هویت توهمی «مخالفت با وضع‌موجود»!

«مهم‌ترین طرفداران وضع موجود، مخالفان وضع موجود هستند». این گزاره قابل‌تأیید را تقدیم می‌کنیم به آقای عباس عبدی که کلیدواژه‌ای به اسم «طرفداران وضع‌موجود» تهیه کرده است و بار‌ها هم مستقیم و هم بدون اسم‌آوردن از روزنامه جوان و با اشاره به نوشته‌ای در روزنامه، «جوان» را متهم به طرفداری از وضع موجود کرده است. آخرین آن‌ها نیز همین یادداشت دیروز ایشان با عنوان «نتیجه نادرست از مقدمه درست» است.  پیش از تبیین اینکه چگونه می‌توان در مخالفت با هر وضعیتی، به مهم‌ترین طرفدار آن وضعیت تبدیل شد، این نکته مهم را باید گفت که نمی‌توان مناظر و مرایای مثبتی برای این بحث‌های دوطرفه و نقد دیدگاه‌ها متصور شد، زیرا بیم آن می‌رود مردم و دغدغه‌های‌شان در این میانه نادیده گرفته شوند. گویا دو گروه در روزنامه‌ها یکدیگر را نقد می‌کنند و فقط خودشان خواننده یادداشت‌های خود و نقد طرف مقابل هستند! آقای عباس عبدی هم بار‌ها توضیح داده که مخاطب او جوانان یا مردم نیستند و فقط برای مسئولان می‌نویسد. علاوه‌براین او خوب می‌داند و خوب هم می‌بیند که حتی دعوت از او در جلساتی با مسئولان تشریفاتی است و بعداً از اینکه به توصیه‌های او گوش فراداده‌نشده گله‌مند می‌شود و حتی می‌توان ادعا کرد با آن گلشنی که ایشان از «فردای عمل به توصیه‌ها و نوشته‌های خود» تصویر و تخیل می‌کند و این گلخنی که هر روز از آن می‌نالد، یعنی حتی تنها مخاطب نوشته‌های او یعنی مسئولان هم یا او را نمی‌خوانند یا می‌خوانند و عکس آن عمل می‌کنند! پس درواقع تقریباً هیچ! این واقعیت برای طرف مقابل و منتقدان ایشان نیز صدق می‌کند: دو هیچ که برای هیچ در هیچ می‌پیچند! اما بحث اصلی این است که «طرفداری از وضع‌موجود» مانند برخی دیگر از واژه‌سازی‌ها و عبارت‌سازی‌ها ازجمله «خالص‌سازی» صرفاً به کار عوام‌فریبی و ایجاد ذوق‌زدگی در لایه‌های سطحی جامعه می‌آید. اگر درستی و استواری اصطلاح «طرفداری از وضع موجود» را هم فرض بگیریم، حتی شخص رهبر انقلاب به گواهی نقد‌های فراوانی که به قوای‌سه‌گانه، به نهاد‌های نظامی، به بسیج و به روحانیت دارند، طرفدار وضع موجود نیستند، چه رسد به جایگاهی مثل روزنامه‌جوان که بخواهد از وضع متغیر موجود طرفداری کند. رهبری‌معظم بار‌ها و بار‌ها قوه‌قضائیه را به مبارزه با فساد داخل قوه، مجلس را به کارآمدی و عبور از حاشیه‌ها و ارتقای جایگاه نمایندگی، دولت‌ها را به مقابله با فساد دستگاه‌های خودی و ارتقای توانمندی و دوری از حیف‌و‌میل بیت‌المال و بقیه نهاد‌ها را نیز به فراخور خود به پیشرفت و کنده‌شدن از وضع موجود، فرمان داده‌اند. همین دیروز در دیدار نخبگان گفتند: «ما هنوز در دانش عقبیم. نسبت به دنیا، دنیای علم از لحاظ علمی عقبیم. امروز ما احتیاج داریم به یک حرکت مبتکرانه‌ای از سوی دستگاه‌های علمی کشور تا عقب نیفتیم.» یک امر قطعی این است که هیچ جامعه‌ای هرگز به «وضع مطلوب مطلق» و وضع غیرقابل‌ترقی نمی‌رسد. پس هیچ‌کس نیز عقلاً نمی‌تواند طرفدار وضع موجود باشد.  پس این کلیدواژه فقط برای تحقیر و پایین‌کشیدن مخاطب است و نه یک نقد دلسوزانه و عقلی. آقای عبدی و بعضی دیگر از نویسندگان اصلاحات که از عبارات ایشان استفاده می‌کنند، به جای این نفی‌ها و منفی‌بافی‌های هر‌روزه، باید بروند دنبال اثبات‌ها. «نفی بهر ثبت باشد در سُخُن/نفی بگذار و ز ثبت آغاز کن». اگر در کار نفی هستید بدانید که «نفی در حکم اثبات است». شما با نفی خودتان خود‌به‌خود چیزی را هم اثبات می‌کنید. بهتر است از آن اثبات خود صحبت کنید تا بدانیم چه درسر دارید و به قضاوت آن بنشینیم. هرچند مدعی هستید که اثبات‌های زیادی دارید، اما بهتر است این نفی‌های پوچ‌گرایانه را رها کنید و به جامعه یکسره از نگاهی ایجابی و مثبت بنگرید. در ورای نفی‌های پوچ‌گرایانه، واقعیت‌های اثباتی زیادی وجود دارد که می‌توان و باید روی آن متمرکز شد. «نیست این و نیست آن، هین واگذار/آن که آن هست است، آن را پیش آر»  بیم آن می‌رود که اگر بر فرضیه خود درباره اتهام‌زدن به «طرفداران وضع موجود» ادامه دهید، هویتی با این ماهیت پیدا کنید که عبور از آن برای‌تان دشوار شود و برای باقی‌ماندن در آن هویت، طرفدار سخت و پروپاقرص وضع‌موجود شوید تا همواره بتوانید آن را نقد کنید و حرفی سلبی و منفی‌بافانه داشته باشید! از چنین سرنوشتی بر خود بیمناک باشید. این سرنوشت در کمین کسی است که در نوشته‌های سال‌های اخیر او حتی یک مثبت‌نگری نمی‌توان یافت الا تعجبش از قهرمانی ایران در شطرنج بازی‌های آسیایی در حضور غول‌های چین و هند!