دو شرط اصلی ثبات نرخ دلار

وحید شقاقی شهری
آرمان امروز: نزولی شدن قیمت دلار در روزهای اخیر اتفاق مثبتی به شمار می رود که نباید در تحلیل آن به دام دیدگاه های غیرکارشناسی افتاد. قیمت دلار وقتی مقاومت 32 هزار تومان را که مدتها در آن قرار داشت، به دلیل ناآرامی های اخیر پشت سر گذاشت در مقاومت 35 هزار تومانی چندان توقف نکرد و با کمرنگ شدن امیدها به احیای برجام و توئیت های پی در پی مقامات آمریکایی و غربی درباره از موضوعیت خارج شدن برجام، نرخ ارز وارد یک فاز هیجانی شد که به سرعت از مقاومت 40 هزار تومانی عبور کرد. انفعال بانک مرکزی نیز در این اتفاقات نقش داشت و سیاستی که بتواند مهار بازار را در اختیار بگیرد در این بانک و مسئولان آن دیده نمی شد. برکناری معاون ارزی بانک مرکزی تلاشی بود برای اثرگذاری روانی بر بازار ارز ولی این تلاش نتیجه بخش نبود و نهایتا دولت رئیس کل بانک مرکزی را برکنار کرد. شاید برخی تصور کنند که رئیس کل جدید بانک مرکزی با تمهیدات خاصی نرخ ارز را نزولی کرده است. باید دانست هیچ تمهیدی در کوتاه مدت نمی تواند بازاری را که تحت تاثیر عوام بنیادی به سمت صعود حرکت می کند، به فاز کاهشی سوق دهد  و اگر چنین اتفاقی بیفتد معمولا به دلیل شوک روانی وارد شده به بازار است. به بیان دیگر نزولی شدن بازار ارز در روزهای اخیر بیش از هر عامل دیگری تحت تاثیر برداشت روانی فعالان بازار و افکار عمومی از تغییر رویکردهای بازارساز و جدی تر شدن سیاست های کنترل بازار ارز است چرا که برداشت افکار عمومی این بود که رئیس کل سابق بانک مرکزی خط مشی فعالانه و مثمرثمری در مدیریت بازار ارز ندارد و برکناری وی به خودی خود شوک روانی تغییر سیاست ها و فعال تر شدن بانک مرکزی در بازار ارز را ایجاد کرد. بررسی عوامل بنیادی موثر بر بازار ارز نشان می دهد هیچ یک از این عوامل در روزهای اخیر دچار تغییر جدی نشده است. عامل اصلی محرک بازار ارز، تورم است که یک متغیر چند وجهی به شمار می رود و با توجه به ریشه ها و زیرمجموعه های آن، نمی توان تغییر کاهشی در تورم برای کوتاه مدت پیش بینی کرد. ناترازی های ارزی کشور و کمبود منابع ارزی در برابر مصارف، یکی دیگر از عوامل بنیادی موثر بر قیمت دلار به شمار می رود که به نظر می رسد این عامل نیز برخلاف اظهارات برخی مسئولان اقتصادی مبنی بر افزایش صادرات نفت و دریافت مابه ازی آن به صورت ارزی، تغییر ملموسی نکرده و نه در قیمت نفت و نه در شرایط صادرات و دریافت پول نفت تا آنجا که می توان اطلاعی پیدا کرد، تحول خاصی روی نداده است. مصارف و نیازهای ارزی رسمی و غیررسمی (قاچاق) نیز یکی دیگر از متغیرهای بنیادی موثر بر نرخ ارز است که این عامل نیز همچنان به عنوان متغیری افزاینده بر نرخ دلار قابل ارزیابی هستند چرا که از یک سو در مقطعی از سال قرار داریم که مصارف ارزی افزایش می یابد و از سوی دیگر شاهد اقداماتی همچون واردات خودرو هستیم که نیازمند منابع ارزی است.
پارامترهای بیرونی موثر بر نرخ ارز مثل احیای برجام ، جنگ اوکراین، تقابل اروپا و آمریکا با ایران بر سر بحث ناآرامی‌های اخیر، رکود اقتصاد جهانی و شیوع دوباره کرونا و ... نیز همچنان شرایط آتی بازار ارز را ملتهب نشان می دهد. بر این اساس، می‌توان گفت وضعیت کنونی که در بازار ارز شاهد آن هستیم و بازار فاز نزولی دارد یک وضعیت پایدار به شمار نمی آید. با این حال معتقدم قیمت های بالای 40 هزار تومان نیز در بازار ارز، واقعی نیست و در صورت مدیریت صحیح مصارف ارزی و سیاست های کنترل تورم همچون جلوگیری از کسری بودجه در سال 1402 می تون قیمت دلار را در یک محدوده منطقی به ثبات رساند. بنابراین فارغ از آن که شوک روانی فعلی در بازار ارز چقدر تداوم یابد، شرط اصلی ثبات نرخ ارز، مدیریت صحیح منابع ارزی و کنترل تورم و کاهش کسری بودجه است.