نوذر شفیعی = تحلیلگر مسائل شبه قاره

همزمان با سفر رئیس جمهور به هند برای دیدار با نخست وزیر این کشور در جهت تقویت روابط اقتصادی و سیاسی دو طرف این موضوع مورد توجه قرار می‌گیرد که اساسا این دو کشور تا چه میزان می‌توانند سطح روابط خود را افزایش دهند. به نظر می‌رسد روابط تهران-دهلی نو را باید ذیل نظریه رئالیسم نئوکلاسیک مورد بررسی قرار داد. مطابق با این نظریه، هندی‌ها‌ از سویی به دلیل ملاحظاتی که در ارتباط خود با قدرت‌ها‌ی جهانی و به ویژه ایالات متحده دارند سیاست‌ها‌یی خاص را در رابطه با ایران اعمال می‌کنند اما هند به دلیل نیازهای داخلی خود، به تقویت مناسبات با ایران نیز نیازمند است. دهلی نو با توجه به چشم اندازی که برای خود ترسیم کرده به دنبال دستیابی به جایگاه یک قدرت بزرگ جهانی است. در این مسیر آنها علاوه بر اینکه به ایالات متحده نیاز دارند به کشورهای منطقه با موقعیت خاص نظیر ایران نیز نگاه
ویژه‌ای دارند. در واقع خط مشی هند برای ایجاد تعادل میان دو نیروی متعارض تهران و واشنگتن همان رئالیسم نئوکلاسیک است تا بتواند منافع خود را با حداکثر توان بدست بیاورد. نیاز هند به ایران در ابعاد مختلفی نمایان است؛ از جمله بازار 80 میلیونی ایران، منابع زیرزمینی نفت و گاز، کمک ایران به هند برای داشتن نقشی تاثیرگذار در آسیا، بهره‌گیری از کریدور شمال-جنوب با توجه به ژئوپولتیک خاص ایران، کمک‌ها‌ی ایران برای حضور موثر هند در خاورمیانه و خلیج فارس و در نهایت نقشی که ایران می‌تواند در جهان اسلام ایفا کند که نگاه‌ها‌ به هندوستان تعدیل شود. با توجه به اختلافات هند
و پاکستان، اسلام آباد تمایل دارد وجهه هند در جهان اسلام در وضعیت مطلوبی نباشد. با این حال وضعیت به گونه‌ای نیست که دست هند باز باشد تا آنطور که می‌خواهد در ارتباط با ایران تصمیم‌گیری کند و ملاحظاتی را به دلیل محدودیت‌ها‌ی بین‌المللی خواهند داشت. طبیعی است که دهلی نو
به دنبال منافع حداکثری خود است. از سوی دیگر میزانی از روابط با تهران نیز باید در دستور کار آنها باشد به ویژه به دلایل رقابتی که میان هند و چین و همچنین هند و پاکستان وجود دارد. با این حال برای اینکه ایران از رابطه با کشورهایی نظیر هند بتواند دستاوردهای چشم گیر و قابل قبولی را بدست بیاورد باید شرایط و نیازهای طرف مقابل را به طور کامل مطالعه کرده و بشناسد. نباید در چنین سفرهایی و در رابطه با کشورها تنها دغدغه این باشد که سطح روابط اقتصادی افزایش یابد این یک موضوع خرد محسوب می‌شود. آنچه در سطح کلان مهم است بررسی همه شرایط طرف مقابل است تا با توجه به نیازهای ژئوکالچر، ژئواکونومیک و ژئوپلیتیک بتوانیم حداکثر استفاده را از روابط ببریم. بنابراین ما باید بتوانیم شرایطی را فراهم کنیم تا آنها قانع شوند اگر می‌خواهند به عنوان یک قدرت بزرگ جهانی قلمداد شوند در سطح کشورهای منطقه همچون ایران نیز نیاز به روابط ویژه دارند. به ویژه اینکه رقابت میان چین و هند در آینده یکی از مهمترین قطب بندی‌های جهان را ایجاد خواهد کرد. اگر به درستی جریان‌ها و روندهای موجود در کشور هدف را مطالعه کنیم و بشناسیم تا نیازها، امیال و پیشران‌های آنها مشخص شود می‌توانیم با توجه به منافع خود روابط با سایرین را تنظیم کنیم. به عنوان نمونه مطالعه کنیم آیا هند ظرفیت همکاری با ایران را دارد اگر بله، تا چه میزان و در کوتاه مدت و میان مدت باید چه برنامه‌ها و چه حوزه‌هایی مورد توجه قرار گیرد. به رغم اینکه در شرایط فعلی مشاهده می‌شود هند به دلیل ملاحظات جهانی سخت گیری‌هایی را نسبت به روابط با ایران دارد، اما اگر به درستی همه جوانب طرف مقابل مورد بررسی قرار گیرد ما ظرفیت‌هایی را داریم تا همکاری‌ها تقویت شود و تردیدها در دهلی نو پایان یابد.