من آنم که رستم بود پهلوان!

انگیزه کارهای محمود احمدی‌نژاد و اطرافیانش کاملا مشخص است که برای جلب توجه است و هدف این کار از یک طرف مظلوم‌نمایی و از طرف دیگر تبلیغاتی است که به‌این شکل عمل می‌کنند تا بلکه کسب پایگاه اجتماعی کنند. قصد آن‌ها مطرح کردن خودشان به نوعی است تا اجازه ندهند به فراموشی سپرده شوند. اما اینکه چرا برخوردی با اینها صورت نمی‌گیرد واقعا جای تامل دارد و مشخص نیست که چرا تا این اندازه آزادی عمل برای اطرافیان و شخص خود احمدی‌نژاد در نظر گرفته شده که بتوانند از چنین موضعی برخورد کنند. درحالی که اگر یکی از اصلاح‌طلبان همین بساط بست‌نشینی را پهن کرده بود، به انواع مختلف با او از طرف اصولگرایان و همفکران سابق احمدی‌نژاد برخورد شده بود. جالب اینکه شاهد نوعی سکوت هم از طرف همفکران سابق احمدی‌نژاد هستیم و این نحوه برخورد اصولگرایان با همفکرانشان جای تامل دارد که چرا سکوت پیشه کرده و اقدام خاصی در برخورد با این بست‌نشینی صورت نداده‌اند؟ اوضاع مبهمی است که چرا به‌این شکل با احمدی‌نژاد و اطرافیانش برخورد می‌شود اما با اصلاح‌طلبان به نحو دیگر؟ به نظرم این دوگانگی در برخوردها به‌قدری مشهود است که دیگر کسی نمی‌تواند آن را نادیده بگیرد. احمدی‌نژاد در حالی از حقوق مردم صحبت می‌کند که خودش اعتقادی به آن ندارد و تنها یک هدف تبلیغاتی و سیاسی را از این بحث دنبال می‌کند وگرنه ما همه می‌دانیم که احمدی‌نژاد در مقام عمل توجه چندانی نسبت به حقوق مردم نداشت. اینکه الان از حقوق مردم دم می‌زند و یادش افتاده که چنین واژه‌ای هم وجود دارد، قطعا یک بحث تبلیغاتی است که دنبال می‌کند. ضمن اینکه وقتی چنین به قوه قضائیه حمله می‌کند، به‌این دلیل است که اطرافیانش از ناحیه قوه قضائیه تحت پیگیرد قرار گرفته‌اند وگرنه در گذشته چنین رفتاری را در این حد از احمدی‌نژاد زمانی که در قدرت بود، سراغ نداریم. منظور احمدی‌نژاد از حقوق مردم، حقوق عامه مردم ایران زمین نیست بلکه حقوق مردم برای او همان دو، سه نفر نزدیکانش هستند که به سمت بست‌نشینی رفته‌اند. به هر حال سیاست‌های احمدی‌نژاد چندان در راستای دفاع از حقوق مردم نبود و آنچه الان از آن صحبت می‌کند، صرفا یک بحث تبلیغاتی برای اهداف خاص سیاسی است. اینها سعی می‌کنند که چهره شجاعانه‌ای از خود نشان دهند و به نوعی ادبیات تهاجمی هم در پیش گرفته‌اند و می‌خواهند خودشان را هم قهرمان جلوه دهند و هم بی‌گناه! یعنی از یک طرف ژست مظلومیت و از طرف دیگر ژست قهرمانی می‌گیرند و دنبال این هستند که از این طریق ضمن اینکه خود را مطرح می‌کنند پایگاهی هم برای خود درست کنند. چون احساس می‌کنند پایگاه از دست رفته‌شان شاید از این طریق قابل احیا باشد. به نظر می‌رسد راه در پیش گرفته برای کسب پایگاه به جایی نخواهد رسید. بست نشستن نشان از آن دارد که خیلی نسبت به دارا بودن پایگاه مردمی امیدوار نبودند. احمدی‌نژاد و اطرافیانش اگر می‌دانستند که پایگاه وسیع مردمی دارند، بعید نبود که فراخوان می‌دادند و مردم را به خیابان‌ها می‌کشاندند. به همین دلیل بیشتر دنبال این هستند که از این روش پایگاهی برای خود درست کنند که به جایی هم نخواهد رسید. به نظر می‌رسد احمدی‌نژاد امیدواری چندانی نسبت به‌ آینده سیاسی خود ندارد. اقداماتی هم که انجام می‌دهد بیشتر شبیه اقدامات انتحاری است. کارهایی که در پیش گرفته در فضای سیاسی فعلی نوعی انتحار سیاسی محسوب می‌شود و فکر نمی‌کنم به آنچه مدنظرش است از این طریق بتواند دست‌یابد.
* نماینده اسبق مجلس