روزنامه ابتکار
1397/05/08
محمد هاشمی رفسنجانی در گفتوگو با «ابتکار»: صدا و سیما دیگر نقش رسانه ملی و آثار رسانه ملی را ندارد
تبلیغات صدا و سیما ضد تبلیغ استمدیریت صدا و سیما استقلالی در تصمیمگیریها ندارد
اخیرا نظرسنجیهایی انجام شده است که نشان میدهد این سازمان حدود ۲۵ درصد همراه دارد
سیدحسین رسولی
این روزها به صراحت میشود گفت که صدا و سیما در زمینه آزادی بیان محدودتر و رفتار این سازمان جناحیتر شده است. اگر حتی نیم نگاهی به انتخاب مدیران جدید این سازمان عریض و طویل بیندازید متوجه خواهید شد که تمام آنها از یک جناح خاص هستند. انتقادات به این سازمان در سالهای اخیر به شکل چشمگیری بیشتر شده است و بسیاری اعتقاد دارند که صدا و سیما بخش عمدهای از اخبار واقعی کشور را پوشش نمیدهد. به نظر میرسد که این سازمان تریبون جبهه تندرو مشخصی شده است و تنها هم مشتریهای ویژهای دارد. هرچیزی که به مذاق آنها خوش بیاید و در راستای مصالح و منافع سیاسی این گروه باشد در صدا و سیما منعکس میشود و هرچه که با منافع این گروه مغایر باشد جایی در صدا و سیما ندارد. توجه داشته باشید که ماجرای نوسان شدید قیمت دلار، سکه، مسکن و.. تنها به دلیل عرضه و تقاضا آنها نیست بلکه مسائل روانی و بحران اعتماد هم مزید بر علت شده است. گویا در همین راستا، صدا و سیما مردم را عصبیتر هم میکند. تمام این مسائل باعث شد تا پای صحبتهای محمد هاشمی رفسنجانی بنشینیم که از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۷۳ ریاست سازمان صدا و سیما را برعهده داشته است. او این روزها در میانه دهه هفتاد زندگی خود به سر میبرد و مثل همیشه با متانت و روی گشاده پاسخگوی روزنامهنگارها است. محمد هاشمی مسئولیتهایی نظیر معاونت رئیس جمهوری در امور اجرایی و عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام را هم در کارنامه دارد.
اخیرا انتصابات و انتخابهایی در مدیران سازمان صدا و سیما صورت گرفته است که متوجه میشویم تمام آنها از یک جناح خاص تندرو هستند. گویا یک اقلیتی در این سازمان به منافع جناحی خود فکر میکند و نظر دیگران برایش اهمیتی ندارد. نظرتان چیست؟
معمولا مدیریت صدا و سیما در اینگونه موارد خیلی تصمیمگیر نیست. آنها سیاستها را اجرا میکنند. ظاهرا اینگونه به نظر میرسد؛ وگرنه مدیریت این سازمان این رویکرد را نداشته و ندارد.
آیا مدیرهایی که در شبکههای مختلف پر بیننده این سازمان منصوب میشوند از جای خاصی به مدیریت صداوسیما توصیه میشوند؟
بنده اطلاع خاصی ندارم. هیچ اطلاعات خاصی از درون سازمان صدا و سیما ندارم. در واقع، نمیدانم که نحوه گزینش نیروها و انتخاب نیروهای آنها چگونه است؛ ولی به طور کلی، مدیریت صدا و سیما استقلالی در تصمیمگیریها ندارد. به هر حال، سیاستهای این سازمان از جاهای دیگری تعیین میشود و مدیریت این سازمان مجری آنهاست. به نظرم عنوان مدیر این سازمان را باید مجری بزنیم که مناسبتر است.
آیا در زمان شما هم همین سیاستها در سازمان پیاده میشد؟ به طور مشخص رویکرد صدا و سیما در زمان مدیریت شما بسیار متفاوت بوده است. آیا شما استقلال بیشتری داشتید؟
در آن زمان شرایط کشور، صدا و سیما، مدیران، انتخابها و حوزه اختیارات خیلی متفاوت بود. این موضوع حتی از نظر قانونی هم متفاوت بود. در آن زمان، بر اساس اصل ۱۷۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی یک شورای سرپرستی متشکل از نمایندگان قوای سهگانه تشکیل میشد. این کار برای سیاستگذاری و نظارت بود. این شورا هم فردی را به عنوان مدیرعامل انتخاب میکرد. مدیرعامل مجری مصوبات شورای سرپرستی بود که متشکل از نمایندگان سه قوه بود. از هر قوه دو نفر انتخاب میشد که در کل شش نفر میشدند. همانطور که میدانید این اصل عوض شده است. در حال حاضر صداوسیما زیر نظر رهبری است. عزل و نصب رئیس این سازمان بر عهده رهبری است. بنابراین، دیگر قوای سهگانه در اداره صداوسیما نقشی ندارد. البته یک شورای نظارتی هم وجود دارد که از نمایندگان قوا هستند. این شورا نظارت بر اجرا میکند. بعضا هم میبینیم که شورای نظارت مثلا نسبت به همین حوادث اخیر به این سازمان نقد داشته است. آن شورا مسائلی را تایید نکرده و خواسته است که جبران بشود. عملا میبینیم که این شورا قدرت اجرایی ندارد؛ بلکه در حد توصیه کردن است. آنها دیگر نظارتی پیش از پخش برنامه ندارند بلکه پس از پخش نظارت میکنند. وقتی یک برنامهای پخش میشود حالا اگر شورای نظارت نظری داشته باشد در حد توصیه به سازمان میگوید که خیلی هم اثرگذار نیست. بالاخره وقتی برنامهای پخش شد، آثار مثبت یا منفی خود را بر جامعه خواهد گذاشت. پس از این اتفاق جبران این مسئله کار مشکلی خواهد بود.
طبق قانون باید در صدا و سیمای ایران، آزادی بیان و نشر افکار با رعایت موازین اسلامی و مصالح کشور تامین شود و در اصل این سازمان باید ملی باشد. حالا که مدیران این سازمان تنها از یک گروه خاص سیاسی هستند به وجهه اخلاقی این سازمان ضربه میخورد یا نه؟
ببینید! به همین دلیل مخاطبان صداوسیما خیلی کم شده است. این سازمان دیگر نقش رسانه ملی یا آثار رسانه ملی را ندارد. صداوسیما تبدیل به یک رسانه جناحی شده است و دیگر مشتریهای خاص خودش را دارد. اخیرا نظرسنجی انجام شده است که نشان میدهد این سازمان حدود ۲۵ درصد همراه دارد. باقی افراد یا مشتری صداوسیما نیستند یا نقادی میکنند. بنابراین در این نظرسنجی، مخاطبان یا همراهان صداوسیما تنها ۲۵ درصد هستند!
جناب آقای هاشمی این روزها که وارد دفتر روزنامه میشویم همکارانمان مدام درباره قیمت دلار و سکه طلا حرف میزنند که روزبهروز افزایش قیمت دارد. به نظر میرسد که این موضوع جنبه روانی دارد و صداوسیما هم مردم را آرام نمیکند. شاید این سازمان با گزارشهایش، کمی مردم را عصبی هم میکند. با اینکه فرمودید مخاطبان این سازمان ریزش داشته است ولی آیا امکان دارد که فضای روانی جامعه و اقتصادی حاکم را آرام کند؟
صداوسیما از جهت بخش روانشناسی یا روانشناختی جامعه میتواند آثار مثبت یا مخربی داشته باشد. این سازمان میتواند به گونهای شرایط را آشفته یا آرام نشان بدهد. حتی صداوسیما میتواند باعث تشنج در جامعه بشود به صورتی که مردم آرامش نداشته و نگران بشوند. این سازمان حتی به قول معروف میتواند برنامههایی پخش کند که آرامشبخش باشد؛ و حتی فضا را به مسیر دیگری ببرد. اخیرا هم که رهبری فرمایشاتی را داشتند و روی این نکته تاکید کردند که صداوسیما در تبلیغات به کمک دولت برود. مفهوم حرف رهبری این بود که این سازمان در مقابله با کار روانی دشمنان، هم برنامههایی را تولید کند و هم به دولت کمک کند. این سازمان میتواند این کارها را بکند ولی هنوز آثاری از توصیههای رهبری را در برنامههای صداوسیما نمیبینیم. یعنی اینکه آثار محسوسی را در مقابله با تبلیغات دشمن ندیدهایم. شما میدانید که بخشی از مشکلات کشور به دلیل تبلیغات سوء و کار روانی است که دشمنان انجام میدهند. آنها از امکانات تبلیغی فراوانی برخوردار هستند. دشمنان در حال حاضر در فضای مجازی و غیر مجازی و مخصوصا رادیو و تلویزیونهایی که از بیرون میآید به طور مرتب روی یاس و ناامیدی مردم و همینطور روی فساد مسئولان و نظام تبلیغ میکنند.
یکی از نمونههای این کار سخنرانی «مایک پمپئو»، وزیر خارجه آمریکا در جمع ایرانیان کالیفرنیا بود. آنها ۴۰ سال است که به جمهوری اسلامی توهین میکنند و ما را زیر سوال میبرند. این کار را با الفاظ بسیار بدی هم انجام میدهند. این سخنان را رسانههای مختلف پخش میکنند و مقداری هم در داخل کشور بازتاب دارد و مردم را هم نگران میکند؛ یا مثلا فرض کنید در حال حاضر آمریکاییها آمدهاند بحث «ناتوی عربی» را مطرح کردهاند. بالاخره این موضوعات یک مقدار روی مردم آثار سوء دارد و کمی هم تشنجآفرینی میکند.
بنابراین، صداوسیما تکلیف دارد که به مقابله با این تبلیغات دشمن برود. این سازمان باید در مقابله با جنگ به اصطلاح روانی دشمن برنامهسازی، تلاش و مقابله کند. یکی از راههای این کار هم این است که با برنامههای موجود در کشور همراهی کند و آنها را تبلیغ کند؛ ولی متاسفانه آنها کمتر به این مسائل میپردازند. به نظرم آنها میتوانند؛ ولی لابد هنوز آمادگیاش را ندارند. به هر حال، از سوی صداوسیما کار کارستانی که در جامعه موثر باشد ندیدهام! متاسفانه در کشور رسانههای کمی داریم که بخواهند به طور کلی از کیان نظام و انقلاب آن هم با رویکردی عقلانی و استدلالی دفاع بکنند.
بسیاری از کارهای صداوسیما ضد تبلیغ است. این سازمان در انتخاب افراد، موضوع و بحثهایش افراط میکند. این موضوع عموما در حوزه سیاسی ضد تبلیغ است.
سایر اخبار این روزنامه
وزیر امور خارجه در همایش مشترک سفرا و روسای نمایندگی های ایران در خارج از کشور با بخش خصوصی :
دیروز اخبار ضد ونقیضی درباره اقدام به خروج غیر قانونی شهرام جزایری از مرز بازرگان منتشر شد
محمد هاشمی رفسنجانی در گفتوگو با «ابتکار»:
صدا و سیما دیگر نقش رسانه ملی و آثار رسانه ملی را ندارد
محمد صادق جنان صفت
بازار ناآرام ارز و احتمال استعفای دولت
«ابتکار» از عواقب احتمالی کنار گذاشته شدن ناگهانی 1200 مدیر بازنشسته گزارش می دهد
«ابتکار» از آمادگی های ایران در برابر تحریمهای 13 مرداد آمریکا گزارش میدهد
«باطل السحر» همبستگی در برابر تحریمهای خارجی
« ابتکار» شروع مجدد جدال لفظی میان ترکیه و آمریکا را بررسی میکند
حرکت پاندولی آنکارا در سیاست خارجی
نقش دستهای پشت پرده در بازار آشفته اقتصادی چیست؟
از کودتای اقتصادی تا براندازی سیاسی
حاشیه های حمید هیراد تمام نمی شود
ایرادهای هیراد!
تغییرات عجیب میراثفرهنگی اصفهان در آثار تاریخی نصف جهان ادامه دارد
اولین حوض فرنگی ایران قربانی چوگان در نقش جهان
ثبات «بهشت» و مصلحت پایتخت
تا ثُریّا کى رود دیوار کج؟