ترکیه علیه امنیت غذایی ایران

بهروز بیهقی- در بحبوحه دست و پنجه نرم کردن مردم منطقه با پیامدهای زیست محیطی وخیم از سدسازی‌های ترکیه بر سرشاخه‌های دجله و فرات در قالب کلان پروژه«گاپ»، این روزها کارشناسان درباره خوابی که این کشور برای رود ارس دیده است، هشدار می‌دهند. به گفته آنان، زیاده‌خواهی‌های آبی ترکیه این بار در قالب پروژه «داپ»، گریبان این رودخانه مرزی را می‌گیرد و بخش مهمی از شمال غرب کشور را دستخوش بحران آبی و عوارض آن می‌کند. کارشناسان تاکید می‌کنند که این روند، سهمی مهم از امنیت غذایی ایران را به مخاطره می‌افکند.   متضرران «داپ» محمد درویش، کنشگر سرشناس محیط زیست در شمار این کارشناسان است که در گفت‌وگو با خراسان، این‌گونه از زیاده‌خواهی‌های آبی ترکیه و نیز، راهکار مقابله با آن سخن می‌گوید: ترکیه قصد دارد در چارچوب طرح آبی«داپ» 90 تا 100 سد بر سرشاخه‌های ارس احداث کند که در پی آن، بروز بحران آبی در استان‌های آذربایجان‌غربی، شرقی و اردبیل، قابل پیش‌بینی است که لطمات اساسی به کشاورزی و دامداری این منطقه وارد می‌آورد. این در حالی است که مدل‌های هواشناسی هم نشان می‌دهند طی دو دهه آینده، روند گرمایشی در شمال غرب ایران با سرعتی قابل توجه در قیاس با میانگین جهانی فزونی می‌یابد. بنابراین تبدیل شدن شمال غرب کشور به منطقه‌ای خشک، دور از انتظار نیست. درویش می‌افزاید:به نظر من، برگ برنده ایران در مقابله با پروژه آبی جدید ترکیه، خسارتی است که دو کشور جمهوری آذربایجان و ارمنستان نیز از آن متحمل می‌شوند و در این شرایط، سه کشور باید فارغ از اختلافات، سیاست واحدی را در برابر ترکیه پیش گیرند؛ به‌ویژه آن‌که جمهوری آذربایجان از روابط نزدیکش با ترکیه می‌تواند به سود توقف پروژه‌های روی ارس بهره ببرد. او همچنین هشدار می‌دهد: اگر از وضعیت ارس غفلت شود، همچنان که حال این روزهای دریاچه ارومیه حکایت می‌کند، وضعیت بغرنج سیستان برای این منطقه تکرار خواهد شد. تبدیل شمال‌غرب ایران به بیابان ! در همین زمینه، عضو انجمن هیدروپلیتیک ایران به تسنیم می‌گوید: در پروژه «داپ» قرار است ۹۰ تا ۱۲۰ سد روی ارس ساخته شود که در صورت تکمیل این سدها، استان‌های آذربایجان غربی، شرقی و اردبیل خشک خواهند شد.مراد دلالت، مدرس دانشگاه و عضو انجمن هیدروپلیتیک ایران اظهارمی‌کند: ترکیه در دو حوضه ارس و دجله و فرات، کشور ما را درگیر کرده است. در حوضه دجله و فرات، پروژه «گاپ» را داریم که مشکلات زیست‌محیطی را در عراق و سوریه رقم زده است. ترکیه در زمینه آب در هیچ کنوانسیون بین‌المللی عضویت ندارد و به هیچ‌کس جوابگو نیست. عضو انجمن هیدروپلیتیک ایران درباره  پروژه «داپ» ترکیه بر رود ارس گفت: این پروژه، کشور ما را به طور مستقیم درگیر می‌کند و دقیقاً بر سرشاخه اصلی ارس ساخته شده است. غفلت اصلی در این خصوص به  دوره پهلوی برمی‌گردد که در آن زمان، حکومت شاه، سرشاخه اصلی ارس را به ترکیه بخشید و ما را در پایین‌دست قرار داد! هدف پروژه داپ این است که کشورهای پایین‌دست را به‌شدت تحت فشار قرار دهد و به مشکلات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی در این کشورها دامن بزند. دلالت متذکرمی شود: در این پروژه قرار است 90 تا 120 سد روی ارس ساخته شود که در مقطع کنونی ، سد «کاراکورت» که یکی از بزرگ‌ترین سدهای تعریف‌شده در این طرح است، ساخته شده و آورده ارس را 30 درصد کاهش داده است. سد بزرگ دیگری به‌نام «سورمیز» هم در دست ساخت است که آورده ارس را از این هم کمتر می‌کند. سهم ما از رود ارس بر اساس توافقی که پیش از فروپاشی شوروی داشتیم 50 درصد است که کاهش یافته و خشکسالی شمال غرب کشور را فراگرفته است. وی ادامه می‌دهد: پروژه داپ ترکیه، سه استان آذربایجان غربی، شرقی و اردبیل را دچار مشکل می‌کند و اگر آب ارس به دریای خزر نریزد، تعادل اکولوژیک دریای خزر نیز به هم می‌ریزد که این موضوع استان‌های شمالی کشور را نیز درگیر خواهد کرد. همچنین، منطقه آزاد ماکو و منطقه آزاد ارس بیشترین کشت گلخانه‌‌ای کشور را دارند که با ادامه سدسازی‌ها از بین می‌روند و امنیت غذایی کشور با تهدیدی بسیار جدی مواجه خواهد شد. عضو انجمن هیدروپلیتیک ایران خاطرنشان می‌کند: وضعیت ما در هیرمند به‌شدت بد است؛ اما اگر ارس را رها کنیم، شرایط ما در شمال غرب کشور 10 برابر بدتر از هیرمند خواهد شد. تهدید جدی علیه امنیت غذایی در این باره، یک استاد دانشگاه هم می‌گوید: سدسازی‌ها در بالادست رود ارس تبعات و آسیب‌های مختلفی به‌همراه دارد و کاهش تولید را در بخش کشاورزی به‌صورت جدی در پی می‌آورد. میانگین وابستگی کشور به رودخانه‌های مرزی 10 درصد است، اما در دشت مغان این وابستگی به 80 درصد می‌رسد؛ در حالی که دشت مغان به میزان قابل توجه 15 درصد در تکمیل زنجیره امنیت غذایی ایران نقش‌آفرینی می‌کند.  کاظمی به تسنیم اظهار می‌کند: اگر سد خداآفرین بر اثر این سدسازی‌های ترکیه آسیب ببیند، ما با کاهش کشت، زرع و تولید محصولات در دشت مغان روبه‌رو خواهیم شد و امکان انتقال آب به دریاچه ارومیه نیز فراهم نمی‌آید. این موضوع نه‌تنها آثار و تبعات اقتصادی و مشکلاتی در حوزه امنیت غذایی به‌همراه دارد، بلکه زمینه مهاجرت روستاییان و کشاورزان را رقم می‌زند و تبعات زیست‌محیطی آن به‌ویژه با تولید گردوغبار بیشتر نمایان خواهد شد.