خیرالله سام دلیری

هفته نخست لیگ هفدهم را پشت‌سر نهادیم. از چهره جدید تیم‌ها‌ به‌طور رسمی رونمایی شد. برخی از باشگاه‌ها‌ی برنامه محور و با ثبات، نسبت به فصل پیش جابه‌جایی کمتری داشتند و در پنجره نقل و انتقالات تابستانی توانستند مهره‌ها‌ی اصلی را از دام وسوسه انگیز رقبا محفوظ نگه دارند. ساختار خاص مابقی تیم‌ها‌ به دلایل گوناگون همچون درد جانسوز مالی و تغییر و تحولات ایجاد شده روی نیمکت مربیگری، کن فیکون شد و از سر اجبار و گاه به مدد صرف هزینه‌ها‌ی گزاف، با نفرات تازه‌ای پای به میدان گذاشتند.
همان گونه که انتظار می‌رفت شاهد دیدارهای جذاب و تماشایی نبودیم. عوامل زیادی را می‌توان برای پاسخ به چرایی وقوع این ماجرای پرتکرار برشمرد. موانعی که کما بیش یقه تمام تیم‌ها‌ را در هفته‌ها‌ی ابتدایی می‌گیرند و حوادث پیش بینی نشده و بخت و اقبال، خط و ربط نتایج نهایی را تعیین می‌کنند. اگر بخواهیم به تاثیر گذار ترین علل رجوع کنیم، به 3 مسئله عمده و برجسته می‌رسیم. با ارزیابی اطلاعات فصول مختلف، پر بیراهه نیست اگر مدعی شویم که ترکش‌ها‌ی مثلث پر گزند و همه گیر مذکور، بارها سرنوشت نهایی لیگ برتر را با امتیازات رد و بدل شده رقم زد. ملموس ترین چالش فوتبال ایران برنامه‌ریزی آماده سازی و تدارکات غیرقابل اتکای پیش فصل است. بی نظمی ریشه‌دار فوتبال ایران و کمبود منابع مالی اخلال‌گران اصلی هستند. آنها دست در دست هم می‌دهند تا باشگاه‌ها‌ برای هماهنگی مورد نیاز قادر به برگزاری اردوهای قابل قبول و بازی‌ها‌ی تدارکاتی کافی نباشند و به موقع و در زمان موعود، سر و شکل مساعد و دلخواه را به خود نگیرند. مربیان شکوفایی پتانسیل موجود در تیم و بروز ماحصل توانمندی‌ها‌ی مفید خود را به اواسط نیم فصل موکول می‌کنند و با توجیه‌ها‌ی رنگارنگ اسباب تبرئه خویش را می‌تراشند.
به موازات وضعیت نامطلوب فوق، ماجرای پر حرف و حدیث دوره بدنسازی را از قلم نیندازیم. روزآمد نبودن دانش فوتبال و بخصوص علم بدنسازی مایه سردی ملال‌آور هفته‌ها‌ی آغازین فصل را فراهم می‌کند.
در بسیاری از باشگاه‌ها‌ زمان بندی و شکل و فرم طرح‌ها‌ و برنامه‌های تمرینات بدنی با شروع لیگ همسو و سازگار نیستند. همین خطا و معضل به قدری در فرهنگ و جامعه فوتبال ایران فراگیر و ریشه دار است که دیگر سوال و راه حلی برای رفع و فتق آن مطرح نمی‌شود و ناخواسته به مرحله‌ای لاینفک از لیگ برتر ایران مبدل شد. تیم‌ها‌ در حد انتظار فوتبال دوستان ظاهر نمی‌شوند و علاقمندان تا حوالی هفته پنجم دیدارهای کند و نامرغوبی را مشاهده می‌کنند. بدن بازیکنان به خاطر بدنسازی پرفشار، سنگین و بی رمق است و لاجرم باید چند هفته از مسابقات بگذرد و امتیاز از کف برود تا رفته رفته به شرایط آرمانی و چالاکی برسند.


در آخر به سومین عامل بازدارنده پیش روی فوتبال زیبا و تماشاگر پسند در هفته‌ها‌ی ابتدایی فصل می‌رسیم. تلاقی شروع لیگ با اوج گرمای تابستان از دیگر مصائب اجتناب‌ناپذیری است که مربیان و بازیکنان با آن در گلاویز هستند و آثار منفی آن بر سطح کیفی و فنی بازی‌ها‌ و عملکرد بازیکنان قابل کتمان نیست. به رغم برگزاری دیدارها در ساعات مناسب گرما همچنان آزار می‌رساند و تیم‌ها‌ را از ارائه تمام و کمال داشته‌ها‌ محروم و ناکام می‌کند.
باری، متغیر‌ها‌ی اصلی و موثر بر احوال نامطلوب هفته‌ها‌ی اولیه لیگ را برشمردیم. جای تردید وجود ندارد که به آهستگی از شدت و حدت قدرت نمایی آنها کاسته می‌گردد و پس از چند مسابقه به طور کامل رنگ می‌بازند و حل و فصل می‌شوند. لذا پسندیده و عاقلانه است که از پیشداوری و قضاوت عجولانه در مورد فرجام و عاقبت قصه پرحادثه و جاذبه لیگ برتر بپرهیزیم. نباید با پشت گوش انداختن حقیقت جویی و صحت‌گرایی دچار خودفریبی شویم و عیار واقعی تیم‌ها‌ را با سنگ محک خام و سطحی نتایج چند هفته اول بسنجیم. بارها و بارها تیم‌ها‌یی را دیده‌ایم که فصل را ناامید کننده و متزلزل شروع کردند، لیکن با سپری شدن دوره افت و سستی، در ادامه راه تمام توان را به کار بستند و ورق را به سمت و سوی اقبال خویش برگرداندند و به وضع ممتاز رسیدند. آنچنان درخشیدند و آنقدر در جمع آوری امتیاز موفق بودند که لایق شاه نشینی و فاتح جام قهرمانی شدند.