سازگاری رشد زنان جامعه با موازین دینی

فرایندها و روندهای جامعه در بستر آن رخ می‌دهد و با ایده‌ال‌های عده‌ای که درصد شکل‌گیری خواسته‌های خود در جامعه هستند، همسان نبوده و در یک راستا حرکت نمی‌کند. از این رو به‌نظر می‌رسد در حوزه موازین اسلامی و حفظ شأن خانواده بیشتر از آنکه عمل کنیم فقط حرف زده‌ایم. اگر قرار بود به حرف‌هایی که گفته می‌شود در مقام عمل نیز به درستی پرداخته شود اکنون جامعه با چنین حال و روزی مواجه نبود. البته در حال حاضر جامعه نسبت به گذشته بازتر شده و حتی در مواردی برخی شئونات نیز رعایت نمی‌شود که در جای خود قابل تأمل است. گرچه متولی‌گری، سیاست‌گذاری و اجرای آن نیز در دست افرادی است که همواره نسبت به این روند شکایت دارند. نهاد‌های بسیاری درکنار وزارت ارشاد متولی امر فرهنگ درکشور هستند، نهادهایی مثل سازمان تبلیغات اسلامی، شوراي فرهنگي اجتماعي زنان و شوراي عالي انقلاب فرهنگي. اما بازدهی که انتظار می‌رود چندان قابل قبول نیست. یکی از مسائل که موجب افتخار جامعه ایرانی است رشد بالای زنان جامعه در موضوعاتی است که در شاخص‌های جهانی ارزشمند هستند. از این رو افرادی که نسبت به این شاخص‌ها انتقاد دارند باید بدانند شاخص‌هاي جهاني با موازين ديني ما سازگاري دارد چرا كه در آن شاخص‌ها به آموزش، بهداشت و حضور سياسي و اقتصادي تاكيد شده است. امام نیز در این باره می‌فرمودند: «زنان بايد در مقدرات اساسي كشور دخالت كنند.» مگر اسلام جامعه ما از سایر جوامع اسلامی جداست و اسلامی که بقیه دارند از قرآن گرفته نشده است؟ پس مبنای دین یکی است. چرا کشورهای دیگر اسلامی مثل مالزی، امارات و اندونزی می‌توانند این شاخص‌ها را رعایت کنند، اما زمانی که نوبت به ایران می‌رسد باید چنین سخنانی گفته شود؟ البته این نگرش‌ها به این دلیل است که بعضا یا توان رقابت نداریم یا نمی‌خواهیم رقابت کنیم. زنان باید بتوانند در مشارکت‌های اجتماعی و سیاسی حضور فعال و تاثیر گذار داشته باشند. متاسفانه باور غلطی در جامعه وجود دارد که برخی فکر می‌کنند باید در جامعه به جای همه تصمیم‌گیری کنند، در حالی‌که در هیچ جامعه‌ای افراد مثل هم فکر نمی‌کنند و حتی ممکن است الگوهایی که دارند با یکدیگر متفاوت باشد. یکی از مسائل مورد بحث این است که سلایق گوناگون در جامعه مورد پذیرش واقع نمی‌شود. این روند موجب خواهد شد تا یک سلیقه در جامعه حاکم شود و بعضا به جامعه تحمیل شود. از این جهت هرچه فشار و اصرار بر این امر باشد که بخواهند خواسته‌ای را بقبولانند مقاومت جامعه مدنی و مردم بیشتر خواهد شد. جامعه ایرانی مسلمان و پایبند به عقاید و ارزش‌هاست، اما جای پرسش دارد که چرا برخی مراسم خارجی در جامعه ما جشن گرفته می‌شود. مثلا وقتی برخی‌ها در کشور ما هالووین را جشن می‌گیرند آیا کشورهای دیگر نیز عید نوروز ایرانی‌ها را جشن می‌گیرند؟ یا کریسمس، جشنی مذهبی برای مسیحیان است، اما چرا باید این روز تا این حد برای جامعه مهم شود در حالی‌که که خودمان عید فطر داریم. مساله ولنتاین که چند سالی می‌شود در کشور جا افتاده مقوله‌ای کاملا غربی است که وارد فرهنگ ایرانی شده است. این نشان می‌دهد که دستگاه‌های فرهنگی نتوانستند با آنچه که آن را تهاجم فرهنگی می‌نامند، مقابله کنند. اتفاقا به خاطر شدت مقابله‌ای که با جامعه وجود دارد می‌بینیم مفاهیم غربی به راحتی در جامعه نمود پیدا می‌کنند و مورد پذیرش جوانان واقع می‌شوند. ما فرزند زمانه حود نيستيم، بدین علت سیر تحولات جدید را نمی‌بینیم. از این‌رو وقتی که این سیر تحولات دیده نمی‌شود طبیعتا نمی‌‌توان برای آن راهکاری دقیقی ارائه داد.
* نماینده مجلس دهم