تبری جستن در وقت اضافه

آفتاب‌یزد- گروه‌سیاسی: «اسلام به ما اجازه نمی‌دهد برای رسیدن به قدرت دست به هر اقدامی بزنیم. اسلام به ما اجازه نمی‌دهد جز برای خدمت، بخواهیم به قدرت برسیم. اشتباهات امروز آقای احمدی‌نژاد حاصل نگاه غلطی است که می‌گوید هدف، وسیله را توجیه می‌کند. آقای احمدی‌نژاد در دولت دهم، آرام آرام به سمت گفتمان جریان رقیب حرکت کرده و یک نگاه التقاطی بین گفتمان انقلاب‌اسلامی و جریان رقیب پیدا کرد که این نگاه، او را از عدالت و گفتمان انقلاب‌اسلامی دور کرده و به حاشیه برده است.»
صادق محصولی هم با این حرف‌هایش از احمدی‌نژاد اعلام برائت کرد. همین دیروز. انگار نه انگار که این دو، دهه‌هاست که با هم دوست بوده‌اند، چه روزهایی که با هم نگذراندند چه در موقع استانداری احمدی‌نژاد در اردبیل چه وقتی که هر دو در نهادهای دیگر برو بیایی داشتند. سال‌هاست نان و نمک خورده‌اند، اما حالا محصولی هم مثل خیلی‌های دیگر با احمدی‌‌نژاد نیست.
وزیر دولت‌های نهم و دهم مثل اکثر وزرای این دو دولت از محمود احمدی‌نژاد تبری جسته است. گفته که احمدی‌نژاد هدف برایش وسیله را توجیه می‌کند.
اما...



چند دهه رفاقت
اگرچه صادق محصولی از نوجوانی با محمود احمدی‌نژاد رفیق شفیق بوده است، اما همه ما نام او را از وقتی شنیدیم که مرحوم علی کردان، وزیر کشور در مجلس استیضاح شد و از کار کنار رفت. داستان کردان در آن زمان‌ها آنقدر بولد شده بود که حضور یک جانشین برای کردان بیش از هر چیزی، مهم جلوه می‌کرد. دست‌آخر اینکه صادق محصولی به مجلس معرفی شد. او رای آورد و شد وزیر کشور دولت نهم. یعنی همان وزیری که قرار بود انتخابات سال 88 را برگزار کند.
محصولی انتخابات 88 را برگزار کرد و بعد هم در این وزارتخانه ابقا نشد، اما احمدی‌نژاد برای خوش‌آمد او یک وزارتخانه دیگر را برایش کنار گذاشت... وزارت رفاه.
محصولی اگرچه از دل دولتی ظاهرالصلاح که دشمن اشرافیت نامیده می‌شد برآمد، اما از کسانی است که همیشه ثروتش زبانزد خاص و عام بوده، چه از زمانی که می‌خواستند برای سمت پست وزارت نفت او را معرفی کنند چه وقتی که کمیسیون اصل 90 وارد ماجراهایی درباره برخی فعالیت‌های او شدند، کار به‌جایی رسید همان زمان بسیاری از نمایندگان در نامه‌ای به احمدی‌نژاد خواستار معرفی وزیر دیگری شده بودند.
احمدی‌نژاد محصولی را برای وزارت نفت می‌خواست، اما وقتی با مقابله مجلس روبه‌رو شد، آنقدر مرام داشت تا رفیق خود را برای تصدی یکسری از وزارتخانه‌های دیگر به مجلس در سمت وزارت کشور و رفاه معرفی کند.

پس از 20 سال رفاقت...
ولی علی‌رغم همه رفیق‌بازی‌های محمود، حالا صادق می‌گوید احمدی‌نژاد همیشه به‌گونه‌ای عمل می‌کند که «هدف وسیله را برایش توجیه می‌کند.»
پرسش اینجاست که آیا محصولی که از 20 سالگی تا امروز با محمود احمدی‌نژاد سابقه دوستی به عمر تمام سال‌های انقلاب داشته(!) تازه متوجه شده که احمدی‌نژاد از آن دست آدم‌هایی است که برایش هدف وسیله را توجیه می‌کند؟ یعنی در تمام این چهل سال رفاقت و در تمام هشت سال دولت نهم و دهم از این ماجرا بی‌خبر بوده؟
آیا کسی مثل صادق محصولی بعد از چهار دهه، آنقدر ساده‌دل است که دوستش را تازه بشناسد؟ یا اینکه او پیش از این نیز چنین موضوعی را می‌دانسته و چیزی نمی‌گفته؟
شاید هم آن‌وقت‌ها چون اهداف محصولی و احمدی‌نژاد یکی بوده‌، صادق ترجیح می‌داد حرفی از خصلت‌های محمود نزند! و حالا که دیگر مطمئن شده، این محمود دیگر نه برای انتخابات ریاست‌جمهوری و نه برای هیچ مسئولیت دیگر در نظام جایی ندارد، پاتک سیاسی‌زده و درست به مثابه همان «هدف وسیله را توجیه می‌کند» – شاید خصلتی که به محمود احمدی‌نژاد نسبت می‌دهد- خود از این ایده ماکیاولی بهره برده است و حالا که راه رسیدن به اهداف، تبری جستن از احمدی‌نژاد است، اعلام برائت از رئیس دولت سابق را در دستورکار قرار داده است.

مثل‌بقیه
صادق محصولی هم مثل وزرایی که از محمود احمدی‌نژاد برائت جسته‌اند، اعلام برائت کرده و همان راه خاص در روزهای تنهایی محمود را برگزیده است تا بلکه هنوز هم بتواند به آینده سیاسی خود امید داشته باشد.
محصولی اولین نفر نیست، آخرین نفر هم نخواهد بود، اما او باید بداند این تبری‌جستن‌ها، در چنین برهه زمانی، چیزی از بار مسئولیت‌هایی که امثال او به‌دلیل مدیریت در دولت نهم و دهم بر گردن دارند کم نمی‌کند.

نگاهی به برخی از جداشدگان از محمود
این روزها یاران سابق محمود احمدی‌نژاد بنا به دلایلی در اعلام جدایی از محمود احمدی‌نژاد پیشی گرفته‌اند، نمونه‌اش یکی از معاونان وزیر دولت رئیس‌جمهور سابق.
او به احمدی‌نژاد و مشایی لقب دلقکان بهاری را می‌دهد و می‌گوید که باید رئیس دولت سابق در بیمارستان بستری شود. انگار نه انگار خود او بود که به‌عنوان تئوریسین احمدی‌نژادی‌ها در برخی موضوعات بود و شعار «رئیس‌جمهوری از جنس مردم» را او نخستین‌بار در تلویزیون مطرح کرد.
در کنار محصولی و برخی دیگر از اعضای کابینه نمایندگان جبهه پایداری هم مثل حمیدرسایی و مهدی کوچک‌زاده که روزگاری برای احمدی‌نژاد سینه می‌درانیدند و حالا در نامه‌هایی می‌نویسند «هذا فراق بینی و بینک» و او را به انحراف متهم می‌کنند را هم بگذارید.
پدر معنوی این جریان یعنی آیت‌الله مصباح یزدی را هم فراموش نکنیم، کسی که با تمثیل‌های دینی و عرفانی و البته خاص همواره تلاش داشت احمدی‌نژاد را منجی ایران و اسلام معرفی کند، وقتی او را می‌دید وی را سخت در آغوش می‌کشید، اما حالا می‌بینیم که می‌گوید: «من در او یک نوع انحراف می‌بینم و از وی حمایت نمی‌کنم.»
یکی مثل مجتبی ذوالنور هم که سنگ احمدی‌نژاد را به سینه می‌زد حالا می‌گوید: «احمدی‌نژاد انگار که روانگردان مصرف می‌کند.»
یا کسی که در روزهای سخت زمان دولت احمدی‌نژاد مردم را به‌جای اعتراض و ناخرسندی دعوت به خوردن اشکنه دعوت می‌کرد، این روزها می‌گوید احمدی‌نژاد چیزی فراتر از انحراف و فتنه است.

تبری‌جویان از احمدی‌نژاد
انتقاد به احمدی‌نژاد که به درستی این روزها از سوی یاران سابق او انجام می‌شود، تبدیل به یک مدل و ژست سیاسی از سوی اصولگرایان شده است، ژستی که شاید بخواهد بگوید صدای هشت سال پیش مردم را
شنیده است.
هرچند اینبار هم محصولی به جمع تبری‌جویان گرایش به احمدی‌نژاد پیوسته است، اما باید بداند که احمدی‌نژاد همان احمدی‌نژاد است، همانی که روزی لباس رفتگری بر تن می‌کرد، همانی که کفش‌های کهنه‌اش در میان جمعیت جا می‌ماند و مردم به او برمی‌گرداندند، همانی که می‌گفت من نوکر ملتم، همانی که لیست مفسدان در جیبش بود، همانی که روی زمین می‌خوابید بدون آنکه پتویی روی خود بیندازد، همانی که با گرمکن ورزشی در زمین چمن، فوتبال بازی می‌کرد و... همانی که به اسم مردمی‌بودن، پوپولیست را وارد عرصه سیاست ایران کرد و همه این افرادی که امروز علیه او بدترین الفاظ را به‌کار می‌برند مریدان او شده بودند، چون هدف آنها در مرید احمدی‌نژاد بودن تامین می‌شد... اما حالا از قرارمعلوم، هدف آنها در این است که تا می‌شود از در انتقاد با احمدی‌نژاد سخن بگویند، ای کاش محصولی سال‌ها پیش این اظهارات را مطرح می‌کرد تا دیروز به جای امروز به جهت سعه صدرشان از وی تمجید می‌کردیم.