هم‌افزايي براي حمايت از توليد داخلي

هم‌افزايي براي حمايت از توليد داخلي منصور معظمي- معاون وزیر صنعت دهم تير سال جاری به‌عنوان روز ملي صنعت و معدن، در‌حالي‌که موضوع «حمايت از توليد داخلي» به‌عنوان شعار سال ابلاغي مقام معظم رهبري محور همه فعاليت‌ها قرار گرفته است، متفاوت‌تر از گذشته در کانون توجه قرار دارد. آنچه در‌اين‌ميان به طور جدي بايد مطمح نظر قرار گيرد، نياز ضروري بخش توليد و صنعت به يک هم‌افزايي فرابخشي در عرصه دانش‌هاي بين‌رشته‌اي است.بدون‌ترديد فرايند حمايت از توليد داخلي نقشه راه خاص خود را در عرصه تخصصي توليد، روزآمدسازي صنعت، دانش فني فناوري‌هاي نو و کيفيت‌افزايي محصول دنبال خواهد کرد. بهبود فضاي کسب‌وکار و تدبير‌کردن خط‌مشي‌هاي کارشناسانه و حمايتگرانه از کارآفرينان و ساده‌سازي مسير سرمايه‌گذاري و توليد  به‌علاوه پشتيباني‌هاي مالي و... همه از ضرورت‌هاي حمايت از توليد و صنعت داخلي قلمداد مي‌شود که در حال انجام جدي است.در‌این‌ميان آنچه بايد دور از نظر نداشت، نياز عرصه توليد به حمايت و هم‌گرايي عرصه‌هاي ديگر دانش‌هاي کاربردي است.ايجاد يک تصوير دلچسب سالم و منطقي از توليد داخلي در ذهن مصرف‌کننده ايراني، نيازمند به‌کار‌بستن ترکيبي مهندسي‌شده، عالمانه و هوشمندانه از دانش و مهارت‌هاي علم ارتباطات، تبليغات و مخاطب‌شناسي دقيق است.هم‌افزايي فرابخشي دانش‌محور در عرصه‌هاي اطلاع‌رساني در قالب‌هاي خلاقانه و روزآمد، مبتني بر سليقه مخاطبان و در قالب پويش (کمپين)‌هاي مهندسي‌شده در حوزه ارتباطات و تعامل با مصرف‌کنندگان نياز جدي و اساسي ‌بخش صنعت براي تحقق بهينه استراتژي حمايت از کالاي داخلي است.چنانچه تمام تلاش‌هاي تخصصي در بخش‌ صنعت به طور پيوسته جاري شود و کالاي داخلي نيز با ويژگي‌هاي رقابتی توليد و به بازار عرضه شود؛ اما نگاه و رفتار مصرف‌کننده را براي خريد کالا و مصرف محصول نهايي نتوانيم همسو سازيم، بخش کليدي زنجيره حمايت واقعي از توليد داخلي ناقص مانده است.امروز بيش از هر زمان ديگري ضرورت تعامل و همکاري گسترده صاحبان دانش و تخصص در عرصه‌هاي ارتباطات، رسانه و تبليغات با اصحاب صنعت و توليدکنندگان داخلي احساس مي‌شود. قطعا اهالي توليد بر به‌کار‌بستن ايده‌هاي علمي و خلاقانه مبتني بر ظرافت‌هاي ارتباطي براي به‌دست‌آوردن سهم بيشتر بازار، واقف هستند و امروز بايد متخصصان و صاحبان دانش کاربردي در عرصه اطلاع‌رساني و ارتباطات دوشادوش بنگاه‌هاي توليدکننده کالاي داخلي قرار گيرند تا نتيجه نهايي که حمايت واقعي و مستمر از کالاي مرغوب ايراني از طريق ايجاد نگاه مثبت مخاطبان و مصرف‌کنندگان و تغيير رفتار مطلوب و بيش‌از‌پيش مصرف‌کنندگان است، حاصل شود.ظرافت‌هاي بسيار در مسير اقناعي و ارتباطي بين توليدکننده کالاي ايراني و مصرف‌کننده نهايي لزوم طراحي‌هاي کوتاه‌مدت، ميان‌مدت و بلند‌مدت اساسي را هويدا مي‌کند.اين طراحي‌ها قطعا بايد بر پايه شيوه‌هاي نوين تعامل بين‌بخشي حوزه صنعت و ارتباطات شکل بگيرد. ذهنيت‌هاي مجرد و مجزاي اين دو حوزه به صورت منفک و جزيره‌اي قطعا نخواهند توانست نسخه‌اي موفق را به دست بدهند؛ بلکه انتقال تجربيات و شناخت‌دهي از عمق ميدان اجرائي و بافت صنعت به متخصصان ارتباطي و آن‌گاه طراحي مدل‌هاي ارتباطي مؤثر از سوي متخصصان رسانه و تبليغات براي ايجاد و تقويت نگاه و باور مثبت و حمايتگرانه از توليد داخلي راهکاري منطقي خواهد بود.در اين مسير صاحبان صنعت بايد به اين اقناع برسند که پرداخت هزينه‌هاي همکاري حرفه‌اي با اصحاب تبليغات و رسانه‌ها در مجموع بازخوران اساسي مانند ايجاد اعتبار براي نشان تجاري ايشان، ارزش افزوده تجاري و تغيير رفتار منتهي به خريد مصرف‌کننده را در يک برنامه معين در پي خواهد داشت. آنچه اين اقناع را حاصل مي‌آورد، خلاقيت، نوآوري، روزآمدسازي فراتر از مدل‌هاي مرسوم کليشه‌اي به‌عنوان یک ضرورت است.
بايد کارگزاران و مراکز علمي-پژوهشي عرصه ارتباطات و تبليغات خود را به آن تجهيز و در طراحي‌ پويش‌هاي خود براي کالاها و توليدکنندگان داخلي به کار ببندند. افزايش بيش‌از‌پيش مسئوليت‌پذيري توليدکنندگان و برجسته‌سازي نشانه‌هاي ملموس آن براي خريداران، تنوع و در‌عين‌حال ساده‌سازي مسيرهاي فروش، اعتماد‌آفريني بيشتر در مصرف‌کنندگان توليدات داخلي، از طريق گزاره‌هاي صادقانه و قابل اندازه‌گيري و بهره‌جويي از شيوه‌هاي غير‌مستقيم و مؤثر اقناع و تبليغ هوشمندانه مبتني بر نظريات علمي حوزه ارتباطات، برندينگ (نشان‌سازي و اعتبار‌بخشي به نشان‌هاي داخلي) و... مي‌تواند وجوه غالب اين هم‌افزايي فرابخشي دانش‌محور باشد. 
کوتاه سخن اينکه به عقيده نگارنده در مسير حمايت واقعي و پايدار از توليد ملي و کالاي داخلي هم‌افزايي فرابخشي و دانش‌محور، ارتباط منسجم، سامان‌يافته و مستمر بين توليد‌کنندگان داخلي با متخصصان ارتباطات، رسانه و تبليغات برای طراحي‌هاي هوشمندانه‌اي که در نهايت منجر به ارتقای نگاه عمومي و تغيير بيش‌از‌پيش مثبت رفتار مردم و مصرف‌کنندگان به سمت مصرف و حمايت از کالاي ايراني مي‌شود (مثال: الگوي سلسله‌مراتبي لاويج اشتاينر) مي‌تواند ضرورتي حياتي و فوري در اين برهه زماني قلمداد شود که وظيفه حرفه‌اي هر دو جانب اين تعامل اعم از دستگاه‌هاي سياست‌گذار نخبگان دو حوزه، به‌ويژه بخش خصوصي فعال است تا هرچه سريع‌تر زمينه‌هاي بسيار بيشتر اين همکاري را براي حمايت از توليد داخلي فراهم آورند.