روزنامه قانون
1396/10/02
هــول زلزله
بالاخره کابوس زلزله شهر به شهر ایران را زیر پا گذاشت و به تهران رسید. ساعت یازده و نیم چهارشنبهشب به خانه تهرانیها پا گذاشت و خواب را از چشم هایشان ربود. مردم هراسان و وحشتزده از خانه ها بیرون زدند تا زیر آوار نمانند. پیش فرض ذهنی اغلب تهرانیها، زلزله مساوی با مرگ است و تنها راه نجاتشان برای فرار از زلزله را دور ماندن از هجوم آوار ساختمان های مسکونی می دانند. دقایقی بعد از زلزله، خیابان های تهران پر از حضور مردمی شد که ترس امانشان را بریده بود. همه فرار می کردند، بی آنکه کسی به وضعیت بقیه توجه کند. زلزله اول که 5.2 ریشتر بود، تمام شد و مدتی بعد خبر آمدن پسلرزه ها یکی بعد از دیگری از مرکز زلزله نگاری تهران در کانال های تلگرامی چرخید. مردم موبایل به دست در خیابانها خبرهای را دنبال میکردند و عده ای داخل مغازهها میزگرد زنده تلویزیونی درباره زلزله را تماشا میکردند. پیرزن ها و پیرمردها با پتویی در دست در حالی که به سختی پله های آپارتمان منزل مسکونی شان را پایین آمده بودند، روی جدول سر کوچهشان نشسته بودند و در انتظار اینکه کی خبر تمام شدن وضعیت قرمز بعد از زلزله را اعلام میکنند، به سر می بردند. زن و شوهرهای جوانی که ماشین نداشتند، دست بچههای کوچکشان را گرفته بودند و بیخواب و هراسان بهدنبال جایی امن برای سپری کردن لحظه های بحرانی میگشتند. پارکهای کوچک محلی جای سوزن انداز نبود. مردم کنار همدیگر نشسته بودند از دردی مشترک صحبت میکردند که هر لحظه ممکن است از راه برسد و دنیایشان را به پایان برساند. تا قبل از زلزله همه راحت و آسوده در خانههایشان نشسته بودند و تصویر مرگبار زلزله تهران، جایی در ناخودآگاه ذهنشان بود که گاهی به آن فکر میکردند. حالا این تصویر مقابل چشم هایشان زنده و زنده تر می شود و هیچ کاری هم نمی شد کرد. البته بعضی ها با وجود شنیدن و خواندن خبرها، تختخواب و اتاق هایشان را ترک نکردند و با ذکر «هرچه باداباد» خوابیدند. محمد و خانوادهاش، یکی از این خانواده ها هستند. او می گوید:« در کشورهایی مانند ژاپن زلزله های هشت ریشتری می آید و مردم خانههایشان را بیشتر از همه جا برای پناه گرفتن امن می دانند. در ایران هم باید همین گونه باشد. باید آنقدر درمورد امنیت خانههایمان مطمئن باشیم که از وحشت به خیابان ها پناه نبریم». زن و شوهر جوانی که هر دو از شدت سرما در گوشه یکی از میدان های شهر تهران نشسته اند و از سرما به خود می لرزند، میگویند:« وقتی زلزله آمد لوستر خانه تکان خورد، از خانه بیرون آمدیم و نیم ساعت با لباس خانه در خیابان ایستادیم اما به داخل خانه رفتیم، لباس های گرممان را پوشیدیم، یک وعده غذایی با خودمان برداشتیم و پول و طلاهایمان را در کیف گذاشتیم و با چند پتو خانه را ترک کردیم». پیرمردی که از شدت وحشت با زیرشلواری از خانه بیرون آمده بود، با هول و هراس به پسرش گفت:« چرا همه آمدید بیرون؟ بروید داخل خانه»؛ این را به پسرش میگوید و همه می زنند زیرخنده.مردم در آلودگی و وحشت محبوس شدند
محبوبه، دوخواهرش را که هر دو معلول هستند با تلاش فراوان از خانه بیرون آورده و میگوید:«میترسیم دوباره به خانه برگردیم ، زلزله شود». سه تایی در سرما می لرزند و صورت هایشان سرخ شده. تعداد زیادی از تهرانی ها هم تصمیم گرفتند شهر را به مقصد شهرهایشان ترک کنند تا در امان بمانند اما ترافیک زیاد و و بند آمدن خیابان های تهران اجازه حرکت ماشین ها را نمی داد. پمپ بنزین ها شلوغ شد و صفها لحظه به لحظه طولانی تر شد. شاخص آلودگی هوا که برای تمام گروه ها ناسالم بود از 150 با 190 رسید طوری که دیگر حتی در تهران امکان نفس کشیدن هم به سختی وجود داشت. تهران مانند زندانی شده بود که همه قصد فرار کردن از آن را داشتند اما درهای آن بسته بود. پایانه های مسافربری هم پر از مسافرانی بود که میخواستند به هر قیمتی بلیتهایشان را بگیرند و تهران را ترک کنند. تعداد زیادی از مردم در ماشینهای روشن کنار خیابان شب را به صبح رساندند. عده ای چادرهای مسافرتی شان را برداشتند و در پارکها و کنار خیابان ها چادر زدند. آتش روشن کردند و دورش نشستند تا شب قبل از یلدا را در هراس زلزله سپری کنند. در این هنگام بود که هلال احمر در خبری به مردم اعلام کرد شهروندان برای گرم شدن داخل ماشین ها یا چادرهایشان از روشن کردن پیکنیک خودداری کنند. حجم بالای شایعات در تلگرام هم بر ترس و حشت مردم دامن زده بود. در چنین مواقعی در وهله اول شهردار تهران باید درباره وضعیت شهر تهران گزارش ارائه کند و در وهله دوم سازمان مدیریت بحران اما از مسئولان راه و شهرسازی گرفته تا هلال احمر همگی درباره وضعیت زلزله صحبت کردند. در این میان حجم خبرهای نادرست و شایعه بسیار زیاد بود تا جایی که دیروز پلیس فتای تهران اعلام کرد تعدادی از شایعهسازان زلزله را دستگیر کرده است. عده دیگری از مردم نیز در میان آلودگی هوا فارغ از همه چیز، قلیانهایشان را به میدان های شهر برده بودند و میان آن حجم آلودگی هوا قلیان میکشیدند تا هم ترس زلزله را فراموش کنند و هم دور هم باشند. در این میان تنها کسانی که هیچ تغییری در روال عادی زندگیشان پیش نیامد کارتونخواب ها بودند. پتوهایشان را به دوششان انداخته بودند و مردم مضطربی را تماشا میکردند که از شدت ترس و سرما می لرزیدند.
97 مصدوم در زلزله تهران
يكي از نقاط پررنگ در زمينلرزه اخير تهران، مصدوميت 97 شهروند بود. اتفاقي که با توجه به عدم خسارات مالي و تخريبي در زلزله اخير، بسيار قابل تامل است و خبر از نبود آگاهي و اطلاع لازم شهروندان از واكنش صحيح در هنگام زلزله ميدهد. در پی وقوع زلزله ۵۰ نفر در البرز، ۳۴نفر در تهران، ۱۲ نفر در ساوه و یک نفر نیز در قزوین مصدوم شدند و همچنین یک خانم باردار نیز به دلیل ترس ناشی از زلزله در استان البرز جان خود را از دست داد تا بار ديگر افسوس نبود آمادگي روحي- رواني و آموزشي لازم از سوي شهروندان را بخوريم. يكي از موضوعات بسيار مهم در هنگام وقوع زلزله، واكنش صحيح شهروندان در هنگام زمينلرزه و پناهگيري هاي اصولي است. اين در شرايطي است كه در زلزله اخير تهران، واكنشهاي سرزده از سوي مردم، چندان با استانداردها و اصول ايمني همخواني نداشت و سبب بروز گره هاي ترافيكي در شهر، ازدحام در مكان هاي ناامن، هجوم به جايگاههاي سوخت و در نهايت مصدوميت تعداد قابل توجهي از شهروندان درهنگام فرار از زلزله شد. ارائه آموزش هاي صحيح و كارآمد براي واكنش صحيح در هنگام زلزله، از مهمترين موضوعاتي است كه مي تواند خسارات مربوط به زمين لرزه را تا حد بسياري كاهش دهد و نياز است مديران شهري و دستگاههاي مختلف از اين پس اهميت آموزش به شهروندان را در اولويت برنامه هاي خود قرار دهند. رامین رادنیا، کارشناس مدیریت بحران در گفت وگو با «قانون» درباره نقش آموزش در مدیریت بحران می گوید:« ما باید به سمت رسانه هایی مانند صدا و سیما برای آموزش های پیشگیری از بحران برویم چون به طور مستقیم با مردم در ارتباط هستند. فکر می کنم که طرح هایی با نام مانورهای زلزله در مدارس نیز اجرا شده که دانش آموزان را با روشهای رویارویی با آن آشنا می کند». او درباره اینکه این آموزه ها در تهران کافی و تاثیرگذار بوده یا نه نیز گفت: «فکر میکنم این آموزش ها تا کنون تاثیرات مثبتی را داشته و مردم توانسته اند ازآن استفاده کنند. با اين حال تا رسيدن به نقطه مطلوب و ايدهآل در اطلاع رساني و آگاهي بخشي به شهروندان فاصله داريم و زلزله اخير نيز نشان داد كه بايد بيش از گذشته موضوع آموزش مورد توجه قرار گيرد. اینکه بدانیم در مواقع بحرانی و زلزله چه کاری انجام دهیم تا حد زیادی از کم شدن تلفات موثر است و در كشورهاي لرزهخيز همچون ژاپن، واكنش سريع و صحيح مردم در برابر زمينلرزه، موضوعي نهادينه شده است و شاهديم كه در برابر زمين لرزه هاي 6 و هفت ريشتري نيز كمترين خسارات ممكن بر جاي مي ماند.
ديگر زلزله را جدي بگيريد
حسامالدین نراقی/ کارشناس مدیریت عمل امداد و نجات
همه مردم باید مراقب حادثه باشند. مردم توجه کنند که اگر ساختمانهایشان ترکهای شدید دارد یا در وضعیت نمای بیرونی ساختمانشان تغییری ایجاد شده، باید اقدامات امنیتی لازم را برای حفاظت از خود بعمل آورند.حادثه خبر نمیکند، اما اتفاق چهارشنبه شب به مردم تهران مجددا هشدار داد تا آماده باشند. آخرین زمینلرزهای که در تهران حس کردیم، زلزله ۲۱ آبان ازگله بود. البته قبل از آن هم زلزله کهک قم در سال ۱۳۸۶ رخ داد. این درحالی است که متاسفانه طی این سالها دقت لازم توسط مردم و مسوولین در نهادهای مختلف دولتی و عمومی نسبت به موضوع آمادگی در برابر زلزله انجام نشده است و اکنون به این مسائل فکر میکنیم، درحالیکه ما از زمان زلزله بم در سال ۸۲ فرصت برای اقدام زیاد داشتهایم. اولین کاری که بعد از این حادثه میتوان انجام داد تلاش برای کاهش مخاطره است؛ یعنی باید بتوانیم مخاطره حادثهای چون زمینلرزه را با اقدامات اصولی کاهش دهیم و یکسری مهارتها را بیاموزیم و در عین حال پیشگیری کنیم. در حال حاضر به دلیل وقوع زمینلرزه همه مشتاقند تا آمادگیهای لازم را کسب کنند، اما متاسفانه ما در گذشته این تجربه را داشتهایم و دیدهایم که این تب تند زود میخوابد و بعد از گذشت مدتی از حادثه یادمان میرود. این درحالیست که این اتفاقات هشدار است و باید در راستای کاهش مخاطره گام برداریم. البته این کار نیازمند زمان، تعهد و هزینه است.باید توجه کرد که فضای مجازی منبع معتبری برای دریافت این اطلاعات نیست، بلکه باید به منابعی چون کتاب، مقالات دانشگاهی، افراد مرجع و ... مراجعه کرد. در وهله دوم باید پیش از وقوع حادثه اقدامات لازم را انجام داد. به عنوان مثال باید وسایلی را تحت عنوان کیف نجات جمعآوری کنیم. این وسایل شامل پوشش لباس و وسایل گرمایشی مانند پتوهای سبک، کیسه خواب، پتوهای نجات، کفش، کلاه، دستکش و...، آب معدنی، تغذیه کم حجم (قرار نیست با این تغذیه سیر شویم، بلکه باید موادی چون بیسکویتهای مقوی را به همراه داشته باشیم تا از ما در برابر گرسنگی محافظت کند)، کیف کمکهای اولیه، وسایل برنده و دوزنده، سوت، فندک یا کبریت، کپی مدارک هویتی و مالکیتی، چراغ قوه و رادیو است و باید آنها را در یک کولهپشتی به صورت آماده داشته باشیم. اعضای خانواده باید بدانند که کجا هستند و چه خطراتی تهدیدشان میکند. تصور کنید اگر حادثه چهارشنبه شب، در ساعت اداری اتفاق میافتاد با هرج و مرج بیشتری روبه رو میشدیم. بنابراین حتما با خانوادهتان هماهنگی کنید. به عنوان مثال مشخص کنید که در سه ساعت اول حادثه در فلان مکان حاضر میشویم و اگر نرسیدیم قرار بعدیمان شش ساعت بعد از حادثه در محل دیگر. این کار باعث کاهش هرجومرج میشود، اما باید بدانیم که همه این اقدامات به تمرین و آمادگی نیاز دارند. بنابراین همواره باید برای شرایط اضطرار آماده باشیم؛ چراکه در کشوری زندگی میکنیم که بیش از ۸۰ درصد مساحتش در معرض زمینلرزه است.از سويي، سه تیپ ساختمان در کشور وجود دارد؛ ساختمانهایی که پیش از زمینلرزه سال ۶۹ رودبار و منجیل ساخته شده که اصول استاندارد مهندسی زلزله در آنها خیلی رعایت نشده است، ساختمانهایی که در حد فاصل زلزله رودبار و منجیل تا زلزله بم ساخته شدهاند که در آن زمان آییننامه ۲۸۰۰ ساختوساز را در کشور داشتیم، اما توصیهای بود، نه الزامی و سوم هم ساختمانهایی که از زلزله بم به بعد ساخته شدند که در آن زمان رعایت اصول این آییننامه الزامی شد. بنابراین باید ببینیم ساختمانمان برای کدام سال است و در این صورت میتوانیم یک ارزیابی درباره ایمنی آن انجام دهیم.برخي معتقدند كه در هنگام زلزله مي توان در همان داخل خانه پناه گرفت اما درباره امن بودن گوشههای دیوار یا چارچوبهای درها نیز نمیتوان به طور قطعی نظر داد. به عنوان مثال چارچوبهای در خانههای ۳۰ سال پیش که از فلز و تیرآهن بوده، مناسب است، اما در ساختمانهای جدید چارچوبهای چوبی یا با فلز سبک قابل اطمینان نیست. در عین حال ایدهای با عنوان مثلث حیات سالهاست که مطرح میشود که بر اساس آن در هنگام زلزله در گوشهها، دور از شیشهها یا اجسامی که ممکن است سقوط کنند، پناه بگیرید و یک زاویه مثلثی داشته باشید. البته مثلث حیات، یک ایده است که نمیتوان آن را تایید یا نقض کرد.