با بودجه سیاسی برخورد نکنیم

بودجه، سندی است که برنامه‌ها و اولویت‌های دولت‌ها در حوزه‌های مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و... را با آن سامان می‌دهند. در حقیقت سند درآمد و هزینه دولت است. ما اگر بخواهیم بودجه را تجزیه و تحلیل کنیم، اول باید بدانیم جایگاه آن کجاست؟ بودجه در همه حوزه‌های اقتصادی کشور نقش دارد. در توسعه اقتصادی، در حوزه‌های عمرانی، اجتماعی، انجام وظایف دولت، جهتگیری دولت و خط مشی برنامه‌های دولت به‌عنوان یک سند بسیار مهم نقش‌آفرین است. اما این بودجه سندی است که به‌صورت رقم و عددی، درآمدهای دولت در یک ستون و هزینه‌ها در ستون دیگر و همچنین برنامه‌های دولت را توضیح می‌دهد. دولت موظف است بودجه یکساله را در چارچوب برنامه‌های پنجساله تنظیم و اجرا کند؛ یعنی باید یک قسمت مهم از اهداف برنامه‌های بلندمدت دولت را دنبال کند و جهتمند باشد. بنابراین باید در چارچوب برنامه ششم باشد. نکته دیگر اینکه فضای عمومی دولت در داخل و خارج باید به‌گونه‌ای در بودجه انعکاس یابد؛ یعنی ما باید عوامل موثر در فضای داخلی و خارجی دولت را مورد ارزیابی قرار دهیم تا دریابیم بودجه ارائه‌ شده توسط دولت کارشناسی است یا خیر؟ بحث مهم دیگر هم بحث فنی و حرفه‌ای نوشتن بودجه است؛ اینکه‌ آیا این بودجه که در چارچوب خود یک دانش، حرفه و تخصص است، متناسب با شرایط و اقتضائات روز جمهوری اسلامی ایران هست یا خیر. در حوزه پیرامونی و بین‌المللی اگر به واقعیت‌ها نگاه کنیم، در شرایط محدودیت قرار داریم؛ یعنی به‌رغم اینکه دولت در زمینه برجام زحمات زیادی کشید تا به گشایش فضای اقتصادی کشور، برداشتن تحریم‌ها، امکان فروش بیشتر نفت و بهره‌مندی از ذخایر ارزی دست یابیم و تحقق این موارد را منوط به اجرایی شدن برجام و از آثار برجام می‌دانست، اما با برخورد آمریکا و غیرآمریکا فضای مورد انتظار ایجاد نشد، لذا ما با شرایط دیگری از فضای بیرونی در ارتباطیم. از طرفی با مشکلات ریشه‌ای در اقتصاد مواجهیم، به‌گونه‌ای که اخیرا دکتر نیلی آمار بیکاری را حدود سه‌میلیون و 750‌هزار نفر اعلام کرده که قسمت عمده ‌این افراد را تحصیل‌کرده‌ها تشکیل می‌دهند. همچنان از رکود خارج نشده‌ایم و صنایع ما در رکود است. قریب به 50 تا 60‌درصد مردم درآمدشان با هزینه‌هایشان تطابق ندارد. محیط زیست، آب، نظام بانکی، حاشیه‌نشینان و... از دیگر مشکلات مطرحی است که همگان بدان واقفند و خود دولت هم بیان می‌کند. اما مشکلات روزمره و بلندمدت جز با بودجه‌ای که ‌این مسائل را درک کرده و امکان حل آن را داشته باشد، رفع نمی‌شود. مثلا اگر بخواهیم تولید را راه بیندازیم تا بیکاری رفع شود، نیاز به سرمایه‌گذاری داریم که مستلزم بودجه‌های عمرانی است تا زمینه‌های توسعه فراهم شود. درآمد مردم منوط به ‌ایجاد اشتغال است؛ پس باید کار ایجاد شود. دولت با چنین محدودیت‌هایی هم مواجه است پس باید به کارهای ریشه‌ای بپردازد که یک قسمت آن در قالب بودجه باید سامان پیدا کند. نکته بعد عملکرد هشت‌ماهه گذشته دولت در سال 96 است که چراغ راهی برای آینده محسوب می‌شود. باید ببینیم بودجه سال96 چه مقدار براساس مصوبات عملیاتی شده تا بگوییم براساس این روند سال97 هم چه اتفاقی می‌افتد؛ مگر انتظار یک اتفاق شوکی در سال 97 را داشته باشیم و یکباره یک تغییر و جهت کلی در اقتصاد ایجاد ‌شود که در این‌صورت گذشته را نمی‌توانیم مبنای آینده قرار دهیم، اما بعید به نظر می‌رسد در سال97 با یک شرایط غیرمترقبه شوکی و مثبت در اقتصاد مواجه باشیم که انتظار جهش داشته باشیم.
ادامه صفحه3