رضا بژکول=روزنامه نگار

در جهان امروز قدرت نرم عامل مهمی در روابط بین کشورها شناخته می‌شود چین با استفاده از پشتوانه اقتصادی تلاش کرد و از آن به خوبی بهره گرفت. دنگ شیائو پینگ 30سال پیش توانست بخشی ازسیاست و اصلاحات را در داخل و خارج به مقوله فرهنگی و اجتماعی اختصاص دهد تا آهسته، سنجیده و بدون شعار به اهداف بلندمدت، در سیاست خارجی دست پیدا کند. 30سال کار فرهنگی و اجتماعی در جهان توسعه یافته یا درحال توسعه بدون اینکه سخنی از آن بگوید یا شعاری داده شود. چین با آرامش و سکوت توانست در جهان، بخصوص خاورمیانه و آفریقاخودی نشان دهد وبهره اقتصادی اش را ببرد، قدرت نرم بدون اینکه با کشوری درگیر شود، به نظر می‌رسد نفوذ چین نسبت به 30 سال قبل از لحاظ فکری، سیاسی و معنوی خیلی تفاوت کرده است به گونه‌ای که قدرت‌ها‌ی بزرگ جهان متاثر از این رفتار چین در حال بررسی‌اند تا ببینند چین با این گونه رفتار، چگونه می‌خواهد برنامه‌ها‌ی خود را در خاورمیانه یا آفریقا به پیش ببرد.
چینی‌ها‌ برای اینکه در جهان پیرامونی و دور نفوذ کنند ابتدا آموزش زبان چینی و ادبیات خود را در کشورهای دیگر رواج دادند تا بتوانند از این طریق فرهنگ و تاریخ خود را به جهانیان معرفی کنند، آنها با اعطای بورسیه به دانشجویان آفریقایی و دیگر کشورها در دانشگاه‌ها‌ی چینی ، برای آینده اقتصادی، امنیتی و سیاسی خود برنامه‌ریزی کردند. چنانکه آمارها حکایت می‌کند، بیشتر دیپلمات‌ها‌ی آفریقایی در چین تحصیل کرده‌اند.
در گام دوم چین توانست به گسترش خبر گزاری شیهنوا در اکثر کشورهای دنیا دست بزند. این خبر گزاری در حال حاضردر بیش از 100کشور دنیا نمایندگی دارد. همین امر سبب گردید تا آگاهی مسئولان چینی و مردم در باره تحولات جهانی و منطقه‌ای نسبت به گذشته بیشتر شود و دولتمردان این کشور در تصمیم‌گیری‌ها‌ی خود اطلاعات جامع و کاملی داشته باشند. به غیر از خبرگزاری شیهنوا، خبرگزاری ccTv رسانه داخلی چین نیز خبرهای مربوط به این کشور را درجهان پخش و با جذب خبر از بیشترکشورها و انعکاس آن در داخل، باعث کاهش اخبار منفی در کشورشده است.
در گام سوم، دولتمردان کشور به این نتیجه رسیدند که با ایجاد 500 موسسه کنفوسیوس‌شناسی در بیش از 140کشور و تدریس در هزار موسسه یا دانشگاه، بر گزاری سال نو چینی در بیش از 2000 شهر و 140 کشور، تاسیس خبر گزاری در 160 شهر جهان و خرید 32 رادیودر 14 کشور، واستفاده از بیلبوردهای تبلیغاتی در اقصی نقاط جهان، فرهنگ چینی را به کشورهای دیگر معرفی کنند.


چینی‌ها‌ برای اینکه سیطره و نفوذشان را در جهان توسعه دهند در سال بیش از 10میلیارد دلار (بیش از 400 میلیارد تومان) صرف چهره‌سازی خود در جهان می‌کنند تا بتوانند با استفاده از این ابزارها ارتباط بهتر، دوستان جدید دربعد اقتصادی پیدا کرده و روابط حسنه‌ای
ایجاد نمایند.
این کشور در داخل با آموزش بیش از 50 زبان دنیا به دانشجویان در دانشگاه‌ها‌، تلاش دارد تا نفوذ خود را دردیگر نقاط جهان از جمله آمریکای لاتین گسترش دهد، پیش بینی‌ها‌ حاکی از آن است که اگرچینی‌ها‌ همین روال را ادامه دهندبه احتمال زیاد در سال 2050 سطح زبان چینی به سطح زبان انگلیسی برسد. چه بسا اهداف چینی‌ها‌ نیز همین باشد که زبان اول دنیا چینی باشد.چینی‌ها‌ با حرکتی آرام و سنجیده وجنگ نرم، سنگر به سنگر در حال فتح نه دولت‌ها‌، بلکه ملت‌ها‌ هستند تا برای توسعه اقتصادی خود تلاش کنند و به عنوان قدرت جهانی باقی بمانند.
دولت چین با این کار و متد فرا منطقه‌ای دو هدف را دنبال می‌کنند؛ یکی گسترش زبان، فرهنگ،هنر،ادبیات و تاریخ خود با استفاده از جنگ نرم و قدرت نمایی در آینده و دوم آموزش و یادگیری زبان‌ها‌ی مختلف در دانشگاه‌ها‌ی چین که بتواند روابط حسنه خود را با دولت‌ها‌ و مردم جهان تسهیل و تسریع بخشد. کشوری که در سه دهه گذشته نه نفوذ سیاسی داشت نه اقتصادی و حتی امنیتی !!!اما اکنون در خاورمیانه با استفاده از قدرت نرم و دیپلماسی صبر نفوذش را دو چندان کرده است، قدرت نرم می‌تواند هر کشوری را در جهان نوین یاری دهد تا اهدافش را بدون جنگ و دخالت نظامی به پیش ببرد، کافی است روابط دیپلماتیک در جهت منافع کشور و بسط و توسعه اقتصادی برای رفاه مردم باشد. چین توانست با گذار از ایدئولوژی در عرصه جهانی، اقتصادش را شکوفا کند و امروزبه عنوان بزرگترین قدرت در وسعت، جمعیت و اقتصاد حرفی برای گفتن داشته باشد.