بساط تندروها باید جمع شود

«مدتي است که برجام در دستور کار ما نبوده است. ما اگر ادعا‌هاي مکرر از سوي مقام‌هاي ايراني مبني بر اينکه مشتاق به بازگشت به برجام هستيم را رد نکنيم، آن‌ها را ناديده مي‌گيريم. مشتاق نيستيم.» اين اظهارات ند پرايس، سخنگوي وزارت خارجه آمريکا نشان از به کما رفتن برجام دارد.
مهدي ذاکريان، استاد دانشگاه  در گفت و گو با آرمان امروز «بي توجهي به واقع بيني» و «موازي کاري» را پديده هاي مانع ساز پيش روي سياست خارجي مي داند.
تحليلگر مسائل بين الملل در اين رابطه گفت: قانوني نانوشته راًي به اين مي دهد که در سياست دوست و دشمن دائمي نداريم. يعني اصرار به تجادل هميشگي ريشه در اراده و تفکر هيجاني و خارج از چارچوب منطق دارد. به اين معني که اگر بنا بود، کليه تحرکات ديپلماتيک بر پايه و اساس مصالح نظام سياسي و منافع عمومي باشد، در چند مقطع بايد به اين تصميم مي رسديم که با راه کارهاي علمي و منطقي رابطه با آمريکا را تا جايي که فضا را براي کاهش تهديد و تحديدها فراهم سازد، از حالت تقابلي 100 درصدي، حتي المقدور به حالت تعاملي مي رسانديم. اما  تاًکيد موکد بر ايدوئولوژي اين فرصت مملو از بهره را از خودمان سلب کرديم.
او در ادامه گفت: نکته هزينه ساز ديگري که آشکارا مصالح ملي را با چالش هايي جدي مواجه کرده است، چيزي جز «موازي کاري» نيست. دولت به عنوان مسئول اصلي اجرايي و سياست گذاري از مردم راًي مي گيرد تا ديدگاه و تفکرات خود را در امور جاري و ساري کند. مثلاً مردم به دولت روحاني با اين ذهنيت راًي دادند که تنازع هسته اي به سرانجامي مطلوب برسد. در همين راستا آقاي ظريف قدم هاي مثبت و راه گشايي برداشت. اما همزمان گروه هايي که به لحاظ سليقه سياسي در برابر دولت هاي يازدهم و دوازدهم داشتند و بر همين اساس هم مخالف برجام و اساساً هر نوع مذاکره اي با غرب بودند، با سوء استفاده از ساختار سياسي بنا بر مداخله جويي گذاشتند و در نهايت هم توانستند، موضوع توافق با غرب را حاشيه نشين کنند تا بتوان اينطور گفت، راًي اکثريت مردم توسط جرياني که اقليت را نمايندگي مي کند، خنثي و بي اثر شود.


مهدي ذاکريان در پايان گفت: درباره تحرکات هزينه ساز همچنين مي توان به افراط و تفريط اشاره کرد. در واقع اين نوع رفتار هم در سياست خارجي، هم در حوزه مهم اقتصاد و هم در ساير بحث هاي ديگر آسيب هاي زيادي وارد کرده است. من نمي دانم اين پديده هزينه ساز چرا و چطور در دهه 90 پررنگ شد و خسارت هاي زيادي زد. ايران باتوجه به رويکردي که در مواجهه با نظام بين الملل و به ويژه کشورهاي غربي دارد، در معرض تهديد و تحديد است و ما به جاي اينکه با تکيه بر عقل مداري و واقع بيني، به فکر مديريت شرايط دشوار باشيم، با طرح اظهارات و همچنين وعده هايي که معلوم است، مورد موافقت قرار نمي گيرد، کار را خرابتر و در نتيجه گرفتاري مان را بيشتر و شديدتر مي کنيم. به نظرم ساختار سياسي و اجتماعي بايد نسبت به اين رفتار غلط و بد حساس شود تا بلکه بساط تندروها براي هميشه جمع شود.