چه کسی برای زلزله‌زدگان بر زمین خواهد خفت؟

مجتبی نریمان
یکی از پاراگراف‌های معروف رمان سقوط نوشتۀ آلبرکامو آنجایی است که می‌گوید:
«برای من ماجرای مردی را نقل کرده‌اند که دوستش به زندان افتاده بود و او شب‌ها بر کف اتاق می‌خوابید تا از آسایشی لذت نبرد که رفیقش از آن محروم شده بود. چه کسی،  آقای عزیز‌، چه کسی برای ما بر زمین خواهد خفت؟ صفحۀ ۶۱».
***


اینک که چند روز از زلزله می‌گذرد می‌توان با آرامش بیش‌تری دست به قلم برد. این شب‌ها هوا بسیار سرد شده است و وارد فصل سرما شده‌ایم. بی‌شک برای زلزله‌زدگانِ بی‌پناهِ داغ‌دار و گرسنه در آن جغرافیا هوا سردتر خواهد بود. سوالی که پیش می‌آید این است که چه کسی برای آن‌ها بر زمین خواهد خوابید؟ کدام مسئول؟ کدام شهروند؟ کدام یک از ما؟
مثل تمام بحران‌های گذشتۀ کشور ضعف مدیریت بحران دوباره خودنمایی کرد. مردمی که برای کمک‌رسانی مادی و معنوی نمی‌دانستند و نمی‌دانند به کجا می‌توانند اعتماد کنند. این عدم اطمینان خود از بزرگ‌ترین بحران‌های کشور است. صدها نام و شماره حساب در فضای مجازی دست به دست می‌شود و زیر آن می‌نویسند: «فردی مورد اطمینان برای کمک‌رسانی.» 
و سوال اینجاست که چرا مردم به هیچ مرجع دولتی و حکومتی برای رسیدن کمک‌های خود به دست آسیب دیدگان اطمینان ندارند؟ جز جمعیت امام علی (ع) چند مرجع قابل اطمینان برای مردم مانده است؟ چه اتفاقی می‌افتد که مردم با یک درخواست مجازی بیش از یک میلیارد تومان برای کمک به حساب دکتر صادق زیباکلام واریز می‌کنند؟ جز اعتبار و اعتماد مردم به برخی شخصیت‌ها چه چیزی می‌تواند این مهم را امکانپذیر کند؟ در این وانفسا وظیفۀ ستاد بحران چیست؟ مسئول آن کیست؟ بودجۀ این مرکز چگونه خرج می‌شود؟ آیا تا کنون گزارش کار شفافی از اقدامات صورت گرفتۀ ستاد بحران کشور ارائه 
شده است؟
چند روز پیش ویدیویی از امیر جعفری هنرپیشۀ سینما دست به دست شد با تیتر «اظهارات جنجالی و شجاعانۀ امیر جعفری در حضور معاون دادستان تهران.» در آن ویدیو امیر جعفری می‌گوید «بیماران سرطانی با کمک مردم درمان می‌شوند. برای سیل‌زدگان و زلزله‌زدگان مردم کمک جمع می‌کنند. زندانی‌ها هم با کمک مردم آزاد می‌شوند. 
پس دولت‌ها چه می‌کنند؟» به راستی اگر مردم نبودند دولت‌ها و ارگان‌ها چه می‌کردند؟ به قول رئیس جمهور حسن روحانی در اشاره به تخریب تأسف‌بار خانه‌های مسکن مهر « ثابت شد که مردم بهتر از دولت برای خود خانه می سازند» آری، مردم بهتر از هر ارگان و دولتی می‌توانند برای خود زندگی خوبی داشته باشند، اگر سنگ لای چرخ آن‌ها گذاشته نشود، حمایت پیشکش. اما کار ارگان‌های نظامی در زمان صلح چیست؟ فقط برج‌ سازی؟ چرا مردم زلزله‌زده سخنان رئیس‌جمهور را قطع کردند و با اعتراض فریاد زدند «فقط ارتش ، فقط ارتش
 کمک کرد».
به راستی در میان تمام تصاویر غمناک و دردآور، همدلی مردم صحنه‌های زیبایی را رقم زد. از مردمی که خودجوش در گروه‌های تلگرامی و اینستاگرام به جمع‌آوری کمک‌های نقدی و غیر نقدی پرداختند تا ورزشکارها و هنرمندانی که هر کدام نقش تختی در زلزلۀ بوئین‌زهرا را ایفا کردند. مردمی که دیگر منتظر هیچ مقامی نمی‌مانند و خود آستین‌ها را بالا می‌زنند. 
مردمی که با تمام مخالفت‌ها و نارضایتی‌ها و سختی‌های زندگی پای صندوق‌های رأی می‌روند به ایستادن روی پای خود عادت کرده‌اند. آری، به مردم کاری نداشته باشید. برای مردم خانه نسازید. حق آن‌ها را بدهید، آن‌ها خود خانه‌ها و شهرهای بهتری خواهند ساخت. کاری به کار مردم نداشته باشید، آن‌ها زندگی آرام‌تری خواهند داشت. جای حل مسأله با ناسزا گفتن به معاون اول رئیس جمهور در پی حذف صورت مسأله نباشید، نابودی مسکن مهر را همگان شاهد بودند و این ویرانی زادۀ ذهن خلاف معاون اول رئیس جمهور نبود. هر صبح که از خانه بیرون می‌آیم روی زمین، روی صندلی پارک‌ها و زیر پل‌ها آدم‌هایی را می‌بینم که در سرما بی آن‌که پتویی روی خود انداخته باشند روی زمین سرد خوابیده‌اند. در همین تهران، در همین پایتخت. به ظاهر در تهران از زلزله خبری نیست اما هستند کسانی که همچون زلزله‌زده‌ها در سرما و بدون سقف می‌خوابند. نکند دیگر به لرزش‌ها عادت کرده‌ایم و زلزله را احساس نمی‌کنیم؟ آری برادر، ما روی گسل زندگی
 می‌کنیم.‌