اصلاح‌طلبان به رقیب انتخاباتی خود پیشنهاد کردند بازنگری در مبانی اصول‌گرایی

اگر می‌خواهید از نهادهای انتخابی جا نمانید در مبانی نئوریک خود بازنگری کنید
همدلی| چند خط نامه قالیباف درباره نواصول‌گرایی به زعم بسیاری افراد دلخوری او از جریان اصول‌گرا را نشان می‌دهد. جریانی که از او خواست برای سومین بار وارد انتخابات شود اما به نفع ابراهیم رئیسی که سابقه یک روز کار اجرای‌های نداشته کناره‌گیری کند. این دلخوری با نامه سرگشاده قالیباف حالا دیگر یک‌طرفه نیست و اصول‌گرایان را در بهت فرو برده است. آنها انتظار نداشتند کسی مثل قالیباف وحدتی که بعد از سال‌ها در انتخابات 96 شکل گرفته بود را نادیده بگیرد. مخصوصا حالا که رقیب‌شان بعد از پیروزی به آن‌‌ها می‌گوید اگر می‌خواهید از نهادهای انتخابی جا نمانید در مبانی خود بازنگری کنید.
باز هم تغییر مزاج قالیباف؟
«امروز روشن است که اصول‌‌گرایی باید با حفظِ مبانی و ارزش‌های انقلابی جمهوریِ اسلامی، در نگرش و شیوه سیاست‌ورزی خود متحول شود و با گفتمان و چهره‌هایی نو، حرکت در راستای «نو‌اصول‌‌گرایی» را هرچه زودتر آغاز کند.» شاید اگر این جملات را می‌خواندید و نمی‌دانستید که گوینده آن کیست ذهن‌تان متوجه اصلاح‌طلبان می‌شود؛ جریانی که در از سال 92 در چندین انتخابات به صورت مستمر، به پیکره رقیب شکست‌های سنگینی وارد کرده است و بعد از آن‌‌‌ها به رقیب می‌گوید فکری به حال جریان خود کنند و گرنه تا مدت‌‌ها رنگ حضور در نهادهای انتخابی را نخواهند دید. این سخن که اصول‌گرایان باید در مبانی اندیشه خود بازنگری کنند بار‌‌ها از سوی تحلیل گران اصلاح‌طلب و اعتدال مطرح شده است اما این بار محمدباقر قالیباف با زبانی دیگر از تغییر صحبت می‌کند. او یکی از ناکام ترین افراد جناح راست است که از سال 84 شکست‌‌‌ها را با عناوین مختلف تجربه می‌کند. نه عنوان سردار و دکتر او را رئیس جمهور کرده و نه نمایش هویت‌های جدید او را به مرادش رسانده است؛ «اصلاح‌طلب اصول‌گرا» در انتخابات 84، چهره تکنوکرات در 92 و در آخری کپی‌برداری از شهردار قبلی تهران. قالیباف در نامه‌ای که به مخاطبان خود نوشته ابهامات زیادی وجود داشت که هرکس از منظر خود به تحلیل آن پرداخته است. اول آنکه آیا قالیباف شکست هایش را نه در خود بلکه متوجه جریان اصول‌گرا می‌داند؟ یا آنکه بعد از وداع از شهرداری صحبت قالیباف از نواصول‌گرایی باز هم تغییر مزاجی انتخاباتی است؟ شاید هم نواصول‌گرایی ادامه رویه قالیباف در انتخابات 96 است؛ همان رویه‌ای که بسیاری از آن نشستن بر صندلی محمود یا برتن کردن کاپشن احمدی نژاد تعبیر کردند. پیش از او حسین فدایی و علیرضا زاکانی کلمه نواصول‌گرایی را به کار بردند اما بیشتر از آن که کلمه نواصول‌گرایی شنیده شود تغییر اصول‌گرایی از مشی ناطق نوری به احمدی نژاد لمس شد و زمانی که امثال ناطق نوری با رقیب سنتی شان در یک اردوگاه قرار گرفتند اصول‌گرایی مترادف دلواپسی شد. بعضی هم از نامه قالیباف تعبیر کردند که او همچون سعید جلیلی شکست خورده دیگر انتخابات 92 سودای رهبری اصول‌گرایی را دارد.


شهردار دل‌شکسته
به هرحال مخرج مشترک تحلیل‌‌‌ها درباره قالیباف این است که او از اصول‌گرایان دل‌شکسته است. از او استفاده ابزاری
کرده‌اند. اصول‌گرایان با آنکه می‌دانستند قالیباف دوبار در انتخابات شکست خورده او را به میدان آوردند و در آخر از او خواستند به نفع کسی که حتی یک روز سابقه کار اجرایی نداشته کنار برود. این دل‌شکستگی و کدورت از اصول‌گرایان در همان ساعت بعد از کناره گیری سردار مشهود بود. نزدیکان او از این تصمیم اصول‌گرایان انتقاد می‌کردند و بعد از انتخابات هم می‌گفتند اگر به جای رئیسی قالیباف در صحنه مانده بود می‌توانست روحانی را به چالش بکشد. حسین قربانزاده از اعضای کمپین انتخاباتی او می‌گوید: اگر آقای رئیسی نبود، قطعا برد آقای روحانی با ۲۴میلیون در دور اول رخ نمی‌داد. هر اصول‌گرایی با قالیباف مشکل داشت بین قالیباف و روحانی به روحانی رای نمی‌داد مگر اقلیت ناچیز. خوشحال‌ترین فرد بعد از کنار کشیدن قالیباف، روحانی بود. چون آرای خاموش تکلیف‌شان مشخص
شد.»
اصول‌گرایان از قالیباف دلخور شدند
دلخوری اما از قالیباف یک طرفه نیست. حالا بعد از نامه قالیباف دلخوری آن‌‌ها از او کم کم عیان می‌شود که می‌توان آن را در لابه لای گفت و گوی مصطفی میرسلیم با روزنامه ایران پیدا کرد. میرسلیم در این گفت و گو صراحتا می‌گوید: «آقای قالیباف را قبول نداشتم. ایشان چون در جبهه اصول‌گرایی بود، من با وی مخالفت نکردم. اما اعتقادی به نامزدی آقای قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری ندارم.» میرسلیم در جای دیگری از این گفت و گو از مخالفت‌های قبلی خود چنین روایت می‌کند: من گفتم در مورد عملکرد شهرداری که در راس آن آقای قالیباف است، خلاف‌هایی وجود دارد که باید رسیدگی شود. برخی دوستان، هم نظر بودند اما تصمیم‌گیری جمع این شد که: وقتی در یک جبهه کار می‌کنیم، نباید تفرق ایجاد کنیم؛ شما الان رقیب اصلی دارید که باید به آن بپردازید و اذهان عمومی را متوجه او کنید. نامزد حزب موتلفه در انتخابات 96 در پاسخ به این سوال که «آیا معتقدید چون انتخابات است اگر کاندیدایی فساد دارد باید چشم‌پوشی کنیم؟» پاسخ می‌دهد: خیر. فرض کنید انتخابات به دور دوم می‌رفت و رقابت بین من و آقای قالیباف بود. در آن شرایط البته آنچه را لازم بود می‌گفتم.
وضعیت بغرنج اصول‌گرایی
با این حال از نظر اصلاح‌طلبان وضعیت رقیب‌شان بغرنج‌تر از این حرف‌هاست. عباس عبدی، جامعه شناس و تحلیل‌گر مسائل سیاسی در یادداشتی که در کانال تلگرامی خود منتشر کرده می‌گوید: پس از سال 1390 و خانه‌نشینی 11 روزه احمدی‌نژاد روشن بود که جناح اصول‌‌گرا باید یک خانه‌تکانی اساسی کند. زیرا تمام تخم‌مرغ‌هایشان در سبد احمدی‌نژاد بود و این سبد دست آنان افتاد و چیز چندانی سالم نماند. ضرورت بازسازی این جناح از آنجاست که بخش مهمی از قدرت را همیشه در دست داشته‌اند و چنین نیرویی مآلاً باید واجد حداقل‌های سیاسی لازم باشد و گریزی از این ضرورت نیست. در سال 1390 سعی کردند که صدای این افتادن سبد و شکسته شدن تخم‌مرغ‌‌‌ها را در نیاورند. به اعتقاد او اصول‌گرایان به جای بازسازی اردوگاه خود در انتخابات 92، شکاف‌های درونی‌ شان بیشتر و بیشتر شد ولی پس از آن نیز به امید انتخابات مجلس در سال 1394 که دارای ساختاری متفاوت از انتخابات ریاست جمهوری است ماندند، بلکه از این طریق و در جریان عمل بتوانند خود را بازسازی کنند. عبدی ادامه داده: اوج به‌هم‌ریختگی و ناکارآمدی سیاسی این جناح پرسابقه را می‌توان در انتخابات 1396 دید. یک جناح از آنان به کلی به دولت و روحانی و اصلاح‌طلبان نزدیک شدند و حتی از او حمایت رسمی کردند. در مقابل نیز جناح دیگر اصول‌‌گرایان فعالیت خود را در دشمنی و ستیز با روحانی تعریف کرده بود!
صادقی: اصول‌گرایان دچار خلاء تئوریک شده‌اند
محمود صادقی، عضو هیات رئیسه فراکسیون امید مجلس هم به ایرنا گفته: اصول‌گرایان امروز از نظر تئوریک دچار خلاء، جمود و ایستایی شده اند. او در مورد نامه محمد باقر قالیباف به جوانان اصول‌گرا مبنی بر ایجاد جریان نواصول‌گرایی افزود: کاری به انگیزه‌های شخصی این نامه ندارم و این موضوع به نیت قالیباف باز می‌گردد ولی رویکرد وی در این نامه معطوف به قدرت و عمل گرایانه است و این نگاه می‌تواند مشکلاتی را برای طیف اصول‌گرایان ایجاد کند. این نماینده اصلاح‌طلب مجلس ادامه داد: قالیباف به دلیل این که در انتخابات و کسب قدرت موفق نشد این نامه را با هدف رسیدن به راه‌هایی برای کسب قدرت نگاشت. نماینده مردم تهران در مجلس یادآور شد: صرف نظر از انگیزه‌های شخصی که قالیباف در این نامه می‌تواند داشته باشد باید به متن نامه نگاه کنیم، البته ما تاکید داریم که بازخوانی در روش‌‌‌ها و مبانی تئوریک در طیف اصول‌گرا ضرورت است. صادقی همچنین گفت: جدا از نگاهی که قالیباف دارد جریان اصول‌گرایی مقداری از جنبه‌های تئوریک دچار خلاء شده و نتوانسته خودش را به موازات تحولات جامعه به روز کند، در بسیاری از حوزه‌‌‌ها در حقیقت دچار ضعف و عدم پاسخگویی به چالش‌های فکری و نظری هستند. وی تصریح کرد: اصول‌گرایان وابستگی بیشتری به حاکمیت به خصوص بخش‌هایی از حاکمیت که خارج از حیطه نقد و انتقاد قرار گرفته، دارند. این طیف که دچار جمود شده همیشه در مقام حافظ وضع موجود است و از این نظر از پویایی به دور مانده است. نماینده مردم تهران در مجلس تاکید کرد: اگر چه بخش‌هایی از جناح اصول‌گرایان ریشه در انقلاب دارد و به عنوان طیف موثر بوده است اما از جهتی دچار نوعی ایستایی شده است و نیاز به بازاندیشی در روش‌های خود دارد. صادقی همچنین گفت: از زمانی که رهبران فکری این طیف مانند آیت‌الله مهدوی کنی و عسگر اولادی درگذشتند و با ظهور پدیده‌ای مانند احمدی نژاد رو به رو شدیم، اصول‌گرایان دچار تشتت شکننده‌ای شده‌اند. وی خاطرنشان کرد: آنان باید در جنبه‌های مدیریتی و سازماندهی و جنبه‌های نظری مثل حقوق شهروندی و آزادی‌های اساسی ملت و مردم سالاری، متناسب با تحولات و نیازهای زمان جلو روند، البته ظهور برخی از نیروهی تندرو و افراطی به آنان ضربه زده
است.