روزنامه شرق
1396/05/24
عالمي مبارز از بزرگان خراسان
زمان ميگذرد و رويدادهاي کموبيش مهمي را از سر ميگذراند. در پيشامدهاي بزرگ که حاصل رنج بيشمار زنان و مردان روزگار خويش است، چهرههايي رخ مينمايند که گاهي قدر آنان پاس داشته نميشود و حتي به جاي تکريم آنان، عليهشان زمينهسازي ميشود. بالاخره شخصيتهاي بزرگي که در شکلدهي يا آفرينش يک رخداد بزرگ حضور تعيينکننده دارند، پس از بهرهبرداري به اختلاف نظر ميرسند، اين طبيعي است و قرار نيست که همه شخصيتها و چهرهها و عناصر مؤثر، براي هميشه، انديشه واحدي داشته باشند و برداشتشان از حوادث و موضوعات مطروحه، يکسان باشد.چنين توصيفي از شرايط درون جامعه، هنگام بروز رويدادهاي عظيم، منحصر به ايران يا کشورهاي جهان سوم نيست؛ بلکه اصولا در هر کشور کوچک و بزرگي که رقابت قدرت وجود دارد، چه در گذشته چه در حال، جريان حذف و تضعيف، جريان مستمري است؛ بنابراین در اين مقدمه، بنا نيست که کسي يا گروهي محکوم شود.
***
در جريان مبارزات 15ساله روحانيت و مردم ايران که منجر به پيروزي انقلاب اسلامي در بهمن 1357 شد، علماي زيادي از حوزههاي علميه، بهويژه حوزه قم و نيز شخصيتهاي فراواني از دانشگاهها و مجامع ديگر، حضور فعال داشتند. پيش از پيروزي انقلاب همه دست در دست هم، عليه حاکميت پهلوي- که حکومتي وابسته، غيراسلامي و بياعتنا به مردم بود- به مبارزه پرداختند. همين همدستي و همدلي و هدفمندبودن مبارزه، کار رژيم طاغوت را يکسره کرد و به جاي آن نظام جمهوري اسلامي ايران را تأسيس كرد.
پس از تشکيل نظام جديد، اختلافنظرهايي که پيش از آن وجود داشت؛ اما به دليل ضرورت همدلي در مبارزه، بروز پيدا نکرده بود، به مرور مطرح شد.
بعضي اختلافنظرها بر سر رسيدن به قدرت بود، بعضي اختلافنظرها بر سر مباني فکري انقلاب بود، بعضي به دليل اختلاف درباره چگونگي اداره جامعه بود. بعضي از اختلافات کوچک را هم دشمنان انقلاب دامن ميزدند و آن را به بحران تبديل ميکردند. همه اينها باعث شد که اندکاندک، بعضي از چهرههاي انقلابي گوشهنشين شوند يا از سر زبانها بيفتند. در اينجا ضرورت ندارد که از همه اين چهرهها نام برده شود، تنها اشاره ميکنم به مرحوم آيتالله علياصغر مرواريد، از چهرههاي پيشگام مبارزه، اما بينامونشان و مظلوم در دوران پس از انقلاب که چند روز قبل، دنياي فاني را واگذاشت و به سراي باقي پا گذاشت.
***
آيتالله علياصغر مرواريد، يکي از شاگردان و ياران نزديک به آيتالله خميني در روزهاي آغازين نهضت اسلامي و حتي پيش از آن بود.
از درگذشت او چند روزي بيشتر نميگذرد؛ اما رسانهها و مراکز فرهنگي و مقامات سياسي، در حدي که شايسته او بود، به تجليل از او نپرداختند؛ بنابراین صاحب اين قلم، در سطوري اندک وي را معرفي ميکند.
علياصغر مرواريد فرزند آقا شيخ علي سال 1306 خورشيدي (طبق شناسنامه) در مشهد پاي بر گيتي نهاد. کودکي و نوجواني را در جوار بارگاه رضوي گذراند. پس از آنکه در يکي از مکتبهاي مشهد مختصري درس خواند، وارد حوزه علميه شد.
ادبيات عرب و مقدمات را نزد اديب نيشابوري، علياکبر صدريزادهاصفهاني، سيداحمد مدرسيزدي، شيخ کاظم دامغاني و شيخ هاشم قزويني خواند.
آنگاه براي فراگيري علم کلام، در محضر علماي سرشناسي مانند شيخ حسنعلي مرواريد، ميرزا جواد آقاتهراني، شيخ مجتبي قزويني و ميرزامهدي اصفهاني، شاگردي كرد.
علياصغر مرواريد 25ساله بود که براي افزايش معلومات و دانش حوزوي و اسلامي خود، عزم اقامت در تهران كرد تا از کلاسهاي دروس علماي حوزه پايتخت بهرهمند شود؛ اما پس از اندکي که از محضر آيتالله محمدتقي آملي استفاده کرد، به قم رفت و در آن شهر مسکن گزيد. وي در حوزه علميه قم، پاي دروس آيتاللهالعظمي سيدحسين بروجردي، آيتالله سلطانيطباطبایي و آيتالله داماد نشست و در زمينه فقه و اصول، دانشمند شد و نيز براي فراگيري فلسفه نزد علامه سيدمحمدحسين طباطبایي رفت و دانش بسيار آموخت.
آيتالله مرواريد، علاوه بر تحصيل در مدارج عالي علوم اسلامي، با بهرهمندي از روحيه آزادمنشي و آزاديخواهي خود، با دستگاه جبار پهلوي به مبارزه برخاست. او که در درسهاي اخلاق آيتاللهالعظمي خميني نيز شرکت ميکرد، با اين استاد خود، در ارتباط نزديک قرار گرفت؛ چراکه پيش از شروع نهضت اسلامي، با سخنرانيهاي آتشين خود، دربار پهلوي را به چالش ميکشيد و همين امر براي آيتالله خميني، خوشايند بود و او را مستعد موفقيتهاي بزرگ ميديد، فعاليت مبارزاتي و تبليغاتي آيتالله علياصغر مرواريد عليه ستم حاکم، از سال 1337 آغاز شده بود؛ بههميندليل مورد توجه رهبري نهضت قرار گرفت و هميشه و همه جا مورد احترام استاد خود بود. مرحوم اسماعيل فردوسيپور نقل کرده که: «در سال 1339، حدود 40 نفر از فضلاي مشهد همراه استاد خودشان علامه شيخ مجتبي قزويني براي ديدار با آيتالله خميني، عازم قم شدند. در قم پس از زيارت حضرت معصومه (س)، به ديدار آيتالله رفتند. در منزل ايشان، پس از احوالپرسي معمولي، ذکر مصيبت شد. پيش از اينکه ميهمانان منزل امام خميني را ترک کنند، امام از آقاي علياصغر مرواريد خواست که از حضار تشکر کند». (نقل مضمون از پايگاه اطلاعرساني الهيخراساني) اين خاطره گوياي اين واقعيت است که اولا مرحوم مرواريد به امام خميني خيلي نزديک بوده و ثانيا ميدانسته که وي با بيان خوبي که دارد، از عهده صحبتکردن در حضور علامه قزويني برميآيد. با آغاز نهضت امام خميني، از اولين کساني که در راه اهداف نهضت پا به ميدان گذاشت، علياصغر مرواريد بود. وي با سخنرانيهاي قوي و خطابههاي آتشين، به هر مناسبتي از نهضت و رهبري آن دفاع ميکرد. بعضي از سخنرانيهاي ايشان به دستور امام بود و بنابراین عدهاي او را سخنگوي آيتالله خميني ميدانستند. فعاليتهاي گسترده اين عالم ديني باعث شد که در 15 سال مبارزات اسلامي، بارها به وسيله ساواک دستگير و روانه زندان شود. مدتي نيز در شهرهاي بدآبوهوا، به صورت تبعيد بهسر برد. از خاطرات اطرافيان و نزديکان مرحوم مرواريد چنين برميآيد که هنگام ضرورت، خود را شجاعانه به صحنه ميآورد و وظيفه خود را بهخوبي دنبال ميکرد. گويند در آغازين سالهاي مبارزه، پيش از يکي از سخنرانيهاي مهم امام خميني، تعداد زيادي از مأموران رژيم پهلوي، با صلواتهاي مکرر، نميخواستند امام سخنراني کند. چند نفر از وعاظ بهترتيب براي جمع حاضر سخنراني کردند که فضا را آرام کنند، اما هيچکدام نتوانستند تا اينکه علياصغر مرواريد به منبر رفت و با چنددقيقه سخنراني چنان سکوتي را بر مجلس حکمفرما کرد که امام توانست بهخوبي به ايراد سخن بپردازد. قدرت سخنگفتن مرحوم مرواريد در آنموقع، زبانزد همگان بود. برادرزاده و داماد آيتالله مرواريد، آقاي محمدکاظم مرواريد، نقل ميکرد: زماني که امام خميني در فرانسه بود، آقاي مرواريد با خانواده به ديدار امام در نوفللوشاتو رفت. پس از آن رهبر انقلاب قصد آمدن به ايران کرد، عدهاي از دانشجويان ايراني و ديگر کساني که در نوفللوشاتو مانده بودند، ضرورت داشت کسي به امورشان رسيدگي کند. امام خميني پيش از پرواز، آقاي مرواريد را مأمور کرد که در نوفللوشاتو بماند و به امور حضار رسيدگي کند و پس از رفتن همه ميهمانان به خانه و کاشانه خود، به ايران بازگردد. ايشان نيز حدود دو ماه در فرانسه ماند و پس از اينکه ديگران رفتند، به ايران بازگشت.
آيتالله مرواريد، پس از ورود به ايران، مسئوليت کميته انقلاب اسلامي در غرب تهران را برعهده گرفت. از آنجا که ايشان قبل از پيروزي انقلاب چندسالي امامجماعت مسجد حضرت مهدي (عج) در تهرانويلا بود، با مسائل غرب تهران در آن زمان آشنا بود. بعد از مدتي در محله شهرآرا، مؤسسهاي پژوهشي را در يک ساختمان مصادرهاي تأسيس کرد و در آن محل با همکاري انديشمنداني ديگر به تحقيق پرداخت. اين مؤسسه که «بنياد فرهنگ انقلاب اسلامي» نام داشت، چندين سال متوالي به فعاليت ادامه داد، نتوانست بنياد مذکور را براي هميشه در اختيار داشته باشد.
آيتالله شيخ علياصغر مرواريد، پس از چندين دهه تلاش علمي و مبارزاتي و با همراهداشتن آثاري از رنج زندانها و شکنجهها و نامهربانيهاي فراوان، در روز 14 مرداد جاري، در 94 سالگي، پس از يک بيماري طولاني، به ديار باقي شتافت. مراسم تشييعجنازه آن مرحوم در حسينيه جماران و با حضور دوستان سابق و علاقهمندان وي، از جمله: سيدحسن و سيدعلي خميني، شيخحسن صانعي، عبدالله نوري، رئيس دولت اصلاحات، سيدعلياکبر محتشميپور، امام جمارائي، سيدسراج موسوي، دکتر محمد مقدم، آيتالله رحمت، قدرتالله عليخاني، علي يونسي، محمدعلي و حميد انصاري، غلامحسين کرباسچي، مرتضي الويري، حسين کنعانيمقدم و جمعي از مؤمنين و مؤمنات، برگزار شد. مرحوم مرواريد، پس از آنکه حجتالاسلاموالمسلمين سيدحسن خميني بر پيکر وي نماز گزارد، در جوار حرم عبدالعظيم حسني، آرام گرفت. در پي درگذشت آيتالله مرواريد، آيتالله خامنهاي، رهبر معظم انقلاب و ساير مقامات سياسي کشور، مانند دکتر حسن روحاني، رئيسجمهور، دکتر علي لاريجاني، رئيس مجلس شوراي اسلامي، سيدحسن خميني، محسن هاشمي، فرزند آيتالله هاشميرفسنجاني، احمد منتظري از طرف بيت آيتالله منتظري و... پيامهاي تسليتي صادر کردند. رئيسجمهور در بخشي از پيام تسليت خود آورده است: «اين عالم مجاهد در مقاطع سرنوشتساز انقلاب اسلامي با تحمل سختيهاي فراوان، همواره حضوري آگاهانه و نقشآفرين داشت و براي تثبیت نظام و ترويج آرمانهاي اسلامي از هيچ کوششي دريغ نکرد و کارنامه پرافتخاري از خود برجا گذاشت». متأسفانه، آنگونه که در شأن و مقام علمي و مجاهدات آن مرحوم باشد، مراسم مناسبي در مراکز حوزوي برگزار نشد، اما بهجز در تهران، در شهر ايلام براي بزرگداشت ياد او، با حضور مقامات محلي و نماينده وليفقيه مراسمي برگزار شد. حجتالاسلاموالمسلمين محمدتقي لطفي، نماينده وليفقيه، در اين مراسم اظهار كرد: «آيتالله مرواريد شجاعت و خودباوري را از امام فراگرفته بود و در راه نهضت امام خميني زندانها رفت و شکنجهها ديد تا شمع انقلاب را روشن نگاه دارد. آيتالله مرواريد کسي بود که در سال 42 منبر رفت و پس از سخنراني امام در مدرسه فيضيه ايشان سخنراني امام را به اتمام رساند. اين مرد بزرگ در 15 سال تبعيد امام، در زندان يا تبعيد گذراند. تاريخ انقلاب اسلامي، هيچگاه اخطارهاي آيتالله مرواريد در ميدان آزادي تهران در سال 1357 را که براي بازگشايي فرودگاه به دولت بختيار داد فراموش نکرده است». (سايت خبرآنلاين) از مرحوم آیتالله مروارید، علاوه بر شاگردان دانشمند و نامی نیک و پرافتخار در تاریخ معاصر ایران، آثار پژوهشی فاخری به یادگار مانده است. این آثار علمی ارزشمند عبارتاند از: 1 - یک دوره 40 جلدی فقه اهل تشیع به نام «سلسلة الینابیع الفقیه». 2 - یک دوره 40 جلدی فقه اهل سنت به نام «المصادیر الفقیه». هر دو دوره فقهی مذکور را با کتاب المفتاح الکرامه تجمیع و به شکل لبواب مختلف فقهی چاپ كردند که یک دوره 110 جلدی فقه شیعه و سنی است. با اميد به اينکه بزرگان انقلاب اسلامي در زمان حياتشان بيش از پيش مورد توجه قرار گيرند، به روان پاک اين عالم مجاهد درود ميفرستيم.
سایر اخبار این روزنامه
مجوزهاي محرمانه زنجاني
هاشمیشاهرودی جانشین هاشمیرفسنجانی
چرا مذاکره؟
عالمي مبارز از بزرگان خراسان
بطحايي در راه احقاق حقوق معلمان
اينجا جاي زنان نيست
خيز مرد دوم براي اولشدن
روز دفاع روحاني از مردانش
هرجا توانستیم نه گفتیم
از درخشش در کانادا تا مربیگری در عراق
خاندان صدر بين دو انقلاب
امید را نقاشي ميكنم