگاهها و ایجاد بستری جهت تقویت باورهای معرفتشناختی دانشجویان، جایگزینی روشهای یادگیری فعال به جای روشهای سنتی حافظهمحور (سخنران و انتقالدهنده اطلاعات)، بازنگری استادان از روشهای ارزیابی سنتی امتحانمحور به سمت روشهای نوین یادگیری حل مسئله، برگزاری دورههای آموزشی برای استادان در راستای چگونگی آموزش تفکر انتقادی، بازنگری در سایتهای کلان آموزش عالی در سطح کشور به سمت تقویت این نوع آموزشها. علاوه بر آنچه گفته شد به نظرم حاکمیت قانون بدون تبصرهها و استثناها و اقتدار قانون بدون تبعیض، تنها بزرگراه حرکت به سمت توسعه و پیشرفت است.
سایر اخبار این روزنامه
حادثه شاهچراغ را مثل عاشورا زنده نگه دارید
آمیختگی جنایت و ترور با اغتشاش و آشوب
فرمانده نیروی قدس: سعودی تفاله امریکاست
صفکشی کارگزاران وضع موجود علیه وضع موجود!
دهه هشتادیها اگر «تفکر انتقادی» بدانند مصون میشویم
بورل: توافق کردیم به مذاکرات بازگردیم
نگرانی روسها از تداوم مناقشه در قفقاز
فرزندانمان در اقیانوس اطلاعات سرگردان رها شدهاند
خاندوزی: ثبات به بازار ارز برمیگردد
حکومت اسلامی منتصب از جانب شارع است
انتخاب سرپرست تیمی که وجود ندارد!
یک دقیقه وقت اضافه در همدلی یلدای ملی
اولین دربی قرن مساوی شد
روایت دستها