دروازه ورود ایران به آفریقا

در فرایند تنش‌‌‌زدایی گسترده منطقه‌‌‌ای میان بازیگران رقیب، تحرکات در روابط ایران و مصر نیز بروز یافته و مقامات دو کشور سیگنال‌هایی را مبنی بر تجدید روابط دیپلماتیک پس از حدود چهار دهه فراز و فرود ارسال کرده‌اند؛ روابطی که در صورت بازگشت به وضعیت عادی با بازگشایی سفارتخانه‌ها و استقرار سفیر ضمن این که می‌تواند روند تنش‌زدایی در منطقه را در فرایندهای تثبیت قرار دهد، می‌تواند بر الگوهای دوستی و دشمنی و صف‌بندی‌های موجود نیز تاثیرات قابل‌توجهی بگذارد. واقعیت این است که مصر را با اهرام ثلاثه و قاریان قرآنش می‌شناسند، اما در عرصه سیاسی آن را باید به اهمیتش از لحاظ ژئوپلیتیک و جایگاهش در دنیای اسلام و جهان عرب شناخت. کشوری که برای سال‌هایِ سال پیشروی کشورهای عربی-اسلامی بوده و در این زمینه پیشینه‌ای ارزشمند دارد. البته تاریخ مصر به قرن‌ها قبل بازمی‌گردد. نقش مهم این کشور در تمدن اسلامی در کنار کشورهایی مانند ایران یا گذشته‌تر از آن در دوران پررونق تمدن مصری، نشانه اهمیت تاریخی و فرهنگی این کشور است. مصر به‌عنوان پرجمعیت‌ترین و بزرگ‌ترین ارتش کشور عربی، نقشی مهم و اساسی در این فضا دارد. این کشور اثرگذارترین دانشگاه دینی بین اهل سنت را دارد. نوع قرارگیری آن در اتصال دریاها از یک طرف و اتصال آسیا و آفریقا از طرف دیگر هم بسیار اساسی و مهم است. متاسفانه چرخش از نگرش‌های اسلام‌گرایانه به ملی‌گرایانه موجب برخی مشکلات از جمله دو شکست در جنگ با رژیم صهیونیستی و عقب نشینی از آرمان فلسطین و در نهایت سازش در مقابل آمریکا و اشغالگران سرزمین‌های عربی شد؛ اتفاقاتی که از نقش مصر در جهان اسلام و عرب کاست. عربستان در تمامی این سال ها تلاش کرده است تا جای مصر در این موارد را بگیرد؛ هم از لحاظ جایگاه دینی و هم از لحاظ سردمداری جهان عرب، اما نفع ایران از لحاظ سیاسی و ژئوپلیتیک در این است که مصر در این جایگاه باشد. ارتباط ایران با مصر هم از همین نظر اهمیت دارد. منافع گسترده سیاسی و اقتصادی این ارتباط برای هر دو کشور قطعا برای هر دو کشور اثرگذار است. یکی دیگر از نکات بسیار مهم احیای روابط تجار با مصر دسترسی ایران به بازارهای آفریقایی است که چندان در سیاست‌گذاری اقتصادی ایران مورد توجه قرار نگرفته است. مصر دروازه ورود به آفریقاست؛ قاره‌ای‌ که همزمان هم قابلیت صادرات منابع و هم توان جذب سرمایه‌ها و سرمایه‌گذاران خارجی را دارد. مصر به‌عنوان واردکننده انرژی، می‌تواند از ایران انرژی وارد کند. همچنین ایران به عنوان هاب انتقال کالاهای اساسی از روسیه می‌تواند به مصر کمک شایانی کند.در مقابل، ایران هم با استفاده از تولیدات مصری و همچنین فرستادن گردشگران به این کشور (به‌ویژه به جای ترکیه) می‌تواند نفع اقتصادی خود را ببرد، اما منافع سیاسی بسیار بیشتر خواهد بود. عادی‌سازی روابط با مصر قطعا به ضرر رژیم صهیونیستی است و می‌تواند زمینه را برای همکاری بیشتر گروه‌های فلسطینی مهیا سازد. موضوعی که علاوه بر منافع ایران، به نفع جهان اسلام و مسئله اول آن یعنی فلسطین است. به ویژه در شرایطی که رژیم صهیونیستی سعی دارد در مرزهای ایران برای خود پایگاه سیاسی و نظامی دست و پا کند.  در همین راستاست که مقام معظم رهبری با اصل همکاری سیاسی و ژئوپلیتیک با مصر موافقت کردند و دولت محترم هم توانسته است در دو، سه ماه اخیر به‌خوبی این موضوع را پیگیری کند. حالا و در آخرین تعامل سیاسی بین دو کشور، روسای مجالس ایران و مصر در حاشیه اجلاس بریکس با هم دیدار کرده‌اند تا علاوه بر تعامل دولتی و وزرای خارجه، پارلمان‌های دو کشور هم وارد تعامل سیاسی شوند. مشخص است که تعامل پارلمانی معمولا، تعاملات عمیق‌تری را ایجاد می‌کند و می‌تواند به روابط اساسی دو کشور منجر شود. امید‌که این دیدارها به‌زودی به نتایج سیاسی و اقتصادی ملموس تبدیل شود.