روزنامه آرمان امروز
1396/07/19
كار داود احمدي نژاد با مشايي به درگيري فيزيكي كشيد...
برخی واقعیتها و اتفاقات پس از مرگ افراد مشخص میشود، به این معنا که یا صلاح نیست درزمان رخدادن بیان شود و یا اینکه زمانی اهمیت شرح دارد که یک طرف موضوع در قید حیات نباشد، مانند آنچه عباس سلیمینمین، مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران، درباره روابط مرحوم داود احمدینژاد و اسفندیار رحیممشایی شرح داده است. بسیاری میدانند که داود احمدینژاد از همراهان نزدیک برادرش در انتخابات ریاستجمهوری84 بود و رابطه خوبی با هم داشتند، اما از زمانی که توجه رئیسدولت وقت به مشایی بیش از تصور داود احمدینژاد شد، رابطه دو برادر به سردی گرایید. اکنون سلیمینمین خاطراتی از آن روزها نقل میکند. او در یادداشتی در «تسنیم» به موضوع آخرین دیدارش با داوداحمدینژاد اشاره کرد. در بخشی از این یادداشت آمده است: «او (داود احمدينژاد) که زمانی از من دلآزده بود که چرا در سال84 از نامزدی ریاستجمهوری برادرش حمایت نکردم، در اواسط دولتدهم با هماهنگی قبلی به دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران که آنزمان در خیابان ایرانشهر بود آمد. او را بسیار رنجور و ناراحت یافتم. آمده بود تا نسخهای از نامهنگاریها به آقای مشایی، که افشاگر بازیهای دوگانه وی در دوران تصدی سازمان میراثفرهنگی بود، را در اختیار گیرد و برای مقابله موثرتر با حلقه پرمساله احاطهکننده برادرش نیز با من مشورت کند. وی آقایمشایی را عامل اصلی تغییر ترکیب اطرافیان متصل به رئیس دولتدهم میدانست. از درگیری فیزیکیاش با وی برایم سخن گفت و اینکه بسیار نگران تحرکات آینده این جریان است، زیرا این جریان توانسته افراد پرمسالهای چون رحیمی، مرتضوی و... را از جبههمقابل به جمع نزدیکان رئیسجمهور درآورد. از حاجداود خواستم مسائل را یکسویه تحلیل نکند و اینکه برادرش نزدیک به نیمی از کابینه که عمدتا پرکارترین و صدیقترین وزرا بودند را قربانی فردی چون مشایی کرد، نمیتواند صرفا ناشی از زمزمهشیطانی یکسویه باشد، صادقانه این سخن را پذیرفت. چهره ملول و درهمریخته وی هنگام ترکدفترم هنوز بهصورت شفافی در ذهنم هست. او رفت و درنهایت به این جمعبندی رسید که با برادری که مسیرش را تغییر داده نمیتواند کار کند. از همه موهبتهای دنیایی در کنار برادر رئیسجمهوربودن دست کشید و بر مواضع حقطلبانهاش پای فشرد که نتیجهاش کاملا روشن بود؛ کنارگذاشتهشدن! بهیاد این جمله دلسوزانه رهبری خطاب به رئیس دولتدهم افتادم: «انتصاب جناب آقای اسفندیار رحیممشایی به معاونت رئیسجمهور برخلاف مصلحت جنابعالی و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقهمندان به شماست.» هرچند در نهایت آقای محمود احمدینژاد با فاصلهزمانی مجبور شد حکم معاوناولی آقایمشایی را لغو کند، اما متاسفانه مسئولیتهای عدیدهای به وی واگذار کرد که قدرتش از معاوناول نیز برتر شد و این موضوع افراد دلسوزی چون حاجداود را بهشدت رنج میداد. میدانداری افرادی ناصادق منجر به محرومشدن رئیسجمهور وقت از افراد دلسوز در حلقهنزدیک به خود شد. این برادر کنجعزلت گزید و با بیماری سخت دستبه گریبان شد، اما از عهد و پیمان خود با آرمانهای انقلاب اسلامی هرگز عدول نکرد، روحش شاد و قرین رحمتواسعه خداوند باد! آنچه امروز از فقدان یک برادر انقلابی و صادق تلختر است، سوءاستفاده حلقهای است که مرحوم داود احمدینژاد با تمامتوان به مقابله با آن پرداخت. آیا جامعه ما بهاینسرعت حافظه تاریخیاش را از دست داده است که عدهای تصور میکنند میتوانند میراثخوار افراد صدیق ایستاده دربرابر خود شوند؟»
سایر اخبار این روزنامه
متهم ٣٢ جلدي بازهم نيامد
كار داود احمدي نژاد با مشايي به درگيري فيزيكي كشيد...
اصولگرایان ازمردم عذرخواهی کنند
پرونده احمدینژاد نبایدسیاسی شود
عارف: ۱۴۰۰ ائتلاف نداریم
دریافت املاک به بهانه ساخت حسینیه
شرط سربازی برای گواهینامه حذف شد
نصب دوربین در تمام تاکسیها
هادی خامنهای سمت جدید گرفت
فکر اصولگرایان فقط محدودسازی است
پاشنهورنکشیدگان و آینده روحانی
یاد د اشـتهـای اخـتصـاصـی
لزوم استفاده از ظرفیتها
بازداشت کارمند زمین خوار در قوچان
دوران فیلترینگ گذشته
حل اختلافات مسئولان پشت درهای بسته
تبرئه علی مطهری
پاسخ دادستانی تهران به علی مطهری