گزارش «همدلی» از چالش‌های صنعتی که سال‌ها به نام ایران و به کام دیگران تمام شد

«تارِ» بی‌توجهی بر «پودِ» فرش دست‌باف
همدلی| فاطمه آقایی‌فرد: «دیگر مردم فرش دستبافت را دوست ندارند»، با همین جمله کوتاه و ابتدایی صحبت‌های خود را شروع می‌کند. علی امانی، تولید کننده و فروشنده فرش اصیل ایرانی در سرای بوعلی پانزده خرداد، به محض اینکه متوجه می‌شود برای شنیدن دردهای او و هم صنفی‌هایش از طرف روزنامه تماس گرفته‌ام، صدای خشن و مردانه‌اش لرزان‌تر شده و انگار که بغض هم کرده باشد، اینطور ادامه می‌دهد: «راستش را بخواهید مشکلات ما در صفحات روزنامه شما جای نمی‌‎گیرد.» این جمله را می‌گوید، اما شاید دلش نمی‌آید که این فرصت کوچک را از دست بدهد و فورا به سراغ گله‌هایی می‌رود که گویی سال‌ها بود در سینه‌اش حبس کرده و کسی حوصله شنیدن آن‌ها را نداشته است؛ «باور کنید این‌طور نیست که تنها یک مشکل داشته باشیم تا با حذف آن کارمان مثل گذشته رونق بگیرد.»
در خلال صحبت‌هایش گاه از بی‌توجهی مردم به فرش دستبافت گله می‌کند و گاه از مسئولان و حمایت‌هایی‌که از آن‌ها نشده است. به گفته این تولید کننده: «هیچ کارشناسی در رسانه‌ها، فضای مجازی یا حتی در تلویزیون، از مزایای فرش دستبافت حرف نزده است و به همین دلیل نسل امروز ارزش این هنر قدیمی ایرانی را نمی‌دانند.» آنطورکه امانی، مزایای داشتن فرش دستبافت را به نقل از دوست روانپزشک خود روایت می‌کند: «رنگ و نقش‌های بکار رفته در قالی‌های دستبافت ایرانی هر بیننده‌ای را از مراجعه به پزشک منع می‌کنند.»
زور ماشینی بر قالی دستبافت می‌چربد!


به‌نظر می‌رسد فرش دستبافت سال‌هاست که در میان شلوغی‌های دنیای مدرن امروزی گم شده و زندگی ماشینی ما حتی فرش‌ها را هم ماشینی کرده است. تقریبا همه افرادی که فعال یا تولید کننده فرش دستبافت بودند، در میان سخنان خود به این موضوع اشاره کردند که فرش ماشینی بازار آن‌ها را حسابی با رکود مواجه کرده است و دیگر کمتر کسی پا روی فرش دستبافت ایرانی می‌گذارد.
به گفته امانی: «چون شست‌وشوی فرش ماشینی آسانتر از فرش دستبافت است، بیشتر خانم‌ها بسراغ ماشینی می‌روند؛ حتی قالیشویی هم ماشینی را بهتر سرویس می‌دهد.» یوسف علی‌حکیمی‌فرد هم یکی دیگر از فعالان فرش دستبافت در بازار پانزده خرداد است که از عدم حمایت‌های دولتی از فرش دستبافت گله دارد و می‌گوید: «ملت ما به دلیل عدم تبلیغات کافی در رسانه‌ها از مزایای فرش دستبافت آگاهی ندارند؛ مردم به علت قیمت پایین این فرش‌ها دیگر استقبالی از قالی دستبافت نمی‌کنند، در حالیکه شاید نمی‌دانند که این فرش‌ها بالای جان انسان هستند و سلامتی آن‌ها را به خطر می‌اندازند.» به گفته این فعال بازار: «دولت می‌تواند با فرهنگ‌سازی مردم را تشویق به استفاده از فرش‌های دستبافت کند.»
حتی گزارش‌های رسمی هم موضوع کم‌رنگ شدن علاقه‌ ایرانی‌ها به قالی دستبافت را در سال‌های اخیر به خوبی نشان می‌دهد. خبرآنلاین در بیست و پنجم مرداد ماه سال 89 به نقل از ام بی ای نیوز نوشت نتایج بررسی‌های صورت گرفته از سوی یک موسسه تحقیقات داخلی نشان می‌دهد که ٩٠ درصد جمعیت بالای 15 سال ساکن شهرهای بزرگ کشور در خانه‌های خود فرش ماشینی دارند؛ مطالعه‌‎ای‌که نشان می‌دهد در آن سال از میان 52 میلیون و 814 هزار و 153 فرد 15 ساله‌، 28 میلیون نفر صاحب فرش ماشینی بوده‌اند.
بیست و نهم بهمن ماه سال گذشته هم اسماعیل چمنی،رئیس اتحادیه صادرکنندگان فرش، از کاهش تولید قالی دستبافت به مهر خبر داده و گفته بود: « واقعیت های فرش دستباف هر چقدر تلخ باشد باید گفته شود؛ وضعیت تولید و اشتغال هم بدتر شده؛ صادرات نیز از نظر ارزشی و وزنی کاهش یافته است.»
بسیاری از فعالان فرش دستبافت معتقد هستند اگر در سال‌های گذشته و با رفع تحریم‌ها، از قالیبافان حمایت شده بود و مواد اولیه مرغوبی در اختیار تولید کنندگان قرار می‌گرفت، شاید در حال حاضر در صادرات فرش دستبافت باز هم پیشتاز بودیم.
آن‌طور که حمید کارگر، رئیس مرکز ملی فرش ایران، در پنجم دی ماه سال گذشته به ایرنا گفته بود: «صادرات فرش ایران از ابتدای سال 96 تا آبان ماه همان سال، 31 درصد رشد کرده است بطوری‌که در این مدت بیش از 269 میلیون دلار فرش دستباف به کشورهای هدف صادر شد.» به گفته کارگر: «این افزایش ارزش صادرات فرش در سال گذشته نیز مشهود بود به طوری که تا پایان سال 95 بیش از 359 میلیون دلار فرش دستباف به حدود 80 کشور جهان صادر شد که نسبت به سال قبل از آن 23 درصد رشد داشت.»
کارگر، این افزایش صادرات و نیز از سرگیری صادرات فرش به آمریکا را پس از چند سال وقفه متاثر از اجرایی شدن برجام برشمرد و خاطرنشان کرد: مرکز ملی فرش ایران تلاش کرده با وضع تعرفه بالا برای واردات فرش دستباف و نیز بهره گیری از ابزارهای توسعه بازار از جمله برگزاری نمایشگاه های برون مرزی، اعزام و پذیرش هیات های تجاری، تبلیغات و... تسهیل کننده، حامی و رونق دهنده صادرات فرش دستباف کشورمان باشد. افزایش صادرات فرش در سال‌های گذشته در حالی مطرح است که به گفته فعالان فرش، اگر دولت حمایت‌های تسهیلاتی با نرخ سود پایین‌تر را در برنامه کار خود قرار داده بود، میزان صادرات فرش دستبافت حالا به رقم‌های قابل توجهی رسیده‌بود.
انگیزه‌ای برای تولید و صادارت نداریم
به‌نظر می‌رسد قالیبافان دیگر انگیزه‌ای برای سال‌ها نشستن در پشت دار قالی را ندارند و این‌‌روزها و سال‌ها عجیب از کار و هنر دست خود فاصله گرفته‌اند. آیدین محسنی، یکی از فعالان فرش در شهرستان بناب است که به گفته خودش زمانی در کار صادرات تابلو فرش‌های زیبای ایرانی هم بوده است اما حالا به دلیل عدم حمایت‌های دولتی بازار خود را در خارج از کشور از دست داده است. به گفته این فروشنده فرش: «در گذشته دولت مشوق‌های صادراتی پرداخت می‌کرد که همه هزینه‌های گمرکی را پوشش می‌داد، اما حالا این مشوق‌ها برداشته شده‌اند و هیچ سودی در صادرات نیست؛ از طرفی مالیات و عوارض هم افزایش یافته است.»
او در ادامه می‌گوید: «یکبار یکی از مشتری‌های من در سوئد، سفارش یک تابلو فرش را به من داد، برای ارسال این تابلو از فرودگاه تبریز تا ترکیه، باید یک مبلغی را پرداخت می‌کردم تا این تابلو از فرودگاه این کشور به درب خانه این مشتری ارسال شود؛ اما هزینه ارسال این تابلو از فرودگاه تبریز تا ترکیه 900 هزار تومان بود، این در حالی است که دولت ترکیه از من حمایت کرد و هیچ هزینه‌ای را برای ارسال این تابلو از فرودگاه تا درب خانه آن مشتری دریافت نکرد.»
او در ادامه می‌گوید: «رقبای اصلی ما ترکیه و هند هستند که تحت حمایت‌های دولتی توانسته‌اند از ما سبقت بگیرند.» به گفته محسنی: «عده‌ای از تولیدکننده‌های فرش ایرانی به دلیل عدم حمایت‌های دولتی به هندوستان رفته‌اند و در این کشور فرش تولید کرده و به آمریکا صادر می‌کنند.»
بد نیست به یاد آوریم که بر اساس آماری که اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران در 10 ماهه نخست سال 95 منتشر کرده است، یک میلیون و 88 هزرا و 543 دلار فرش از ترکیه، بلژیک، چین، هند، امارات، اسپانیا، فرانسه و ایتالیا وارد کشور شده است که بنظر می‌رسد در برابر مشکلات کنونی تولید کنندگان فرش، فرصت خوبی در اختیار بازارهای جهانی قرار داده شده است.
دیگر تولید صرف نمی‌کند
آنچه که در میان صحبت‌های فعالان فرش به وفور شنیده می‌شود، افزایش هزینه‌های تولید فرش در سال‌های اخیر است. چیزی که انگیزه کار را از آن‌ها گرفته و زندگی را برای آن‌ها سخت‌تر از گذشته کرده است. به گفته محمد عزیزی، یکی از فعالان فرش در مشهد: «در حال حاضر هزینه‌های لازم برای تولید فرش ریز بافت افزایش یافته است و افزایش قیمت دلار قیمت تمام شده را بالاتر برده است.» این فروشنده می‌افزاید: «تقریبا در 30 سال گذشته با صرف یکسال زمان برای تولید فرش ابریشم، می‌توانستیم یک خانه بخریم، بنابراین تولید فرش برای خیلی‌ها جذاب بود اما حالا به دلیل کاهش سود، کسی انگیزه قالیبافی را ندارد.»
او بر این باوراست در سال‌های اخیر بیمه 90 درصد از قالیبافان نیز حذف شده است و تنها بافنده‌های بسیار قدیمی؛ یعنی 10 درصد مشمول استفاده از بیمه هستند.»
به گفته این فروشنده فرش «در حال حاضر تنها واسطه‌ها سود می‌کنند. زیرا بافنده‌ها به ناچار فرش را با قیمت خیلی پایین در اختیار فروشنده‌ها قرار می‌دهند و در این میان خیلی ضرر می‌کنند.»
علی رضا محمدی، یکی دیگر از فروشنده‌های فرش در بازار تهران است که معتقد است: «تقریبا چهار سال است که هیچ تسهیلاتی را به قالیبفان نمی‌دهند. بنابراین با حذف این وام‌ها و بالا رفتن هزینه خرید نخ و طرح و نقشه، دیگر به سختی می‌توان هزینه‌های بالای قالیبافی را پرداخت کرد.»
او می‌گوید: «تقریبا دو تا سه سال طول می‌کشد تا یک قالیباف بتواند فرش خود را در بازار بفروشد، در طول این مدت نیز افزایش تورم و نبود حمایت‌های دولتی باعث می‌شود تا مخارج تولید برای قالیبافان گرانتر تمام شده و هزینه تولید بالا برود؛ بطوریکه در پایان این چند سال هیچ سودی از بافتن قالی باقی نمی‌ماند.»
او می‌گوید: «تا زمانی که تولید فرش به مرحله فروش برسد، نزدیک به سه سال طول می‌کشد که در این مدت، هزبنه مواد رنگرزی و دستمزد کارگران با تورم بالا می‌رود و تورم تولید مانع از سود ما می‌شود.»
یارانه 45 هزار و 500 تومانی به گفته بسیاری از فروشندگان فرش، کار و بار این صنعت را با مانع بزرگی مواجه کرده است. به گفته این فروشنده، از زمانی‌که روستاییان یارانه دریافت کرده‌اند نسبت به بافت فرش بی‌انگیزه‌تر شده‌اند. به گفته این فعال فرش: «قبل از یارانه روستاییان در ازای 30 هزار تومان به ریساندن پشم می‌پرداختند، اما بعد از یارانه، با وجودی که 70 تا 80 هزار تومان به یک کیلو پشم برای ریساندن می‌دهم اما 50درصد از مشتری‌هایم از دست رفته‌اند.. چون می‌گویند یارانه کار را برای آن‌ها راحت تر کرده است.»
مالیات، عوارض، گمرک، تورم تولید، بی‌انگیزگی برای ادامه قالیبافی، حمایت‌های نامناسب بیمه‌ای، جذابیت فرش‌های دستبافت و ورادات فرش از کشورهای رقیب، این‌ها تنها بخش کوچکی از مشکلات فعالان صنعت فرش است که به گفته خودشان اجازه ورود آن‌ها به بازارهای جهانی را از آن‌ها گرفته است. به راستی اگر دولت مشوق‌های صادراتی را پرداخت کند و از تولیدکننده‌ها با پرداخت وام حمایت کند، آیا صنعت فرش در سال‌های آینده باز هم از زبان این فعالان این همه سختی‌ها و مشکلات را به گوش خواهد رساند؟ کسی چه می‌داند، اگر اوضاع به همین منوال پیش برود و کسی دیگر سراغ قالی‌های خوش طرح و نقشه ایرانی را نگیرد، شاید در سال‌های نه چندان دور فرش‌های دستبافت ایرانی تنها در موزه‌ها جای بگیرند و بس.
حمایت کنید تا بازار رونق بگیرد
عبداله بهرامی - صنعت فرش از مزایای نسبی فراوانی برای ایجاد اشتغال برخوردار است. در واقع این صنعت با بکارگیری نیروهای انسانی ماهر گنجینه‌ای از طرح، هنر و رنگ‌آمیزی است که می‌تواند زمینه اشتغال بسیاری از افراد را فراهم کند. اما با این همه در حال حاضر این صنعت با چالش‌های مهمی مواجه است که باید به آن‌ها توجه شود. یکی از مشکلات اصلی قالیبافان، تهیه مواد اولیه باکیفیت و رنگ است که هزینه‌های زیادی برای تهیه آن لازم است. از سوی دیگر قالیبافان در حال حاضر برای خرید ابریشم به ناچار باید هزینه‌های زیادی را پرداخت کنند. از آنجایی‌که افزایش تورم و بهره‌های بانکی موجب بالاتر رفتن هزینه‌ تهیه این مواد اولیه شده است. باید گفت که تامین منابع مالی در شرایط کنونی بسیار هزینه‌بر است. واقعیت این است که قالیبافی جدای از اینکه زمان‌بر است، می‌تواند هزینه‌بر نیز باشد که با قیمت‌های کنونی کار را برای قالیبافان به‌شدت سخت کرده است. یکی از گلایه‌ها در این زمینه، عدم توجه به مشکل تولیدکنندگان است که با نرخ بهره بانکی بالا دیگر نمی‌توانند از تسهیلات استفاده کنند. واقعیت این است که در شرایط کنونی و با احتمال بازگشت تحریم‌ها ایران بازارهای مهمی را از دست می‌دهد. این در حالی است که آمریکایی‌ها به فرش ایرانی علاقه بسیار زیادی را دارند و با بازگشت تحریم‌ها احتمال ایجاد چالش در بخش صادرات بیشتر می‌شود. در واقع از سال 90 ایران به دلیل تحریم‌های بین‌المللی بازار خود را در آمریکا از دست داده بود، اما در دو سال گذشته و با رفع تحریم‌ها، ایران 150 میلیارد دلار فرش دستبافت به کشورهای دیگر صادر کرد که زمینه‌ساز رونق در بخش صادرات بود. این در حالی است که اکنون صادرکنندگان به دلیل ترس از تحریم‌ها دیگر حتی جرات فکر کردن به صادرات را هم ندارند و بازار بین‌المللی را به رقبای خود در منطقه داده‌اند. با چنین اتفاقی دیگر تجار انگیزه‌ای برای صادرات ندارند.
یکی دیگر از مشکلات صنعت فرش در حال حاضر مشکل بیمه است. قانون بیمه تامین اجتماعی در سال 88 به تصویب رسید که بر اساس این قانون قرار بود حداقل یک میلیون نفر بیمه شوند. تا سال 94 حدود 450 هزار نفر از قالیبافان بیمه شدند اما بعد از سال 94 به علت کمبود منابع مالی از طرف دولت و کسری بودجه دولتی، این بیمه با مشکلاتی مواجه شد و باید گفت که بیمه حدود 150 هزار نفر قطع شد. در واقع یک سوم از افرادی که حدود هشت سال برای بیمه هزینه کرده بودند، از خدمات بیمه محروم شدند. در حال حاضر وعده‌های زیادی برای حمایت از قالیبافان از سوی دولت داده می‌شود که در صورت عمل به این وعده‌ها بخش بزرگی از مشکلات ما حل خواهد شد. دو سال قبل بود که وزیر صنعت، معدن و تجارت به ما قول داده بود تا برای تحریک بازارهای داخلی کارت اعتباری 10 میلیون تومانی را پرداخت کند که به‌نظر می‌رسد تحقق این وعده می‌تواند برای ایجاد رونق در بازار بسیار موثر باشد.
در مجموع باید گفت که هر گونه آسیبی به این حرفه می‌تواند آینده هنر ایرانی را با مشکلات جدی مواجه کند و بسیاری از زنان خانه‌دار را از کار بیکار کند. اما با این همه باید گفت که ابزارهایی که اکنون در دست ما است، بسیار ابتدایی است و ما تقریبا از هیچ حمایتی برخوردار نیستیم. باید با پرداخت تسهیلات به این بخش کاری کرد که رکود از این بازار از بین برود و صنعت قالیبافی دوباره جان بگیرد.