مردم از آزادي‌هاي‌شان عقب‌ نمی‌نشينند

آزادي‌هايي كه مردم ايران طي تاريخ معاصر خود به دست آورده‌اند، محصول تلاش‌هاي خود مردم بوده است و حكومت‌ها هرگز اين آزادي‌ها را به رسميت نشناخته‌اند. اساسا آزادي از نظر مردم با آزادي از منظر حكومت متفاوت است؛ اگر هماهنگي ميان تعريف از آزادي‌هاي مشروع وجود داشت، شاهد اين نبوديم كه در شرايط دشوار اقتصادي فعلي، كسب و كارهاي مردم به دليل موضوع حجاب تعطيل شوند و مسوولان باز هم به دنبال تصويب قوانين غيرمتعارف در حوزه حجاب باشند. مردم آزادي‌هاي مورد نظر خود را از طريق فعاليت‌هاي مدني و حضور در صحنه به دست مي‌آورند و هرگز هم به عقب باز نمي‌گردند. مفهوم آزادي كه من و شما و بسياري از تحليلگران در ذهن دارند با آزادي مد نظر برخي افراد و جريانات متفاوت است. نسل‌هاي مختلف ايراني عادت كرده‌اند به جاي انتظار براي به رسميت شناخته شدن آزادي‌هاي مشروع، مطالبات خود را شخصا و راسا به دست آورند. همين امروز آزادي‌هاي مشروع و قانوني در حوزه‌هايي چون آزادي بيان، آزادي فعاليت‌هاي رسانه‌اي، آزادي انتخاب، آزادي اقوام و گروه‌ها و مذاهب، آزادي انتخاب اساتيد و... از سوي برخي افراد و جريانات صاحب قدرت به رسميت شناخته نمي‌شود. تنها همت نظام حكمراني در خصوص آزادي پخش برخي برنامه‌هاي تلويزيوني در قالب مناظره بوده كه بيشتر براي تلطيف فضاي انتقادي موجود در جامعه تهيه و توليد مي‌شوند. معتقدم نشانه‌اي در حاكميت براي به رسميت شناخته شدن آزادي‌ها مشاهده نمي‌شود. اينكه مسوولان به جاي پرداختن به اولويت‌هاي اقتصادي، رسانه‌اي، حقوقي و... سرگرم تصويب طرح‌هاي سلبي در خصوص حجاب هستند، نشان مي‌دهد كه تعريف يكساني از آزادي در كشور وجود ندارد. معتقدم نخستين آزادي كليدي براي مردم آزادي در انتخاب است كه طي سال‌هاي مستمر به دليل ردصلاحيت‌ها خدشه‌دار شده است. دومين آزادي ضروري كه امروز نسل‌هاي جوان تاكيد جدي بر آن دارند، آزادي پوشش عرفي است. آزادي مهم بعدي آزادي در انتخاب وكيل و بهره‌مندي از يك دادرسي قانوني است. اما به جاي اين ملزومات رويكردهاي سلبي در دستور كار قرار گرفته است كه به نظر من جامعه را دچار انشقاق مي‌كند. اما براي شكل‌گيري اين آزادي‌هاي مشروع نيازمند اراده‌اي در نظام حكمراني هستيم كه زمينه تحقق اين آزادي‌ها را فراهم سازد. تا زماني كه اراده‌اي براي تحقق اين آزادي‌ها در سطوح بالاي نظام حكمراني شكل نگيرد، حتي اگر مجلسي مانند مجلس ششم هم شكل بگيرد، بعيد است بتواند كار قابل توجهي صورت دهد. آنچه امروز در حال وقوع است، محصول تلاش‌هاي جامعه و يكايك شهروندان است. مردم امروز از فشارها و رويكردهاي سلبي و بگير و ببندها خسته شده‌اند و ترجيح دادند تا تعريف خاص خود را از حجاب ارايه كنند. در واقع آزادي حاصل شده در كشور محصول تلاش‌هاي مردم است تا ذكاوت نظام حكمراني. اما بايد اعتراف كرد كه در ميان قواي سه‌گانه، قوه قضاييه امروز معقول‌ترين رفتار را دارد. برخي رويكردهاي تند در مجلس جاري و ساري است كه بيشتر باعث ناراحتي افكار عمومي می‌شود تا تلطيف فضا. متولي قوه قضاييه كمتر وعده‌هاي عجيب مي‌دهد. مثلا كمتر شاهديم كه مسوولان قضايي ناگهان اعلام كنند «بي‌حجابي قطعا ريشه‌كن مي‌شود!» نخستين دستگاهي كه پس از رخدادهاي اعتراضي از گفت‌وگو سخن گفت، دستگاه قضايي بود و رويكرد اين دستگاه به نسبت ساير قوا با خردمندي بيشتر همراه است. البته اين به اين معنا نيست كه نقدي به عملكرد اين دستگاه وارد نيست، بلكه بحث بر سر ميزان خردمندي و كارآمدي قواست.