دلم برای اصولگرایان سوخت!

هر روز که می گذرد مشکل گفتمانی جریان اصولگرا بیش از پیش نمایان می شود.اما جالب اینجاست که این مشکل از منظر محافظه کاران یا دیده نمی شود و یا اگر هم به چشم بیاید راهکاری برای آن نمی اندیشند.در این میان اگر فردی مثل قالیباف هم نامه سرگشاده می نویسد و ضمن اذعان به مشکلات گفتمانی جریان راست از «نو اصولگرایی» سخن می گوید «هم فکر»های او به وی حمله ور می شوند تا جایی که درخواست اخراج او از جریان را مطرح می سازند. این درحالیست که مرور اخبار همین چند روز گذشته نشان می دهد جریان راست کشور به درد عجیبی مبتلا شده است. این جریان همانند بیماری بر روی تخت بیمارستان است که طبیب به جای درمان فقط دست روی دست گذاشته است.زخم هایی که بیمار مذکور در طول سال های گذشته برداشته نیازمند تزریق داروهای قوی و چه بسا جراحی اورژانسی است.اما طبیب میل و رغبتی نشان نمی‌دهد و القاء می نماید که مشکلی وجود ندارد.اما مشکل وجود دارد چرا که بیمار توان برخاستن از تخت بیمارستان ندارد علیرغم آنکه طبیب از روی کج فهمی، مقدار زیادی دوپینگ های غیرمجاز و نامتعارف وارد بدن بیمار نموده است.
در عالم واقع این دوپینگ‌هایی که ذکر شد امثال همین خوانندگان رپ و برخی مجری‌ها هستند. این دوپینگ‌ها به جای آنکه حال مریض را بهتر کند ناگوارتر می نماید. اما با این حال سران اصولگرا و بدنه آنان کماکان اصرار دارند با چنگ زدن به این گونه افراد زنده بمانند. این اشتباه است و تبعات ناخوشایندی دارد.
بی پیرایه بگویم؛ زمانی که تصاویر عجیب و غریب خواننده زیرزمینی در اینستاگرام و عکس مجری مشهور در شبکه‌های اجتماعی را دیدم دلم به حال جریان راست کشور سوخت!این جریان بهرحال بال دوم کشور است و جامعه برای پرواز به دوبال سالم نیاز دارد.اکنون که جریان فوق به این حال و روز افتاده نشانه خوبی نیست.اینکه مشاهده می فرمایید اصولگرایان به دلیل ضعف گفتمانی حلقه اتصال شان با جامعه پاره شده و با توسل جستن به برخی شخصیت های خاص و نامطمئن، قصد دارند این حلقه را مجددا جوش بزنند غلط اندر غلط است. همین می‌شود که امروز نسبت به حرکت نامتعارف یک مجری شرمسارند و هر لحظه نگران و منتظر یک حرف و یا فعل عجیب از سوی خواننده زیرزمینی هستند.
بنده پیش از این هم این موضوع را قلمی کرده بودم. نزول گفتمان راست از زمانی کلید خورد که آقایان پشت سر احمدی نژاد قرار گرفتند و شان و پرستیژ گفتمان ریشه دار اصولگرایی را تحت الشعاع کردار بی ریشه ها قرار دادند.این نزول آغاز شد و تاکنون ادامه داشته و بدین جا رسیده که در ردیف نخست مراسم اصولگرایان، چنین فردی می نشیند!
بقا و سرزندگی چپ در گرو پوپایی راست است.این قانون سیاست است.اگر اصولگرایان دچار ضعف و خمودگی گردند اصلاح طلبان هم درگیر مشکلات ناخواسته می شوند.فراموش نکنیم در بازه زمانی سال های 88 تا 92 که برخی محافظه کاران از مرگ اصلاح طلبی می گفتند و تلاش داشتند رفرمیست های ایرانی را از درب خارج کنند انواع و اقسام فساد های اقتصادی از پنجره وارد شدند.اکنون نیز اصلاح طلبان راستین از اینکه مشاهده می نمایند جریانی اصولگرایی به این حال و روز افتاده خشنود نیستند.بهتر است اصولگرایان ریشه دار وارد میدان شده و به فکر علاج باشند.از تازه به دوران رسیده های اصولگرا آبی گرم نمی شود؛آنان گویا تا ابدُ الدَهر سرگرم حسن روحانی ،ظریف و زنگنه هستند!