روزنامه آفتاب یزد
1396/08/25
چرا اصولگرایان از دیپلماسی میترسند؟
آفتاب یزد- گروه سیاسی: «اجازه ندهید رئیسجمهوری فرانسه به ایران بیاید.» این اظهارات احمد سالک روحانی اصولگرا و نماینده مجلس در مجلس شورای اسلامی است. خیلی علنی میگوید که نباید ماکرون پایش را به کشورمان بگذارد.بعضیها میگویند سالک حق دارد و برخی هم میگویند چه طور شخصی در ردای نمایندگی یک ملت تریبون را برای تشویق به عدم تعامل با روسای جمهور کشورهااز آن خود کرده است.
سالک اظهار داشته « مطلع شدم رئیسجمهوری فرانسه به ایران میآید، باید بدانید که جنایات فرانسه در جنگ تحمیلی بر کسی پوشیده نیست. اجازه ورود به ایشان را ندهید؛ چرا که برای لابی و واسطهگری میآید تا برجام ۲ یعنی مباحث موشکی را با واسطه بین ایران و آمریکا حل و فصل کند. ما باید از ظرفیتهای داخلی استفاده کنیم. »
هرچند سالک در باره اینکه ماکرون درزمان جنگ تحمیلی دقیقا در کجای سیاست فرانسه بود سخنی نمیگوید اما حالا او به عنوان یک نماینده عضو جبهه پایداری برای سیاست خارجه تعیین تکلیف کرده است... هرچند علی مطهری در پاسخ این اظهارات گفته است: تصمیمگیری درباره این سفر برعهده مقامات عالی کشور است.
فقط ماکرون است؟
این درست که مواضع ماکرون این روزها مواضع یکی به نعل و یکی به میخ بوده، نه کاملا به سود ایران موضع گیری کرده و نه کاملا بر ضد ایران. او هم دست در دستان ترامپ به دوربینها لبخند میزند و هم در آغوش شیوخ سعودی قرار میگیرد.
اما در کنار همه اینها فراموش نباید کرد که او به عنوان رئیس جمهور فرانسه خیلی وقتها یک رابط یا حلقه واسط بین ایر ان با کشورهایی شده که با آنها مشکل داریم. به عبارتی در عین حال که ماکرون در برابر موضوع مذاکرات مجدد برجام اندکی سستی به خرج داده است و اظهاراتی درباره گفتگو درباره مسائل موشکی کشورمان داشته، اما او همان کسی هم هست که رک و راست به ترامپ گفته زیر برجام زدن دیوانگی اوست.
اما موضوع فقط ماکرون و رئیس جمهور فرانسه نیست. شاید درابتدا از حرفهای سالک این طور بهنظر میرسد که رئیس جمهور فرانسه صرفا به دلیل مواضع ماکرون میگوید مانع سفر او به ایران شوید (!) اما حقیقت این است که دلواپسی افرادی مثل سالک نه به خاطر مواضع شخص ماکرون بلکه به دلیل ریشهای چند ساله وقدیمی در ماهیت جریان سالکها است.
تراژدی زمانی غم انگیزتر خواهد بود که تنها مروری به رفتار برخی دلواپسین در هنگامه آمدن برخی از شخصیتهای کشورهای اروپایی به کشورمان بیندازیم. آن زمان درمییابیم آنچه در واقعیت روی داده نه شخص ماکرون بلکه مشکل جماعت اصولگرا با تعاملات ایران با کشورهای تاثیرگذار جهان در زمان دولت حسن روحانی است.
ماجرای فابیوس و ایدزش
تنها کافی است فلش بکی چند ماهه به دیپلماسی کشورمان در دوران تدبیر و امید بزنیم.
ماجرای فابیوس به عنوان وزیر خارجه فرانسه را کسی از یاد نمیبرد؛ کسی که در اوج تعاملات خوب برجامی و به سرانجام رسیدن توافق هستهای قراربود به ایران بیاید، اما دلواپسان مجلس، آن زمان هم از درون پارلمان ایران برای این سفر اما و اگر و جنجال به راه انداختند. آنها فابیوس را عامل ورود خونهای آلوده چند دهه پیش به ایران میدانستند و برای مخالفت با این سفر، یک زخم کهنه 30 ساله را باز کردند و او را عامل نقشه کشی برای ورود خونهای آلوده به ایدز به ایران دانستند.
در میان این مخالفتها، خبر آمد برخی از نمایندگان، او را یک صهیونیست خواندند مثل نقوی حسینی. سخنگوی کمیسیون امنیت ملی در اینباره گفت: «نمایندگان کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی به سفر "لوران فابیوس" وزیر خارجه فرانسه اعتراض کردند و گفتند چرا یک صهیونیست فرانسوی که در خونهای آلوده نقش داشته باید اولویت سفرش جمهوری اسلامی ایران باشد.»
والبته همان اعتراضات مقدمهای شد برای تجمع دلواپسان علیه فابیوس وزیر خارجه فرانسه. مخالفانی که پلاکارد به دست به طعنه در هنگام ورودش به ایران میگفتند: «سوغات قدیمت ایدز بود، سوغات جدیدت چیست؟» آنها فابیوس راکه تازه بعد از اتفاقات خوب در مذاکرات هستهای به ایران آمده بود به طرز خاص و غیردیپلماتیکی بدرقه کردند. «نه میبخشیم، نه فراموش میکنیم»، «فرانسه و آمریکا، سروته تحریمها»، « فابیوس نوکر آمریکا، جاسوس اسرائیل» از جمله شعارهایی بود که آن زمان علیه وی داده میشد.
گوجه به سمت انگلیس
اما فابیوس و ماکرون فرانسوی تنها کسانی نیستند که ورودشان به ایران با چنین واکنشهایی روبه رو شده است، چرا که این معضل گریبان انگلیس و مسئولان سابق و امروزش را نیز گرفت، نمونه بارز آن جک استراو وزیر اسبق این کشور بود. کسی که در اوایل روی کار آمدن حسن روحانی وقتی قرار بود برای مراسم تحلیف در مجلس حاضر شود بازهم نمایندگان جبهه پایداری برای جوسازی علیه یک مقام اروپایی، آن هم برخلاف تمام پروتکلهای بینالمللی به تکاپو افتادند. نمونهاش روح الله حسینیان نماینده پایداری بود که به شکل عجیبی گفت استراو به مجلس بیاید به طرفش گوجه فرنگی پرتاب میکند: «حضور جک استراو در مجلس با عکسالعمل نمایندگان همراه میشود، از اینرو در صورت حضور این فرد در مراسم تحلیف من با گوجه از او پذیرایی میکنم.» این عین حرفهای اوست.
حرفهای امثال حسینیان دو سال بعد زمانی که جک استراو عزم آمدن به ایران را برای یک حضور توریستی کرد، ادامه یافت. استراو حالا متهم به جاسوسی بود و دلواپسان سفر او به اصفهان یا شیراز را برنمیتابیدند. استراو به این اعتراضات وقعی ننهاد، به ایران آمد آن هم بارویی خندان. اما به جایش برخی اصولگرایان در مقابل هتل اطلس اصفهان جمع شدند، هرچند اندک بودند اما چهره ایران را با آن تجمع، زشت جلوه داده و میهمان نوازی ایرانیان را با شعارهایی علیه استراو زیر سوال بردند.
البته این موضوع جدای از اعتراضاتی است که بعدها آنها به حسن روحانی به دلیل نوع پوشش ترزامی نخست وزیر انگلیس در دیداری که در نیوروک داشتند، کردند.
وزیر صهیونیستی ایتالیا
وزیر خارجه ایتالیا نیز از جمله وزرایی بود که صهیونیستی خوانده شد(!)وحضورش در ایران از سوی نمایندگان اصولگرا و خبرگزاریهایشان مورد حمله قرار گرفت. "اما بنینو" وزیر وقت امور خارجه ایتالیا گفته بود که در سفرش به ایران تمایلی به استفاده از حجاب ندارد. همین حرف کافی بود تا مخالفتها و تلاش برای جلوگیری از ورود او به ایران توسط اصولگرایان به اوج خود برسد. چه بهانهای ازاین بهتر برای سرکوفت بر ظریف و دولت تدبیر و امید که همین را علم کنند. البته بنینو موقع آمدن به ایران هم در برابر حجاب مقاومت کرد و ظریف به او پیغام داد که بدون حجاب نمیتواند به ایران بیاید و باید برگردد. هرچند بنینو با اکراه روسری برسر کرد، اما انتشار تصویری بدون حجاب از او در موقع استقبال از فرودگاه کافی بود تا اصولگرایان و رسانههایشان حمله به دولت را بهخاطر همان عکس شروع و وزیر خارجه ایتالیا را هم صهیونیست بنامند.
البته ازاین اعتراضات و جنجالها درباره پوشش وزرای خارجه اروپایی زیاد بوده تا هم به آن کشور حمله شود و هم به دولت ایران.
جاسوسخانه سبز
اما دراین روزها یکی از اتفاقات دیگری که حرفهای سالک و حمله به سفر ماکرون به ایران را زیر سوال میبرد و دلیلی محکم براین است که مشکل دلواپسان شخص ماکرون نیست بلکه تمام اروپاییها و تعامل با دنیاست، موضوع تاسیس دفتر اتحادیه اروپا در تهران است. اتحادیه اروپا مایل است دفتری در تهران داشته باشد تا بتواند مفاد توافقنامهها میان ایران و اتحادیه اروپا را بهتر و با سرعت بیشتری پیگیری کند.که البته این موضوع درجاهای دیگر دنیا یک امر طبیعی تلقی میشود اما برای امثال جبهه پایداریها و رسانههای جریان راست اصلا چیز طبیعی نیست.
برای همین است که آنها و رسانههایشان بلافاصله با پیش آمدن موضوع دفتر اتحادیه اروپا زمین و زمان را به هم بافتند و فریاد وامصیبتا سر دادند که" این روزها اروپاییها قراراست برای جاسوسی در کشور چنین دفتری را ه بیندازند "و از همین رو به دفتر اتحادیه اروپا عنوان جاسوسخانه سبز را دادند. عنوانی که بیتردید میتواند نیت این جماعت را نسبت به اروپاییان و تعاملاتشان به تصویر بکشد.
حرفی که عدهای نمیفهمند
در حالیکه دولت در تلاش است تا به مردم اروپا و ایران بگوید، برجام یک توافق برد-برد است و روابط ایران و اروپا نیز که پس از برجام گسترش یافته، روابطی برد – برد، اما دلواپسان برای آنکه کشور و دولت را در این برجام شکست خورده جلوه دهند، هیچ گونه دیدار و توافقی با اروپاییها را برنمی تابند.
با نگاهی گذرا به این جریانات است که میتوان به خوبی به این نتیجه رسید که حرفهای سالک نسبت به سفر رئیس جمهور فرانسه به ایران بیش از آنکه یک دلسوزی باشد یک بهانه برای اعمال فشار علیه تیم دیپلماسی کشورمان و البته جو سازیهای ناشی از آن است. به عبارتی در شرایطی که لازمه ایستادگی در برابر لفاظیهای ترامپ رابطه خوب با اروپاییها و جداکردن قاره سبز از ایالات متحده است، عدهای در داخل کشور با بیان سخنانی تحریکآمیز و صد البته
ضد اروپایی سعی دارند بین ایران با اروپا فاصله بیندازند که بی تردید این عین همانی است که ترامپ میخواهد (!) ودست آخر اینکه اگر بر فرض ماکرون در برخی اظهارنظرهایش لغزشهایی ضد ایرانی داشته بی تردید مذاکره و تعامل است که میتواند مواضع ناصحیح او در قبال کشورمان را بهبود ببخشد، نه خط و نشان کشیدن و به ایران راه ندادن او.
سایر اخبار این روزنامه
بفرمایید مسکن مهر
تاوان حمایت کور
مزایای بستن حسابهای راکد بانکی
سوز ساز اسپندار در فراق غم یار
قیمتهای جدید نان از اول آذر
کره شمالی ترامپ را به حبس ابد محکوم کرد!
چرا اصولگرایان از دیپلماسی میترسند؟
دلیل حمایت اروپا از برجام اقتصادی نیست
فقط یادگرفتهایم وعده بدهیم
وقتی ساختمانهای دولتی فرو ریختهاند یعنی فساد رخ داده