گوشه نشین خلوت ترانه

  محمد بهبودی نیا - calture@khorasannews.com   در روزگار ما، ترانه را می‌توان یکی از شناخته‌شده‌ترین قالب‌های شعری به شمار آورد که عموم مردم بیش از دیگر قالب‌های شعری با آن سروکار دارند. در این میان، برخی خوانندگان و آهنگ‌سازها با این برداشت اشتباه که ترانه‌سرایی به معنی به کار بستن زبان محاوره و ساده‌سازی اندیشه شعر تا حد ممکن است به نوشتن ابیات موزونی می‌پردازند که در آن هیچ خبری از خلق یک اثر هنری نیست؛ بلکه حرف‌های عادی با وزن‌های شکسته‌بسته و قافیه‌هایی دارای اشکال به شمار می‌آید. آسیب‌شناسی ترانه، تعیین متر و معیار برای آن و جدی گرفتن آموزش ترانه‌سرایی ازجمله مواردی است که از مدتی پیش جای خالی آن احساس شده و ترانه‌سرایانی صاحب سبک که تسلط کاملی به شعر کلاسیک نیز دارند با برگزاری کارگاه‌هایی به آموزش آن می‌پردازند. گذشته از برگزاری کارگاه‌های آموزشی برای ترانه نویسی برخی از ترانه‌سرایان صاحب سبک نیز در خلوت خود به سرودن ترانه‌هایی فاخر روی آورده‌اند و در این فضا آثاری را خلق کرده‌اند که هر یک کارگاه ترانه نویسی کاملی به شمار می‌آید. ازجمله این شاعران می‌توان به محمد صالح علا اشاره کرد. شاعری که علاوه بر ترانه‌سرایی، بازیگری، کارگردانی و نویسندگی تئاتر و... را نیز در کارنامه کاری خود دارد. او در هر یک از این هنرها همواره سبک خاص خودش را در پیش‌گرفته است. صالح علا در 27 آذرماه سال ۱۳۳۱ در اراک متولد شد. او فوق‌دیپلم سینما و تلویزیون را از مدرسه هنرهای دراماتیک رویال آکادمی لندن در سال ۱۳۵۶ گرفته و همچنین لیسانس بازیگری و کارگردانی‌اش را از دانشکده هنرهای دراماتیک در سال ۱۳۵۹ اخذ کرده است. علاقه بی‌حد او به زبان و ادبیات فارسی او را در ابتدای دهه 70 به سمت‌وسوی تحصیل در مقطع فوق‌لیسانس زبان و ادبیات فارسی در دانشکده ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی کشاند.   روایت خود با دایره واژگان گسترده یکی از آسیب‌های ترانه امروز را می‌توان نگاه تک‌بعدی به شمار آورد. بیشتر ترانه‌های امروز، تنها به حوزه عاشقانه نویسی روی آورده، عاشقانه‌هایی که یا در وصف یار و وصال اوست یا در بیان اندوه فراغش. این دسته از ترانه‌ها آن‌چنان به بیان مفاهیم دم‌دستی عشق می‌پردازند که در بسیاری از دل‌زدگی مخاطب را به دنبال دارد. استفاده از دایره واژگانی محدود به بهانه همه‌فهم شدن ترانه از دیگر اشکالات ترانه‌های امروز است اما صالح علا با تعهد به اندیشه، زبان و روایت‌های قابل‌احترامی که همواره در ذهنش حفظ کرده از این آسیب‌ها دورمانده و ترانه‌های فاخری را خلق کرده است.   همگام با ترانه‌های نوین یکی از ویژگی‌های ترانه، اشعار کلاسیک، نمایشنامه و... که صالح علا خلق کرده نوین‌سازی تمامی این هنرهاست به‌صورتی که امروز، بسیاری از آثار او به سبکی خاص و به‌روز تبدیل‌شده است. اگر نگاهی گذرا به آثار برخی از شاعران هم‌نسل صالح علا داشته باشیم شاعران این نسل را می‌توان به چند دسته تقسیم کرد: دسته اول افرادی که به سرودن شعر در قالب زبان معیار وفادار ماندند و وارد فضای ترانه‌سرایی به مفهوم امروزی آن نشدند، دسته دوم افرادی که در هر دو فضا به سرودن مشغول شدند اما زبان و اندیشه ترانه‌های این دسته از شاعران در فضای دهه‌های پیشین متوقف شد، دسته سوم شامل شاعرانی می‌شود که اگرچه به جوان‌گرایی در ترانه پرداختند اما این جوان‌گرایی در پوسته ظاهری ترانه‌ها بود و اتفاق خاصی در لایه‌های زیرین ترانه رخ نداد اما دسته چهارمی هم در این میان وجود دارد که تعداد آن‌ها اندک است. این دسته شامل شاعرانی می‌شود که در نوین‌سازی زبان، اندیشه، عاطفه، مفهوم و... در ترانه، گام‌های بلندی برداشتند که محمد صالح علا جزو این دسته است. او حتی در این مسیر گاهی از ترانه‌سرایان جوان و صاحب سبک امروز پیشی گرفته و بافاصله از این شاعران به‌دوراز هیچ‌گونه حاشیه‌ای به کار خود ادامه می‌دهد.   عکس‌العمل‌های شدید به سبک علا! صالح علا علاوه بر ترانه در نوین‌سازی حوزه نویسندگی تئاتر نیز گام‌های بلندی برداشته که این آثار او نیز همواره با مخالفت‌هایی روبه‌رو شده و برخی فعالان این حوزه این نوین‌سازی را با به بیراهه رفتن او در مسیر تکاملی هنرش اشتباه گرفته و او را متهم به ناآگاهی در این حوزه کرده‌اند. صالح علا در مصاحبه‌ای که چند سال پیش با یکی از رسانه‌ها داشته این‌چنین می‌گوید :در شروع کارم با تئاتر و تلویزیون، ایضاً در ترانه‌ها، نمایشنامه‌ها، کارهای تجسمی و به‌طورکلی در نحله‌های مختلف به‌طور مادرزادی دنبال راه‌های نو بودم. همیشه فکر می‌کردم با اندوخته‌ای که از کارهای دیگران داشته‌ام و با جهان‌بینی دیگران کسب کرده‌ام، چه چیزی را می‌توانم به آثارم اضافه کنم. در شروع که کار می‌کردم، برخی از مردم و منتقدان خیلی سرسختی نشان می‌دادند و کارهایم با دشواری پیش می‌رفت، مثل «راه سوم، راه سوم» که با عکس‌العمل‌های شدیدی مواجه بود. حتی نمایش «زیر چادر اکسیژن» که مهم‌ترین نمایش سال در حوزه تئاتر تجربی شناخته شد. کم‌کم با نمایش «خمیازه کفش‌هایم» منتقدان متقاعد شدند که این سبک آثار من است. ضمن این‌که برخی از مردم و منتقدان با این سبک و سیاق مخالف بودند، اما برای همکارانم الهام‌بخش بود چراکه بعدها می‌دیدم تعدادی از هنرمندان جوان به سمت این شیوه تمایل پیدا کردند. بعدها جامعه به کاره‌ای بدیع و تازه عکس‌العمل نشان داد، به‌طوری‌که چندی است که هم در حوزه تلویزیون و هم در حوزه‌های دیگر جامعه به کاره‌ای بدیع عکس‌العمل نشان می‌دهد. درصورتی‌که درگذشته ما خیلی سختی‌ها کشیدیم برای این‌که این راه گشوده شود. معتقدم دیدگاه‌ها فرق کرده و جامعه پذیرش کار نوگرایی را دارد. دیگر مردم ما کلاه سرشان نمی‌رود و در حوزه جمال‌شناسی مردم به مرتبه‌ای رسیده‌اند که کار خوب و بد را از هم تشخیص می‌دهند.   جریان‌سازی در ترانه‌سرایی  اگر در تاریخ ترانه‌سرایی ایران به تحلیل و بررسی گذرایی بپردازیم به این واقعیت می‌رسیم که تعداد زیادی از ترانه‌های شاعران ما هیچ مشخصه‌ای از زبان و فرهنگ بومی را ندارند؛ اما صالح علا همواره با حرکت‌های نامحسوس خلاقانه به دنبال روایت زیست‌بوم، فرهنگ، اخلاق، آداب اجتماعی و... مردم کشورمان بوده است. او از سال‌های ابتدایی زندگی هنری خود تا امروز علاوه بر توجه به زبان، فرهنگ و ادبیات فارسی و همچنین با تمرکز بر پتانسیل‌های آن برای ارائه یک اثر مدرن به‌صورت پیوسته در این فضا حضورداشته است. این شاعر و ترانه‌سرا جریان سازی هایی در این مسیر داشته که بر هیچ‌کس پوشیده نیست. با وجود تمام مواردی که به آن اشاره‌شده بزرگ‌ترین راز موفقیت صالح علا  و بسیاری از شاعران موفق هم‌عصر و گذشته ادبیات فارسی در یک‌چیز خلاصه می‌شود. صالح علا همه‌جا همان است که هست و خود بودن او مهم‌ترین دلیل پیشرفتش در هنرهایی است که دنبال می‌کند.