«بایرام» ظرفیت سینمایی شدن دارد


مستند «بایرام» چگونه شکل گرفت؟
در واقع اقدامات اولیه‌ای در مورد شهید کریمی صورت گرفته بود، اما چون من شناختی از شخصیت و زندگی ایشان نداشتم پذیرش کار را مشروط به انجام تحقیق و پژوهش در مورد سوژه کردم. بعد از مطالعاتی که انجام دادم متوجه شدم این شهید یک شخصیت چندوجهی و خیلی خاص داشته، چون هم ورزشکار بود هم هنرمند خوشنویس و هم یک شهید؛ به واقع ابعاد متنوع شخصیتی ایشان من را مجذوب خود کرد و، چون با بقیه شهدایی که می‌شناختم تفاوت‌های جالبی داشت تصمیم گرفتم این مستند داستانی را بسازم. برای ساخت مستند چقدر تحقیق و پژوهش صورت گرفت؟
ما در واقع یک تیم پژوهشی داشتیم. آقای لنگری و خانم حاتمی تیم پژوهشی مستند را تشکیل دادند و کار تحقیق و بررسی اسناد و منابعی را که در مورد شهید در دسترس بود، انجام دادند. به خاطر حساسیتی که داشتم جلساتی را با آن‌ها همراه شدم تا نکاتی که مورد نظرم هست را لابه‌لای سؤالاتی که از نزدیکان و دوستان ایشان می‌شد، بگنجانم. این کار‌ها حدود چهار یا پنج ماه به طول انجامید. این مدت زمان صرفاً مختص به تحقیق و پژوهش و همچنین مصاحبه‌هایی بود که تنها برای تکمیل این پروسه صورت گرفت، در واقع این مصاحبه‌ها به صورت فیلمبرداری با یک دوربین و صرفاً جهت تکمیل تحقیقات بود نه به عنوان بخشی از پیکره مستند. نوشتن فیلمنامه از سوی چه کسی انجام گرفت؟


پس از اتمام کار تحقیق و پژوهش همان دوستان فیلمنامه اولیه را نوشتند که تقریباً حدود دو ماه زمان برد. بعد از اینکه فیلمنامه اولیه مستند را مطالعه کردم با هماهنگی تهیه‌کننده و تیم تحقیق تغییراتی در آن ایجاد کردم و روایت خطی آن را به هم زدم. تصمیم گرفتم چند تا از پلان‌های مستند را بازسازی کنم. یعنی داکیودرام بسازید و به سبک مستند‌هایی مثل «آخرین روز‌های زمستان» و «ایستاده در غبار» کار را تولید کنید؟
بله. البته ابتدا تهیه‌کننده با آوردن دلایلی مثل قرار داشتن در فصل سرما، نداشتن تجهیزات نظامی برای گرفتن پلان و سکانس‌های مربوط به جبهه و همچنین نداشتن بودجه کافی مخالفت کرد. من پیشنهاد کردم که اگر سپاه منطقه قسمتی کوچک از یک پادگان را در اختیار ما بگذارد می‌توانم صحنه را طراحی و تصاویر مورد نظرم را بگیرم. نهایتاً به این رسیدیم که برای گرفتن تصاویر مربوط به فعالیت‌های ورزشی و دوران رزمندگی شهید کریمی لوکیشن‌هایی را انتخاب کنیم و بعد از موافقت توانستیم آن تصاویر را ضبط کنیم. یعنی یک شهرک سینمایی در ابعاد کوچک‌تر ایجاد کردید؟
دقیقاً، یک شهرک سینمایی کوچک در بخشی از یک پادگان نظامی ساختیم! علتش هم این بود که ما در شهرستان بجنورد امکانات ابتدایی ساخت این مستند را نداشتیم. یا باید به مشهد می‌رفتیم یا شهرک دفاع مقدس تهران! با مسئولان پادگان جوادالائمه سپاه صحبت کردیم و آن دوستان هم با همه توان پای کار آمدند و در حد توان و موجودی که داشتند به ما تجهیزات نظامی، اسلحه، یک گروهان نیرو (به جای هنرور) و مهمات دادند تا به بهترین شکل ممکن سکانس‌های این مستند داستانی را تصویر برداری کنیم. با توجه به لزوم حضور کارشناس برای گرفتن سکانس‌های انفجار و تیراندازی در صحنه، حین گرفتن این سکانس‌ها مشکلی پیش نیامد؟
خوشبختانه با کمک و مساعدتی که مسئولان پادگان جوادالائمه سپاه داشتند همه بخش‌ها به بهترین شکل و کاملاً ایمن تصویربرداری شد. برای گرفتن تصاویر تیراندازی و مهمات مرسوم برای چنین کار‌هایی مشکلی نداشتیم فقط، چون امکان ایجاد انفجار نداشتیم مجبور شدیم از تصاویر دیجیتالی و کامپیوتری استفاده کنیم. اما در کنار این مسائل اتفاق خیلی جالبی افتاد و آن اینکه اسم گردانی که پادگان در اختیار ما گذاشت نصراله بود و گردانی هم که شهید کریمی تا زمان شهادتش فرماندهی آن را به عهده داشت دقیقاً همین گردان نصرالله در جریان عملیات بیت‌المقدس ۲ بود. در اثنای زمستان سال گذشته تصاویر مربوط به جنگ را گرفتیم و اواخر خردادماه سال ۱۴۰۲ هم موفق شدیم تصاویر ورزشی مستند بایرام را بگیریم. ما همزمان با انجام کار‌های تولید مستند اقدامات مربوط به مرحله پساتولید از جمله تدوین، جلوه‌های میدانی و ویژه کار را انجام می‌دادیم. کل پروسه تولید مستند «بایرام» از ابتدای تحقیق و پژوهش تا مراحل نهایی آن حدود یک سال و دو ماه طول کشید. تمام اقدامات پیش تولید، تولید و پساتولید به همراه جلوه‌های ویژه توسط تیمی متشکل از بچه‌ها و امکانات شهرستان بجنورد اتفاق افتاد؟
بله، درست است؛ همه مراحل تولید این مستند داستانی مشتمل بر اقدامات و کار‌هایی که توضیح دادم به دست بچه‌های شهرستان خودمان صورت گرفت. در واقع ما با تولید این مستند داستانی که گاهی نیازمند ملزومات یک فیلم سینمایی حرفه‌ای بود هم توان فنی بچه‌های شهرستانی و هم ظرفیت تولیدی شهر‌هایی غیر از تهران را اثبات کردیم. از ابتدا قرار بود مستند «بایرام» یک اثر ۴۰ دقیقه‌ای باشد؟
هدف‌گذاری اولیه من یک مستند ۳۰ دقیقه‌ای بود، اما با پیشنهاد ناظر پروژه و جلوگیری از الکن و قاصر بودن مستند در انتقال پیام به مخاطبان به دلیل کوتاه شدن مصاحبه با همرزمان شهید کریمی، یا همفکری دوستان با تدوین مجدد زمان آن را ۴۰ دقیقه کردیم. موسیقی که روی این مستند وجود دارد تولیدی است؟
سعید روشندل که موسیقی این مستند را انجام دادند یکی از افراد شناخته شده شهر بجنورد است که صفر تا صد کار را به ایشان سپردیم و ایشان برای تیتراژ یک موسیقی ساخت و برای فیلم هم یک موسیقی متن تهیه کرد. بازخوردی هم از مخاطبان داشتید؟
در جریان اکران این مستند که همزمان با جشن سینمای مهر ایران صورت گرفت مخاطبان استقبال غافلگیرکننده‌ای داشتند. ضمن اینکه این شهید شخصیت جذابی دارد. او یک هنرمند و ورزشکار اهل تسنن بوده که بعد‌ها شیعه می‌شود. در واقع ایشان همه شاخصه‌های دراماتیک یک قهرمان سینمایی را دارد برای همین من پیشنهاد ساخت نسخه سینمایی این مستند را به دوستان سازمان سینمایی دادم و امیدوارم که بتوانم فیلم سینمایی این دانشجو، هنرمند، ورزشکار شهید و قهرمان به معنای واقعی کلمه را بسازم.