وحدت گام ها در مسیر عاشقی

«صفر» که به پایان راه نزدیک می شود، شوق زیارت و عرض ارادت جوانه می زند، مشتاقان بارگاهش بار سفر می بندند و پای پیاده در راه عاشقی می گذارند تا مس وجود را به مهربانی آستانش صیقلی ناب زنند. برای این حضور عاشقانه که از مسیر پر پیچ و خم جاده ها، سرما و گرما، رنج تن و خستگی راه می گذرد، شرط اول عاشقی است، فارغ از هر تعلقی، هر مرامی و هر آیینی. فرقی ندارد که اهل سنت باشی یا شیعه، مهم آمدن و پای در راه گذاردن است؛ درست همانند کاروان زائران اهل سنت که صبح روز گذشته به پابوسی آستان مقدس امام رضا(ع) رسیدند. به گزارش «خراسان رضوی» این کاروان در قالب شش هیئت با حضور بیش از هزار و 600 نفر از برادران اهل سنت، بعد از طی مسیر راهپیمایی از میدان 15 خرداد به سمت حرم مطهر، در رواق شیخ طوسی گرد هم آمدند. این کاروان متشکل از مدرسان حوزه علمیه اهل سنت، ائمه جماعت و قاریان قرآن و فعالان فرهنگی از مناطق پایین جام، صالح آباد، گنبد کاووس، خراسان شمالی، خراسان جنوبی و تربت جام بودند که به حرم مطهر رضوی مشرف شدند.  زیارت ثامن الحجج(ع) اولین قدم بعد از حضور با «سیدحسان الدین حسینی» امام جمعه روستای «مجن آباد» شهرستان خواف، در میان دیگر اعضای کاروان از مسیر میدان 15 خرداد به سمت حرم هم قدم می شویم. او که چهارمین حضورش به مشهد با پای پیاده و در دهه آخر ماه صفر است، می گوید: روزهای دیگر سال، وقتی به مشهد می آیم، اولین کاری که می کنم تشرف به حرم امام رضا(ع) و زیارت بارگاه و مرقد منور ایشان است. او می افزاید: ما امام رضا(ع) را با بزرگواری و خوبی هایش می شناسیم و خدا را شکر می کنیم که زاده مدینه را سرور ما قرار داد. بسیاری از ما توان مالی رفتن به مکه و کربلا را نداریم، پس باید بیش از پیش قدردان امام رضا(ع) و زیارت بارگاه ایشان باشیم. حسینی فلسفه پیاده روی آخر ماه صفر را عشق و محبت امام رضا(ع) می داند و می گوید: رنج پیمودن راه به شیرینی زیارت این بارگاه می ارزد، هر کس محب اهل بیت (ع) باشد از رنج سفر هیچ نمی فهمد. از او درباره تلاش های مذبوحانه دشمنان مشترک شیعه و اهل سنت برای ایجاد جدایی و دشمنی میان برادران مسلمان سوال می کنم که پاسخ می دهد: امام رضا (ع) بهترین حلقه وصل برای ایجاد وفاق و یکدلی میان اهل سنت و شیعه است، آن هایی هم که می خواهند بگویند شیعه و اهل سنت با هم دشمنی یا مشکل دارند بهتر است تاریخ اهل سنت و سخن بزرگانش را بخوانند؛ مولانا عبدالرحمان جامی زمانی که به تپه سلام می رسید به امام رضا(ع) سلام می داد و می گفت: «سلامٌ علی آل یاسین و طاها» ضمن این که بسیاری از بزرگان ما به کنار روضه مطهر امام رضا(ع) می آمدند و حاجت می خواستند و حاجاتشان برآورده می شد. تجربه ای خاص و دلنشین در حالی که به سوی حرم امام علی بن موسی الرضا (ع) گام بر می دارد، با او هم صحبت می شوم. «میثم جان محمدی» نوجوان تربت جامی که اولین بار است با پای پیاده در این مسیر قدم گذاشته است، می گوید: از سال ها قبل دوست داشتم به این سفر بیایم، امسال هم دلم خیلی برای زیارت حرم امام رضا(ع) هوایی شده بود، این بود که زود ثبت نام کردم و آمدم. او می افزاید: روزهای دیگر سال با پدر و مادرم به این سفر می آییم اما تجربه پیاده آمدن به این بارگاه، بسیار خاص و دلنشین است. ائمه عامل وحدت هستند «عبدالحمید شهیدی» استاد دانشگاهی که چهارمین بار است با پای پیاده از خواف راهی مشهد شده هم حرف هایی شنیدنی دارد. او می گوید: تردید نکنید محبت و ارادت به امام رضا(ع) و اهل بیت (ع) باعث حرکتم در این مسیر شد، ائمه معصومین(ع) عامل وحدت هستند و باید به آن ها تمسک بجوییم و بدانیم موهبت اهل بیت (ع) و قرآن باعث سربلندی، وحدت و سرافرازی ما در دنیا می شود. او که به همراه دیگر اعضای کاروان شهرستان خواف، 350 کیلومتر را در عرض هشت روز طی کرده درباره فلسفه این پیاده روی می گوید: وقتی بحث عشق به ائمه و ارزش ها در میان است، سختی راه، پیاده روی و خستگی تأثیری در این عشق ندارد، ضمن این که حضور در این مسیر و پیاده روی باعث می شود با خودمان مراقبه و محاسبه بیشتری انجام بدهیم و به این نکته فکر کنیم که چقدر در مسیر واقعی این امام بزرگوار قدم برداشته ایم. او ادامه می دهد: همسرم هم خیلی دوست داشت به این سفر بیاید اما کاروان ما ویژه آقایان است و قرار است التماس دعای مخصوص او را به امام رضا(ع) برسانم.   مهربان تر از پدر و مادر  «بایرام مراد بهمن» هم از بجنورد آمده، او که نزدیک به 60 بهار از خدا عمر گرفته است، می گوید: آمده ام تا شفاعت خودم و خانواده ام را در آن دنیا از امام رضا(ع) بگیرم. او ادامه می دهد: هیچ دلیلی برای اختلاف میان اهل سنت و شیعه وجود ندارد و هر تلاشی برای ایجاد تفرقه نیز از جانب دشمنان است نه برادران دینی. او که اولین بار است با پای پیاده راهی مشهد و زیارت حرم رضوی شده، می گوید: خیلی ناراحتم که تا به حال توفیق این حضور را نداشته ام اما قطعا این کار را ادامه خواهم داد. پرسش آخرم از او توصیفی از امام رضا(ع) است. برای لحظاتی به گنبد طلایی آقا نگاه می کند، چشمانش به نم اشکی تازه می شود و با بغض می گوید: راست می گویند که امام رضا(ع) از پدر و مادر برای هر کسی مهربان تر است.