آب داریم؛ نه برای اسراف

کشاورزان ورزنه همزمان با شلوغی‌های دی‌ماه همه دست از کار کشیدند اما مقامات از کشاورزان خواستند که چون وضع نابسامان است، شلوغ نکنید و ممکن است با اعتراضات دیگران اشتباه شود و آنها دست برداشتند اما مشاهده کردند به‌رغم قول‌هایی که داده شده بود، کاری انجام نشد، لذا مجددا شروع کردند. اما درخواست آنها فقط و فقط در مورد تامین آب یزد نیست. آنها به خاطر اینکه آب نداشتند، کشت پاییزه هم نداشتند. از طرفی بانک‌ها به آنها وام داده بودند و وام و بهره‌اش روی دستشان مانده است. از آنجا که محصولی کشت نکرده‌اند و محصولی هم برداشت نشده لذا درآمدی هم برای بازپرداخت وام وجود ندارد و خواهان بخشش بانک‌ها هستند اما بانک کشاورزی عنوان می‌کند که کاره‌ای نیست و نمی‌تواند ببخشد. کار را به مجلس واگذار کرده که نمایندگان این بخشش را تصویب کنند. استاندار و فرماندار هم از نبودن آب پشت سد زاینده رود سخن می‌گویند و میزان آبی که برای ورزنه لحاظ شده را به نقل از وزارت جهاد کشاورزی و وزارت نیرو صفر اعلام کرده‌اند. اما کشاورزان می‌گویند شما در عین بی‌آبی خط 2، 3، 4 و 5 ذوب‌آهن و فولاد و همچنین فضای سبز شهر اصفهان را هم با برداشت آب زیرزمینی گسترش داده‌اید به طوری که در امتداد زاینده‌رود باغ‌های طولی بهشت فوق‌العاده مصفایی را به تصویر کشیده که با آب زیرزمینی سرسبز شده است. اما خواسته کشاورزان این است که اگر این آب را برداشت نمی‌کردید، آب کشاورزی ما تامین می‌شد. لذا امسال دومین بار است که اعتصاب‌ کرده‌اند و به مکانی رفته‌اند که آب زاینده‌رود را لوله کرده و به یزد می‌برند به طوری که می‌گویند پشمک‌های یزد مزه غذای اصفهان را گرفته است! این جریان ورزنه است که گویی یکسال و نیم پیش هم طی درگیری چند نفر در همین ورزنه سر جریان آب نابینا شدند. بنابراین اینکه می‌گویند «جنگ آینده بر سر آب است»، می‌تواند سخن درستی باشد. انتقال آب به یزد و کاشان موجب خشکی زاینده رود شد، به طوری که اکنون خود کاشی‌ها و یزدی‌ها هم طلبکار شده و می‌گویند که آبتان را بردارید و ببرید. اما اشکال عمده از تصمیم‌گیرانی است که کارشناسان محیط زیست و آب نیستند که اگر اینها بودند، رضایت به این کار نمی‌دادند و این تصمیمات سیاستمداران است. نمونه آن آقای احمدی‌نژاد که یک تنه خواستار انتقال آب دریای مازندران به سمنان شد.
ادامه صفحه7