باهنر: اصولگرایان باید حزب تشکیل دهند

باهنر: اصولگرایان باید حزب تشکیل دهند
قالیباف و رئیسی بعد از انتخابات حرف هایی زدند که چندان ضروری نبود

محمدرضا باهنر خواستار اصلاح مواضع اصولگرایان شد. دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری روز گذشته در گفت‌وگویی ضمن استقبال تلویحی از ایده «نو اصولگرایی»، تأکید کرد اصولگرایان امروز نیازمند «ارتقا» و نه «تغییر» مواضع خود هستند. او با یادآوری شکست‌های اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری، مجلس دهم شورای اسلامی و شوراها، به آسیب‌شناسی جریان متبوعش پرداخت و تأکید کرد اصولگرایان برای حصول نتیجه نیازمند ادبیات و رفتارهای جدید هستند. او با بیان اینکه «علاقه دارم که نهایتاً جریان اصولگرایی به یک ثبات مواضع دست پیدا کند»، به «مهر» گفت: من علاقه‌مندم که دو، سه حزب قدرتمند در کشور ایجاد شود و اصولگرایی هم به ثبات رأی برسد و مواضعش را اصلاح کند، البته نه اینکه تغییر دهد بلکه آن را ارتقا ببخشد. من هم در این راه هر کاری از دستم بربیاید، انجام خواهم داد.


باهنر با بیان اینکه ادبیات اصولگرایان  یک مقدار ضعیف بوده است، ادامه داد: اگر ما بخواهیم در رفتار تمام نهادهای نظام ریز شویم، ممکن است انتقاداتی وجود داشته باشد؛ مثلاً در همین انتخابات مجلس ۱۲ هزار نفر ثبت نام کردند؛ از این تعداد ۶ هزار نفر تأیید و ۶ هزار نفر هم رد شدند. بنده با شناخت میدانی که دارم، می‌توانم بگویم از آن ۶ هزار نفری که رد شدند، ممکن است به چند صد نفرشان ظلم شده و صلاحیت‌شان به ناحق احراز نشده باشد. از آن طرف هم کسانی بودند که صلاحیت‌شان تأیید شده، اما با شناختی که دارم، صلاحیت تأیید شدن را نداشتند.
اگر خودمان را جای شورای نگهبان بگذاریم، به هر حال این شورا همه تمهیدات خود را به کار گرفت و به این نتیجه رسید. وی افزود: اگر بنده به عنوان جریان اصولگرایی شورای نگهبان را نقد کنم، ممکن است آرایم زیاد شود؛ جریانی به نام اصولگرایی هست که می‌خواهد تمام قد از همه نهادهای نظام دفاع کند؛ جریان دیگری هم هست که خودش را مسئول نمی‌داند.  
این نقطه عزیمت ما در اصولگرایی مشخص نیست؛ یعنی اینکه تا کجا می‌توانیم منتقد باشیم و تا کجا نمی‌توانیم منتقد باشیم. دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری ادامه داد: بچه‌های نظامی ما از جمله سپاه و بسیج خدمات عظیمی را به امنیت این کشور و دفاع از انقلاب داشته‌اند اما ممکن است که کارشان چهارتا نقد هم داشته باشد؛ یک عده‌ای خودشان را آزاد می‌دانند و این نقدها را می‌گویند؛ اما عده‌ای دیگر می‌گویند که ما نباید چارچوب نهادهای نظام را تضعیف کنیم. خب اینها روی افکار عمومی اثر می‌گذارد. وی تصریح کرد: فکر می‌کنم که باید دقیق‌تر و علمی‌تر به جامعه نگاه کنیم. باید مقداری جامعه‌شناسی خود را تقویت کنیم؛ البته اشکالات دیگری هم وجود دارد؛ ما حتی از نظر تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری پیشرفت‌های خوبی کردیم اما هنوز اشکالات اساسی در این مسأله داریم.
وی در پاسخ به سوالی درباره «مواضع تند» روحانی در ایام انتخابات و پس از آن نیز گفت: خود قالیباف یا میرسلیم یا حتی رئیسی بعد از انتخابات حرف هایی زدند که چندان ضروری نبود.
باهنر در ادامه در پاسخ به سؤالی درباره ایده «نو اصولگرایی» که اخیراً از سوی محمدباقر قالیباف مطرح شده است، گفت: من اصلاً نفهمیدم ایشان (قالیباف) چه گفت؛ باید از خودشان سؤال کنید. اگر بحث این است که جریانات سیاسی اعم از اصولگرا، اصلاح‌طلب و معتدل کشور، مانیفست اعلام کنند و موضع بگیرند، من این را قبول دارم. ممکن است اسم‌شان هم چیز دیگری بشود؛ چون این اسم‌ها را یا ما برای خود یا برای رقیب انتخاب کرده‌ایم؛ امروز شاید واژه اصولگرایی کم کم منتفی شود؛ مثلاً بگویند تفکر. وی در عین حال تصریح کرد: اگر منظور آقای قالیباف این است که اصولگرایان دور هم جمع شوند و روی مانیفستی تفاهم کنند و مجموعاً به یک حزب برسند و روابط داخلی حزب را تعریف کنند، این یک چیز بسیار خوب است و ما هم قبول داریم؛ حالا اسمش می‌تواند نواصولگرایی یا انقلابیگری یا مثلاً حزب الف شود؛ حالا ما با اسم کاری نداریم؛ مسما برای ما مهم است.
 چند و چون ایده «نواصولگرایی»
بعد از انتخابات اخیر ریاست جمهوری بود که محمدباقر قالیباف در نامه‌ای خطاب به جوانان انقلابی، بر ضرورت «تغییر اساسی در نحوه کنش جریان اصولگرایی» تأکید و تصریح کرد که باید حرکت در راستای «نو‌اصولگرایی» هرچه سریع‌تر آغاز شود. برخی اصولگرایان پیشنهاد او را مترادف با تغییر و عدول از اصول دانسته و با آن مخالفت کردند و طیفی دیگر اصلاح روش‌ها را صلاح امروز این اردوگاه دانستند. البته طیف وسیعی از اصولگرایان به این پیشنهاد وقعی ننهادند؛ دیروز اما محمدرضا باهنر در جدی‌ترین واکنش به این پیشنهاد، تلویحاً «نواصولگرایی» را ضرورت اصولگرایان دانست اما آن را به حرکت در چارچوب احزاب قدرتمند مشروط کرد. نکته‌ای که از سوی حسین کنعانی مقدم، دبیر حزب سبز ایران و از فعالان «جمنا» نیز مورد تأکید قرار گرفت. او در این باره به «ایران» گفت: آقای قالیباف ایده‌های جدیدی برای تحرکات سیاسی دارد؛ اما باید توجه داشت ایشان نزدیک 15 سال  است در رقابت‌های سیاسی و شهرداری تهران حضور داشته و ما هنوز از ایشان یک ساز و کار حزبی و تشکیلاتی ندیدیم که بخواهیم بر آن مبنا قضاوت کنیم؛ اگر ایشان واقعاً توانایی آن را دارد که در ریل گذاری جریان اصولگرایی  تغییر ایجاد کند، باید در 15 سال گذشته ظهوری و بروزی می‌دیدیم. او سپس «جمنا» را یک نهاد مناسب برای ایجاد تغییر و تحول در اصولگرایان دانست و گفت: وقتی موضوع تغییرات اساسی بحث می‌شود، برخی فکر می‌کند منظور ما تغییر در اصول است. در حالی که ما معتقد هستیم اصول ما می‌تواند پاسخگوی نسل چهارم باشد. اما متأسفانه مشی سیاسی برای رسیدن به آن ارزش‌ها و آرمان‌ها پاسخگو نبوده است و کادر رهبری، کار تشکیلاتی، نقشه راه و برخی راهبردها نیاز به تغییر و بازبینی دارد.البته این اراده در اصولگرایان وجود داشته که با استفاده از تجربه 40 سال گذشته، در خود تغییرات اساسی ایجاد کنند؛ منتها باید ببینیم این تغییرات در مسیر رشد و تعالی سازمانی بود یا فقط این بوده که نامی عوض شود. کنعانی مقدم افزود: به نظر می‌رسد نسل جدیدی از اصولگرایی در حال شکل‌گیری در صحنه سیاسی است که می‌خواهد علاوه بر حفظ ارزش‌ها و آرمان‌ها، یک نوع بازبینی در مشی سیاسی مبتنی بر نیازهای نسل جدید انجام دهد. به اعتقاد من، «جمنا» می‌تواند در رفتار سیاسی ما تغییرات عمیقی به وجود بیاورد به طوری که مخاطبین پیام اصولگرایان را درک کنند.
اگر چه کنعانی مقدم «جمنا» را آن محملی دانسته که می‌تواند پیشرو نو اصولگرایی باشد، اما آن گونه که هم خود وی و هم محمدرضا باهنر تأکید کرد، حرکت در چارچوب احزاب راه حل اساسی‌تر و آزموده‌تری برای ایجاد تغییر و تحول است. اما آیا در میان اصولگرایان چنین حزبی وجود دارد؟ پاسخ به این سؤال قطعاً منفی است؛ نه اصولگرایان و نه اصلاح‌طلبان امروز دارای چنان تشکیلات قدرتمند حزبی نیستند که بتوانند کنشگری خود را در این چارچوب دنبال کرده و به نتیجه برسند و در نهایت ناگزیر از حرکات جبهه‌ای شده‌اند. البته با یک تفاوت عمده؛ اصلاح‌طلبان در حرکات جبهه‌ای خود سهم احزاب و نقش آنان را لحاظ کرده‌اند اما حرکت‌های اخیر جبهه‌ای اصولگرایان بیشتر مبتنی بر افراد بوده است. این در حالی است که اصولگرایان در دل خود تشکیلاتی چون جبهه پیروان خط امام و رهبری را دارند که از قریب 18 حزب اصولگرا تشکیل شده و سکان هدایت آن به عهده محمدرضا باهنر است. او در گفت‌وگوی دیروز تأکید کرد نواصولگرایی در چارچوب حزب قدرتمند تحقق می‌یابد و در عین حال تأکید کرد برای ارتقای اصولگرایان هر چه در توان دارد، خواهد گذاشت؛ حال باید منتظر ماند و دید آیا او می‌تواند بیرق «اصلاح» در اصولگرایان را بلند کند؟   گفت و گو زیباکلام: اصولگرایان در اصلاح خود جدی نیستند

در هفته‌های اخیر موضوع «نواصولگرایی» از سوی قالیباف مطرح شد؛ این نامزد انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ضمن تأکید بر ضرورت آسیب‌شناسی جریان متبوعش، خواستار تغییر و تحول در این مجموعه برای حصول نتیجه شد. با دکتر صادق زیباکلام، استاد دانشگاه درباره موانع اجرایی این پیشنهاد گفت‌وگوی کوتاهی کردیم که در زیر می‌خوانید.
به نظر شما جامعه اصولگرایی امروز اراده و جسارت دارد تا در ادبیات یا رفتاری که به عدم حصول نتیجه در انتخابات منجر شده، تحول چشمگیر و تأثیرگذار ایجاد کند؟
پیشفرض هر تغییری پذیرفتن واقعیت است؛ من شک دارم اصولگرایان اصلاً پذیرفته باشند که ناموفق بودند. واقعیتی که اصولگرایان نمی‌خواهند آن را ببینند، این است که نسل‌های دهه 60، 70 و بتدریج دهه هشتادی‌ها افکار، اندیشه و آرای آنها را قبول ندارند. خیلی از باورها، جهان‌بینی‌های اصولگرایان را در عرصه داخلی، بین‌المللی، هنر، ادبیات و فی الواقع از هیچ جنبه قبول ندارند. این واقعیت برای اولین بار دوم خرداد سال 76 خودش را نشان داد. ولی متأسفانه اصولگرایان هیچ گاه نخواستند این واقعیت را بپذیرند. بنابراین اولین گام این است که اصولگرایان این واقعیت را بپذیرند که در جذب نسل‌های جدید ناموفق بودند. نسل‌های جدیدی که خیلی به عقاید و افکار آنها گرایشی ندارد. من هنوز در بخش عمده‌ای از اصولگراها این واقع‌بینی را نمی‌بینم که پذیرفته باشند نسل‌های جدید دهه 60 و 70 و نسل‌های بعد از انقلاب قبول ندارند.
اما ایده نواصولگرایی یا آسیب‌شناسی از سوی خود اصولگرایان مطرح شده؟
بخشی‌شان تا حدودی پذیرفته‌اند؛ شاید آقای قالیباف پذیرفته باشد؛ اما خیلی‌هایشان هنوز نپذیرفته‌اند. بخصوص جریان‌های تندرو اصولگرا. همان طور که گفتم، پیش‌شرط، قبول واقعیت است. یک جریان باید علت شکست و عدم موفقیتش در حوزه‌هایی که در آن ناکامی دارد را جست و جو و بعد رفع کند. اما بخش عمده اصولگرایان معتقدند اصلاً مشکلی وجود ندارد. البته طیفی هم کم کم دارند به دنبال این می‌روند که کدام حوزه‌ها نیازمند اصلاح و بازبینی است.
برای نمونه یکی از مسائلی که «نواصولگرایی» باید بپذیرد و خیلی جدی به سمتش برود، این است که رأی مردم چقدر برایش ارزش دارد؟ چون اصولگرایان تا جایی رأی مردم را قبول دارند که با آنها باشد. ولی وقتی رأی مردم با اندیشه اصولگرایان نیست، «ان قلت» می‌آورند و خدشه وارد می‌کنند.
بخشی که این واقعیت را پذیرفته‌اند، توان ریل‌گذاری جدید دارند؟
قطعاً دارند هر گروه سیاسی از این توانایی برخوردار است.
قالیباف می‌تواند؟
قالیباف نمی‌تواند؛ این کار نیازمند برخورداری از جایگاه اندیشه سیاسی است ولی متأسفانه آقای قالیباف در این جایگاه نیست.
«جمنا» چطور؟
«جمنا» فقط برای انتخابات بود. به نظر می‌رسد اصولگرایان در این مسیر خیلی جدی نیستند؛ «جمنا» هم خیلی جدی نیست.