کابینه جهانگیر دولت روحانی

دولت و کابینه دوازدهم را چرا می‌توان  و بلکه می‌بایست )به شرطها و شروطها( ، کابینه جهانگیر نامید؟ 
1- جهانگیر، به این معنا که ایران اسلامی ‌ناگزیر از ایستادن در بلندایی  است که در سال ورود به قرن جدید پانزدهم هجری شمسی  در 1400 که سال خاتمه  دولت دوازدهم است، چهره‌اش به عنوان تنها کشور واقعا مستقل، عالم‌گیر شود تا آنجا که انقلاب اسلامی ‌ایران با پشت‌سر گذاشتن 4 دهه از حیات خود، به پشتوانه مردم و رضایت اکثریت  از تنفس و حیات در زیر پرچم جمهوری اسلامی ‌ایران، آغازگر فصل نوینی از تعامل موثر با تمامی‌کشورها و دولت‌های قانونی جهان باشد. تعاملی با تکیه حقیقی و عینی بر عزت، حکمت و مصلحت؛ سه اصلی که برخی مدعیان، بخشهای حکمت و مصلحت را به جهالت یا به عمد در موضعگیری‌هایشان نادیده می‌گیرند که این نیز خود، خلاف رویه و منویات رهبری معظم نظام  عمل کردن است.
2-  جهانگیر از این بعد که ایران اسلامی‌در سال اول قرن پانزدهم هجری، پای به جهانی می‌گذارد که از جهان پوشالی کمونیسم دیگر اثری نیست مگر در منابع تاریخی؛ با فروپاشی بلوک شرق و اتحاد جماهیر شوروی، از جهان تک قطبی دهه‌های 1990 و 2000 میلادی نیزتا پایان دهه جاری میلادی،اثری نخواهد بود. لازم به یادآوری است، آنچه را نگارنده با ظهور ترامپ پیش‌بینی کرده بود در حال وقوع است. خوانندگان محترم یادداشت‌های این قلم  باید در خاطر داشته باشند که با پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، نگارنده از این تعبیر بهره جست که  تاریخ جهان را می‌بایست پس از یازدهم سپتامبر، به جهان قبل و بعد از ظهور ترامپ تقسیم کرد. ظهوری که بر خلاف رویای احیای جهان تک قطبی آمریکایی، آمریکا را دچار عوارض گسلهای  عمیق و بی بازگشت سیاسی-اجتماعی در داخل و خارج از این کشور کرده است. آمریکا در حال پوست اندازی است و  پنجه در پنجه کره شمالی انداختن، از توهم نطق کشیدن و عربده‌کشی جاهلانه برای آقایی در جهان نشات می‌گیرد،  غافل از اینکه آمریکا، بازی دو سر باختی را شروع کرده است؛ چه با شروع جنگ و چه با ترسیدن از ورود به جنگ با کشور قدرتمند کره شمالی.
3- جهانگیر به این سبب که از بزرگترین دشمنان تکفیری این نظام مقدس اسلامی‌در آستانه قرن پانزدهم، جز تفاله اثری نخواهد بود و تمدن اسلامی، در شرایط آستانگی قرار گرفته، دنیا می‌تواند به رهبری ایران اسلامی، تکوین و شکوفایی تمدن نوین اسلامی‌را تجربه کند.


نتیجه گیری:  آنچه را نگارنده بر شمرد، واقعیاتی است که تحقق آن برای ما، صرف خوشبینی و خوش خیالی نیست بلکه به واقع، تحصیل و تحقق شروط لازم برای جهانگیری کشورمان در سال 1400 است. با اینحال، تا شروط کافی را تحصیل نکنیم از چنین جایگاهی بی بهره خواهیم ماند.
بند اول از تحقق شروط کافی، حمایت از کابینه دولت دوازدهم به هر نحو ممکن است اگر انقلاب اسلامی‌و اعتلای آن را می‌خواهیم. بند دوم از تحقق شروط کافی، نهادینه کردن ساختارهای امید به آینده بهتر، همچنین تقویت نیروی اعتماد و قدرت در مردم برای اداره کشور است. بند سوم از تحقق شروط کافی، ایجاد بلوغ در درک مفهوم اداره کشور است که تا این مهم تحصیل نشود، تضاربها و تخریبهای جناحی همچنین برداشتهای ناصواب ایدئولوژیک از اسلام در اداره اقتصاد، سیاست و فرهنگ کشور که هیچیک  در قاموس و چارچوب دیدگاه‌های معمار کبیر انقلاب و مقام معظم رهبری نمی‌گنجد نتیجه‌ای جز خنثی کردن توانها و یا بازگشت به عقب را ندارد. بند چهارم از تحقق شروط کافی این است که قبل از رسیدن به آستانگی جهانگیری، دولت می‌بایست که شاخص‌های اسلامی‌بودن کشور را در قالب کمی، تعریف کند و به‌صورت علمی، این شاخصها را در مقایسه با سایر کشورها اندازه‌گیری کند تا ببینیم که در آستانه چهل سالگی انقلاب، در کجا قرار گرفته‌ایم و در طول زمان، چگونه نتایج مثبت را تقویت، نتایج منفی یا ضعیف را اصلاح کنیم و حتی به مرور زمان و هر از چندگاه، در تعریف این شاخصها، توسعه کیفی و کمی‌دهیم.  کلام امید بخش دیروز دکتر روحانی در صحن علنی مجلس شورای اسلامی‌در خصوص اصلاح ساختاری نظام بانکداری کشور همچنین توجه بیش از پیش و بایسته و شایسته به فضای سایبر (و نه تعبیر نادرست فضای مجازی) در مدیریت و اداره امور کشور عزیزمان ایران، بخشی از شاخص‌هایی است که ذکر آن گذشت.