مرگ، پایان سراب خوشبختی مهاجران ایرانی

آرمان امروز- وحيد استرون: اين روزها تمرکز دولت و مسئولان برروي نخبگان و ايجاد بستر براي جلوگيري از مهاجرت آنهاست، اما کمتر کسي خانواده‌ها و جواناني را مي‌بينيد که نه نخبه هستند و نه متمول و زندگي و سال‌ها زحمت‌شان مي‌شود يک چمدان و دل به سراب خوشبختي مي‌بينند، سفري بسيار خطرناک براي مهاجرت‌هاي غيرقانوني. امروزه سطح مهاجرت در کشور ما به افراد فقير و قشر متوسط جامعه رسيده و فقط اين امر مختص نخبگان، پرستاران، پزشکان و... نيست، بلکه مکانيک‌ها، خياط‌ها و حتي جوانان بيکار به اميد برخورداري از امکانات اوليه زندگي و کمي اميد به آينده مسيري را انتخاب مي‌کنند که يا به کارگري سخت در غربت مي‌انجامد يا کشف جسدشان در کنار ساحل. هنوز داغ خانواده ايران‌نژاد‌ در 6 آبان 99 را که قصد داشتند از شهرستان سردشت با قايق مهاجران، خود را به کشور انگليس برسانند، اما در کانال مانش غرق شدند، سرد نشده. موضوعي که براي مسئولان دولت وقت حتي درس عبرت هم نشد و امروز با مشکلات اقتصادي، سير مهاجران گمنام نيز افزايش داشته است.
 
مرگ 200 پناهجو در جنوب ايتاليا
بر اساس گزارش گروه‌هاي نظارتي، از سال 2014 تاکنون بيش از 20 هزار نفر در درياي مديترانه جان خود را از دست داده يا مفقود شده‌اند. روايت‌هاي دردناک مرگ در روايت‌هاي تلخ مهاجرت، گاه تصوير کودکي مرده بر ساحل و گاهي قصه‌اي از بازماندگان در رسانه‌ها خبرساز مي‌شود و تا چند روز واکنش مردم عادي و مقامات کشورها را برمي‌انگيزد، اما خيلي زود فراموش مي‌شود، انگار «آب» بيشتر از «خاک» سردي مي‌آورد. در اين بين البته خانواده‌هايي براي هميشه از بين مي‌روند و حتي اين مرگ‌هاي تراژيک هم پاياني بر قصه‌هاي تلخ مهاجرت و نحوه برخورد با مهاجران نمي‌شود. سال‌هاست که ايرانيان زيادي هم مانند ساکنان برخي کشورهاي همسايه دار و ندار خود را مي‌فروشند و تن به شرايط دشوار مهاجرت غيرقانوني مي‌دهند. روز گذشته بود که غرق شدن يک قايق در درياي مواج جنوب ايتاليا، موجب مرگ 200 نفر شد که تعدادي از آنها ايراني بود. براساس گزارش‌ها پناهجوياني از افغانستان، پاکستان، سومالي، عراق و ايران در اين قايق بوده‌اند. دولت ايتاليا هنوز آماري در رابطه با تعداد ايراني‌هاي حاضر در قايق اعلام نکرده، اما ظاهرا بيش از 100 نفر از جمله کودکان پس از غرق شدن قايق آنها در درياي مواج جنوب ايتاليا جان خود را از دست داده باشند. تا لحظه تنظيم گزارش، مرگ دست کم 62 پناهجو از جمله 12 کودک پس از غرق شدن اين قايق چوبي تاييد شده و جست‌وجو براي يافتن مفقودها همچنان ادامه دارد. اين قايق روز يکشنبه هنگام تلاش براي نزديک شدن به ساحل شهر کروتونه غرق شد. مقامات ايتاليايي گفته‌اند که يک نوزاد نيز در ميان کشته‌شدگان است. ماتئو پيانتدوسي، وزير کشور ايتاليا که از محل حادثه بازديد کرده گفته است احتمالا 30 نفر ديگر همچنان مفقود هستند. گارد ساحلي ايتاليا گفته است: «80 نفر از مسافران اين قايق زنده هستند که شامل برخي از کساني که پس از غرق شدن توانسته‌اند خود را به ساحل برسانند، مي‌شود.» سرجيو دي داتو از سازمان پزشکان بدون مرز در خصوص وضعيت نجات‌يافتگان گفته است که «آنها به شدت آسيب ديده‌اند و برخي از کودکان تمام خانواده خود را از دست داده‌اند». با اين حال رئيس جمهور ايتاليا گفته است که بسياري از اين پناهجويان از شرايط بسيار سختي فرار کرده‌اند. شهباز شريف، نخست وزير پاکستان با اشاره به گزارش‌ها مبني بر وجود ده‌ها شهروند پاکستاني در ميان کشته‌شدگان، اين خبر را «عميقاً نگران کننده و ناراحت کننده» خواند. او به وزارت خارجه پاکستان دستور داد تا «هرچه زودتر در اين خصوص تحقيق کنند.» گزارش شده است که اين قايق پس از برخورد با صخره‌ها در هواي طوفاني غرق شد. پليس مرزي ايتاليا گفته است که يکي از بازماندگان را به اتهام قاچاق مهاجران دستگير کرده است.


 
روايت دردناک در مسير استراليا
از اين دست مهاجران در کشور بي‌شمارند و با مقداري جست‌وجو در ميان اخبار گوگل يا همسايگان و فاميل، مي‌توان ده‌ها نمونه از اين مهاجرت‌هاي تلخ را مثال زد. 12 بهمن سال 92 در بخش استان خوزستان خبرگزاري ايسنا خبري با تيتر «هستي به ساحل مي‌رسد؟» منتشر شد که به روايت تلخ يکي از اين مهاجرت‌ها پرداخته بود. در ميان برخي ديگر مانند خانواده ايران نژاد، تراژدي برايشان رقم خورده، يا هيچگاه به ساحل نرسيده‌اند و فقط مرگ را جلوي چشمانشان ديده‌اند. تراژدي امير ماجراي ديگر روزگار تلخ هزاران مهاجر ايراني است. او يکي ديگر از پناه‌جويان ايراني بود که همراه خانواده خود قصد مهاجرت به استراليا را داشت، اما نه‌تنها هيچ‌گاه به اين کشور نرسيد بلکه خانواده خود را هم براي هميشه از دست داد. سالانه هزاران پناه‌جو از ايران، افغانستان، عراق و سريلانکا سعي مي‌کنند خود را از اين طريق با قايق‌ها به استراليا برسانند. سفري که قربانيان زيادي مي‌گيرد و براي خيلي‌ها نيمه‌تمام مي‌ماند. خانواده امير ش از همين قربانيان بودند. آنها از سرنشينان قايقي با حدود 100 سرنشين بودند که قرار بود از اندونزي به استراليا برسد، اما نرسيد. آن سال‌ها در خبرها آمده بود که قايقي با حدود صد سرنشين ايراني و عرب بعد از پنج روز سرگرداني بر اقيانوس در هم شکست و يکي از بدترين تراژدي‌هاي دهه اخير را رقم زد. از 28 بازمانده اين قايق تنها يک ايراني زنده ماند؛ يک پسر‌بچه 11ساله به نام آرمين که در هتلي به‌ طور موقت اسکان داده شده بود. همان موقع يکي از رسانه‌ها دراين‌باره نوشته بود: «از بيمارستان تازه مرخص شده بود. انگار هنوز در بهت و ناباوري بود، شوک حادثه‌اي که او را براي هميشه از پدر و مادر و خواهر سه‌ساله‌اش جدا کرد. قايق‌شان پنج شبانه‌روز روي آب بود و هر‌چه از نيروي دريايي درخواست کمک کردند، کسي به دادشان نرسيد. ارمير از لحظه وقوع حادثه مي‌گويد: «ما نزديک ساحل بوديم که دريا طوفاني شد. يک موج خيلي قوي با تمام قدرت ما را پرت کرد آن طرف. قايق دو نصف شد. من گير کرده بودم. بند لباسم گير کرده بود. پدرم آمد بند لباس را باز کرد. سرش خورد به يک ميخ. از دماغش خون آمد، رفت زير آب. من هي دورتر مي‌شدم». مي‌گويد هويت پدر و مادر و خواهر کوچکش را هم خودش شناسايي کرده. از روي عکس جنازه‌ها: «مادر و پدرم را که ديدم گريه نکردم، انگار خواب بودند؛ اما جناره خواهرم را که ديدم فهميدم زدم زير گريه؛ از دهانش کف آمده بود و چشمانش کبود بود، تمام بدنش سياه‌سياه شده بود. يکسره قيافه‌شان مي‌آيد جلوي چشمم. توي خوابم مي‌آيند. مامانم مي‌گويد آرمين گريه نکن. همه‌چيز درست مي‌شود. خواهرم مي‌گويد آرمين گريه نکن. مي‌روي ايران».