رمزگشایی از شورش واگنر‌ها‌

می‌توان آغاز اختلافات نیرو‌های واگنر به سرکردگی سرآشپز مخصوص ولادیمیر پوتین، یوگنی پریگوژین با وزارت دفاع روسیه و شخص «سرگئی شویگو» وزیر دفاع این کشور را در زمان عملیات الحاق کریمه به روسیه و اختلاف‌نظر بر سر مدل عملیاتی نیرو‌های مسلح و ارتش خصوصی واگنر در این منطقه دانست. در این سال‌ها اختلافات واگنر و شویگو همانند آتشی زیر خاکستر باقی ماند تا اواسط عملیات ویژه روسیه در اوکراین که با تغییر استراتژی از سوی کرملین، استفاده از ظرفیت نیرو‌های واگنر در آزاد‌سازی برخی مناطق اوکراین در دستور کار وزارت‌دفاع روسیه قرار گرفت. نقطه اوج کارایی نیرو‌های واگنر در عملیات آزاد‌سازی شهر آرتمیفسک (باخموت) بود که ۲۲۴ روز به طول انجامید. در این مدت بار‌ها شاهد درگیری‌های لفظی بین پریگوژین و سرگئی شویگو بر سر استراتژی‌های جنگی و نوع مقابله نیرو‌های روسی در جبهه‌های نبرد بودیم.
اما نقطه کانونی این اختلافات در نحوه جنگ و استراتژی‌های جنگی وزارت دفاع روسیه و سرکرده واگنر بود. شویگو به‌عنوان وزیر دفاع روسیه از همان ابتدای جنگ اعتقاد کاملی به عملیات ویژه نظامی در اوکراین و دسترسی به اهداف عنوان شده از سوی کرملین داشت و دارد. در نقطه مقابل پریگوژین خواستار یک جنگ تمام عیار با قدرت تخریبی بالا بود و از همین رو، بار‌ها وزارت دفاع و شخص وزیر را متهم به خیانت و عدم پشتیبانی مناسب لجستیکی از نیرو‌های واگنر در خط مقدم کرد و بار‌ها در سخنان خود با لحنی تند از پوتین درخواست سلاح و حتی بمب‌های اتمی تاکتیکی کرد تا بتواند در پیشروی‌های خود سرزمین‌های اوکراین را با خاک یکسان کند و به نوعی چیزی جز زمین سوخته باقی نگذارد.
آخرین ضربه اختلافات میان شویگو و پریگوژین را می‌توان در تصمیم وزارت دفاع روسیه برای انعقاد قرارداد نیرو‌های واگنر با این وزارتخانه دانست. کرملین سعی داشت با این اقدام از قدرت گرفتن فزاینده یک نیروی نظامی خارج از چارچوب‌های دولتی جلوگیری کرده و از حوادث ناخوشایندی که می‌توانست در آینده برای سیستم نظامی هزینه‌زا باشد بکاهد.
پس از آغاز حرکت نیرو‌های واگنر به سمت مسکو و تصرف چندین مقر فرماندهی به خصوص در شهر روستوف‌آن-دون که مقر فرماندهی جبهه جنوب روسیه محسوب می‌شود، همه ناظران بین‌المللی چشم به موضع‌گیری و سخنان ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه داشتند. بر اساس شواهد، پوتین از همان ابتدای صبح رایزنی‌های خود را با برخی افراد از جمله لوکاشنکو، رئیس‌جمهور بلاروس آغاز کرده بود و پس از رسیدن به یک طرح و راهبرد مشخص در تلویزیون حاضر شده و با خائن خطاب کردن شورشیان واگنر آن‌ها را به مجازاتی سخت وعده داد.


اما طراحی و تدبیر پوتین در کنار موضع‌گیری سخت در قبال واگنر، جنبه‌های مهم دیگری هم داشت. به دستور مقامات وزارت دفاع و سازمان اطلاعات روسیه نیرو‌های ارتش از هرگونه برخورد نظامی با سربازان واگنر منع شدند. این موضع مهم‌ترین دلیل پیشروی نیرو‌های واگنر به سمت مسکو بود که در برخی رسانه‌ها این پیشروی به اشتباه به توانایی‌های واگنر نسبت داده شد.
در راهبرد دوم پس از موضع‌گیری سخت پوتین، باید فرد دیگری به عنوان میانجی وارد عمل می‌شد تا بتواند از خونریزی و جنگ داخلی در روسیه در حساس‌ترین شرایط تاریخی این کشور در جنگ با غرب‌جمعی جلوگیری کند که در نهایت هم منجر به تفاهم پریگوژین - لوکاشنکو و عقب‌نشینی نیرو‌های واگنر به مقر‌های اصلی خود در آخرین ساعات شنبه شد.
خروجی این دو راهبرد، حفظ نیرو‌های زبده واگنر در صفوف ارتش روسیه و الحاق آنان به ساختار ارتش و خلع قدرت شرکت واگنر از یک سو و از سوی دیگر حفظ انسجام اجتماعی، سیاسی و نظامی روسیه با کمترین صدمه و پرش از لبه پرتگاهی بود که می‌توانست خسارت‌های جبران‌ناپذیری در جنگ با اوکراین و ناتو متوجه این کشور کند. برخی از ناظران غربی اقدامات واگنر را کودتا در داخل ساختار‌های سیاسی و نظامی روسیه دانستند تا از این طریق و با پشتوانه پیوست رسانه‌ای بتوانند قسمتی از تمرکز روسیه را از جبهه‌های نبرد اوکراین منحرف و در نقطه‌ای دیگر مشغول کنند تا شاید بتوانند شکست‌های سهمگین چند هفته گذشته در خطوط تماس را جبران کنند. اما با نگاهی عمیق‌تر از همان ابتدا می‌شد فهمید که اقدامات واگنر واجد مشخصه‌های کودتا نبود. عدم پشتیبانی قسمتی از بدنه و نخبگان سیاسی، نبود بخش‌های ناراضی در بدنه نیرو‌های مسلح و از همه مهم‌تر استقبال نکردن و نبود پشتیبانی اجتماعی و مردمی از اقدامات واگنر مهم‌ترین نشانه‌هایی بود که حکایت از شرایط کودتایی نداشت. اما اینکه چرا واگنر در این شرایط زمانی دست به چنین اقدامی از پیش بازنده زده است چندین سناریو را به ذهن متبادر می‌کند.
شاید اولین سناریو در این ارتباط ایجاد جنگ شناختی غرب بر روی نیرو‌های واگنر و براساس درگیری‌ها و اختلافات موجود میان پریگوژین و سرگئی شویگو بوده باشد. شکست‌های سنگین نیرو‌های اوکراینی در مقابل خطوط دفاعی مستحکم روس‌ها در چند هفته گذشته تمام امید غرب را برای تغییر معادلات در جبهه اوکراین نقش برآب کرده است. از همین‌رو ایجاد درگیری داخلی در صفوف روس‌ها می‌توانست نقطه امیدی برای غرب قبل از ورود به مذاکرات آتش‌بس با روس‌ها باشد. سناریو دیگری که مطرح است پالایش و تصفیه درونی در ساختار‌های سیاسی و نظامی روسیه است که باتوجه به شرایط حساس جبهه‌های نبرد در دونباس به نظر این فرضیه نمی‌تواند از جایگاهی برخوردار باشد.
سناریو سوم می‌تواند تغییر در ساختار‌های وزارت دفاع روسیه و جابه‌جایی کم هزینه سرگئی شویگو وزیر دفاع این کشور و تغییر استراتژی جنگی روسیه در نبرد اوکراین باشد. در نهایت باید صبر کرد و دید در روز‌های آتی چه اطلاعاتی از این چالش دو روزه در روسیه به بیرون درز خواهد کرد.