توافق ایران و عربستان در ۳ سطح تحلیل

توافق سیاسی بین ایران و عربستان برای بازگشایی سفارتخانه‌های دوکشور در قالب سه سطح تحلیل بین‌المللی، منطقه‌ای و ملی قابل بررسی است:
۱- بین‌المللی: نظام بین‌الملل در سال ۲۰۲۳ قابل‌مقایسه با ۲۰ سال پیش نیست که امریکا بتواند از آن سوی کره خاکی لشکرکشی کرده و اقدام به اشغال نظامی کشوری مستقل در غرب آسیا نماید. اکنون در نظام بین‌الملل سایر قدرت‌های جهانی اعم از چین و روسیه در مناطق مختلف جهان منافعی برای خود تعریف کرده‌اند و در راستای تحقق این منافع از ابزار‌های متفاوتی استفاده می‌کنند. چین در منطقه غرب آسیا برای خود منافع اقتصادی تعریف کرده است که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به امنیت انرژی اشاره کرد. چین که قبل از این خود را بازیگری صرفاً اقتصادی معرفی می‌کرد، اکنون به منظور نیل به منافع اقتصادی خود با میانجیگری بین ایران و عربستان برای بهبود روابط فی مابین دو کشور، عملاً در راستای کاهش تنش در منطقه غرب آسیا و پایداری جریان انرژی حرکت کرده و خود را به عنوان قدرت جهانی که در مناطق مختلف اقدام به بازیگری سیاسی می‌کند به منصه ظهور رسانده است. توافق اولیه بین ایران و عربستان به منظور برقراری مجدد روابط سیاسی را می‌توان به نوعی تغییر در موازنه قوا بین قدرت‌های بزرگ در نظام بین‌الملل قلمداد کرد و نتیجه آن عبارت است از افول قدرت هژمونیک امریکا در عرصه نظام بین‌الملل و ظهور چین به عنوان قدرتی تأثیرگذار در مناسبات جهانی.
۲- منطقه‌ای: رابطه بین ایران و عربستان به عنوان دو ضلع مثلث رهبری جهان اسلام در منطقه غرب آسیا بعد از انقلاب اسلامی ایران همواره دچار فراز و نشیب بوده است. در طول یک دهه گذشته اتفاقاتی را که مابین دو کشور افتاده می‌توان به مثابه بازی باخت- باخت تلقی کرد. عربستان از زمان وقوع بیداری اسلامی در سال ۲۰۱۱، رویکرد خصمانه‌ای را در قبال برخی کشور‌های منطقه از قبیل سوریه اتخاذ کرد. این رویکرد موجب شد که دو کشور رقیب سنتی یعنی ایران و عربستان، روابط‌شان با یکدیگر تحت‌الشعاع قرار گیرد. عربستان به دنبال تجزیه سوریه بود و ایران حامی حفظ تمامیت ارضی آن. به دنبال این کشمکش، اتفاقاتی همچون لشکرکشی عربستان به یمن در سال ۲۰۱۵، قتل عام شیعیان در حج سال ۲۰۱۵، اعدام شهید شیخ نمر از سوی عربستان در سال ۲۰۱۶ و اتفاقاتی از این دست از سوی عربستان و تشکیل ائتلاف محور مقاومت به رهبری ایران در راستای حمایت از ملت‌های مظلوم و تمامیت ارضی کشور‌های منطقه در چارچوب اهداف و آرمان‌های نظام مقدس جمهوری اسلامی، باعث شعله‌ورتر کردن دشمنی بین دوکشور و در نهایت قطع رابطه سیاسی بین دوکشور شد. بعد از هفت سال قطع ارتباط، عربستان به این نتیجه رسیده که اقدامات خود را در راستای افزایش تنش در منطقه کاهش دهد و با برقراری ارتباط سیاسی با ایران، وجهه خود را در نظام بین‌الملل و جهان اسلام بهبود بخشد. به نظر می‌رسد ایران نیز در دوره جدید بخواهد نقش متفاوتی در منطقه بازی کند و به عنوان کشوری تأثیرگذار در جهان اسلام رویکرد دوستانه‌تری نسبت به سایر کشور‌ها اتخاذ کند.
۳- ملی: دولت سیزدهم همواره بر سیاست همگرایی مثبت با همسایگان در عرصه سیاست خارجی تأکید کرده است. طبق این رویکرد، دولت در سیاست خارجی خود تمرکز را بر ظرفیت ارتباط‌گیری با دولت‌هایی گذاشته است که تاکنون مورد غفلت واقع شده بودند. تمرکز بر ارتباط با کشور‌های آسیای مرکزی و عضویت در سازمان شانگ‌های از نمونه‌های موفق این رویکرد در سیاست خارجی دولت سیزدهم هستند. این دولت در ادامه حرکت بر ریل سیاست همگرایی و همسایگی توجه جدی به تعامل مثبت و سازنده با کشور‌های حوزه خلیج فارس نموده است. ابتکار عمل در انجام چند دور مذاکره مستقیم با عربستان برای حل مشکلات فیمابین که به توافق پکن منجر شد، نمونه‌ای از این مسئله است و دربردارنده نتایج مثبتی خواهد بود. دولت سیزدهم با این توافق، اجماعی را که رژیم صهیونیستی در حال ایجاد آن علیه جمهوری اسلامی ایران بود، ناکام گذاشت و نه تنها سایه جنگ و رویارویی مستقیم نظامی را از سر کشور دور کرد، بلکه با این توافق قادر خواهد بود ایران را به عنوان قدرتی مصلح در غرب آسیا که خواهان روابط متقابل عزتمند با همسایگان است، معرفی کند که این مسئله در راستای تمدن‌سازی نوین اسلامی است.