روایت دست‌ها

 یک دست کوچک شش ساله، یک دست بزرگ ۸۳ ساله؛ هر دو آسیب دیده از تروریسم علیه مردم ایران. هر دو نشانه‌ای از مظلومیت و اقتدار ملتی که می‌خواهد گوشه‌ای از این زمین پر وسعت، مستقل زندگی‌اش را بکند.  دو جانباز از دو دهه متفاوت با چندین دهه فاصله دیروز با هم در حسینیه امام خمینی دیدار کردند و در مهربانی این دیدار، حتی اگر کلامی هم نبود، دست‌های مجروحشان راویان مظلومیت بودند. تحجر و تکفیر و تروریسم در همه دهه‌های گذشته، ایرانیان را هدف قرار داده است. در مسجد یا زیارتگاه یا حتی وسط خیابان. هدفش هم همیشه همه بوده‌اند، از بزرگ و کوچک، تا مرد و زن تا شهروند عادی یا مسئولان کشور. از همان سال‌ها می‌خواستند ایران را زمین بزنند، اما آن امام جمعه تهران که می‌خواستند ششم تیر سال ۶۰ در مسجد ابوذر ترورش کنند و زنده نباشد، حالا ۳۳ سال است رهبر ایران است؛ برای فردای صاحب آن دست شش ساله مجروح هم تجربه می‌گوید روز‌های روشنی در پی است. او به لطف الهی نماد «زخمی سربلند دوران‌ها» خواهد شد، همچون صاحب آن دست ۸۳ ساله و همچون خود ایران، همچون آرتین.