«گنبدنما»؛ خط‌کش شهرسازی در مشهد قدیم

حرم مطهر امام رضا(ع)، دلیل اصلی شکل‌گیری شهر مشهد و تداوم زیستِ جمعی در این ناحیه است. می‌دانیم که پیش از مشهد، روستاها و شهرهایی مانند سناباد و نوغان، تقریباً در همین منطقه جغرافیایی وجود داشت؛ مناطقی که از نظر جمعیتی و سیاسی حائز اهمیت بودند، اما در برابر مشهد و اعتباری که آن را به وجود آورده ‌بود، تاب نیاوردند و بعدها نیز، بخش‌های عمده این مناطق، به محدوده شهری مشهد پیوستند و در قالب محلات مختلف، به حیات خود ادامه دادند. بنابراین، آن‌چه سبب شکل‌گیری شهر مشهد به عنوان نخستین کلان شهر مذهبی جهان اسلام شده، وجود مضجع شریف امام رضا(ع) است و نمی‌توان بافت اجتماعی و فرهنگی آن را با شهرهایی که بستر پیدایش آن ها عوامل طبیعی، همچون موقعیت سوق‌الجیشی یا تجاری و ظرفیت‌های اقتصادی ویژه است، مقایسه کرد. به دیگر سخن، تمامی الگوهای فعال و نهادینه شده شهری در مشهد، تاثیر یافته از سبب وجودی این شهر است؛ حرم مطهر ثامن‌الحجج، حضرت امام علی بن موسی‌الرضا(ع). شهر الگوهای منحصر به فرد مشهد از همان نخستین ماه‌های شکل گرفتنش در قالب یک «شهرچه» - به قول جغرافی دانان قرن های چهارم و پنجم – سیمای مذهبی خود را در قالب‌های مختلف حفظ کرد. نخستین سازه‌های اطراف حرم رضوی، عموماً مرتبط با فعالیت‌های دینی یا ارائه خدمات به زائران ساخته شدند؛ به عنوان مثال، ابوالحسن عراقی دبیر، دیوان سالار غزنوی، مسجد «بالاسر» را ساخت و آن را مدفن خود قرار داد. نظیر این اقدام در دوره های بعد نیز، تکرار شد. بازار مشهد، به عنوان قلب فعالیت‌های تجاری و اقتصادی شهر، در حاشیه غربی حرم رضوی شکل گرفت و به این ترتیب، پیوندی استوار با اقتصاد زیارت پیدا کرد. شکل و الگوی فعالیت‌های اقتصادی در مشهد نیز، متأثر از وجود حرم مطهر رضوی بود؛ کالاهای موجود در بازار، عموماً از پیشینه مذهبی برخوردار بودند و به عنوان سوغاتی متبرک به اقصی نقاط دنیا برده می‌شدند. با این حال، تنها بازار و فعالیت‌های اقتصادی تحت تاثیر عامل اصلی شکل گرفتن شهر مشهد قرار نداشت؛ زیرساخت‌ها و الگوهای شهرسازی هم، سخت به این عامل وابسته بود و از آن تأثیر می‌ گرفت. به عنوان نمونه، نحوه مواجهه مردم مشهد، اعم از زائر و مجاور، با نهر خیابان (نهر نادری)، اصلی‌ترین منبع تامین آب شهر در مشهد قدیم، کاملاً تحت تاثیر این فرهنگ قرار داشت؛ سفرنامه‌نویسان اشاره می کنند که مردم، به احترام حرم امام رضا(ع)، از آب بخش غربی نهر خیابان، جز برای نوشیدن و پر کردن آب‌انبارها بهره نمی‌بردند؛ اما زمانی که این آب از حرم رضوی عبور می‌کرد و به پایین‌خیابان می‌رسید، استفاده از آن برای امور دیگر، از جمله شست‌وشو مجاز بود. به این ترتیب، در مشهد الگوهای خاص شهری پدیدار شد؛ الگوهایی که در عین تشابه با ساختارهای شهری دیگر نقاط، ماهیت و ویژگی‌های منحصر به فرد داشت. سنتِ عرض ارادت در الگوی شهرسازی نیز، مشهد تحت تاثیر فرهنگ زیارت قرار داشت؛ تاثیری که در قالب یک الگوی خاص، حد و مرزها و خطوط قرمز فعالیت‌های عمرانی را تعیین می‌کرد. ما عموماً عادت کرده‌ایم که از سنت «گنبد‌نما»، به عنوان سنتی دیرینه و مربوط به مسافرت زائران و برنامه‌های پیش از ورود آن ها به مشهد صحبت کنیم؛ بر این اساس، «گنبدنما» رسمی قدیمی‌ است که قافله‌سالارها با اتکای به آن، از زائرانی که به «تپه‌سلام» می‌رسیدند، مژدگانی می‌گرفتند، اما واقعیت آن است که سنت «گنبدنما» یک الگوی بدیع شهرسازی بود که بر اساس آن، حد و مرز ساختارهای شهری مشهد و فعالیت‌های عمرانی با آن خط‌کشی می‌شد. زنده‌یاد استاد عزیزا... عطاردی در کتاب «فرهنگ خراسان» به این سنت دیرینه در شهرسازی مشهد اشاره می‌کند و می‌نویسد که طبق این سنت، نباید خانه‌هایی که در شهر مشهد ساخته می‌شد، از نظر ارتفاع، بر سازه‌های حرم رضوی برتری پیدا می‌کرد؛ در واقع مطابق سنت «گنبدنما»، هر کس، اعم از زائر یا مجاور، حق داشت که بتواند از فراز پشت‌بام خانه‌اش، در هر نقطه از شهر، گنبد مطهر حرم امام رضا(ع) را ببیند و به آن حضرت عرض ارادت و سلام کند. نشانه‌هایی از اهتمام به این سنت را می‌توان در تاریخ مشهد، به ویژه در دوره هایی دید که در آن ها فعالیت‌های عمرانی فزونی گرفته و ساختارهای شهری متحول شده ‌است. به عنوان نمونه، می‌توان به ماجرای ساخته شدن مسجد گوهرشاد و تکلیف بانی مسجد، گوهرشاد خاتون، به معمار این بنای عظیم، یعنی قوام‌الدین بن زین‌الدین شیرازی برای بالا بردن ارتفاع گنبد حرم رضوی  اشاره کرد. طبق برخی گزارش‌ها، بعد از اتمام بنای مسجد گوهرشاد در سال 821ق، متوجه شدند که ارتفاع و شکل سازه و گنبد مسجد، باعث می‌شود که جلوه گنبد حرم رضوی تحت تاثیر قرار بگیرد؛ به همین دلیل، به ظاهر قوام‌الدین شیرازی، طرحی بدیع   برای تبدیل این وضعیت به احسن ریخت و با ساخت یک سازه استوانه‌ای شکل به دور گنبد دوپوسته‌ای قدیم، ارتفاع آن را افزایش داد تا از جلوه آن کاسته نشود. احتمالاً یکی از دلایلی که باعث شد شاه تهماسب یکم صفوی نیز، به مطلّا کردن بالای گنبد بپردازد، افزایش این جلوه و تاکید بر اجرای سنت مهم «گنبدنما» در مشهد بوده ‌است؛ اقدامی که در دوره شاه عباس یکم، با مطلّا کردن تمام گنبد، کامل شد. به اعتقاد استاد عزیزا... عطاردی – که روانش قرین آرامش باد – رسم سلام دادن مشهدی‌ها به حضرت ثامن‌الحجج(ع) از خیابان‌های منتهی به حرم رضوی، بخشی از همان سنت قدیمی «گنبدنما» بوده ‌است که در دوره های گذشته، از روی پشت‌بام خانه‌ها هم انجام شدنی بود،اما امروزه،متاسفانه تنها به گذرهای منتهی به حرم مطهر رضوی محدود شده‌ است.