اسماعیل بخشی، فعال کارگری در گفت‌وگو با «همدلی» مصیبت کارگران و ناکارآمدی دولتی‌ها در هفت‌تپه را تشریح کرد:

هفت‌تپه را دو بچه مافیا هدایت می‌کنند
همدلی| رضا نحوی- هیچکس حاضر به شفافیت نیست. سیستم سیستم سرمایه داری است. یعنی اقتصاد این کشور وابسته به سرمایه‌دار است. از کجا می توان فهمید؟ وقتی به یک جلسه می‌رویم به خوبی می‌توان این وضعیت را فهمید... وقتی می‌بینی که تمام مسئولین حاضر در جلسه مقابل تو (کارگر) و طرفدار سرمایه‌دارهستند؛ همه در یک جبهه اعم از مدیر دولتی و خصوصی دارند علیه تو می‌جنگد. آنجا تو می‌فهمی این سیستم تحت سیطره نظام سرمایه‌داری است. کارگر در نگاه این سیستم باید بمیرد! برای همین امیدی به این مذاکرات نداریم ولی من به عنوان نماینده کارگران موظفم تمام راه‌ها را بروم.
کسی نیست صدای ما را بشنود انگار که خواب باشند انگار داریم چنگ می‌زنیم به دیوار...
سوال ما از سازمان خصوصی سازی این است؛ این شرکت را چگونه و بر‌چه اساس واگذار کردید؟ چند تن از کارگران خودشان را برای اخراج از شرکت آتش زدند. حقوق شان یک میلیون و دویست هزارتومان بود. لعنت به این زندگی... آقا بیایید ما را دار بزنید والا من به دار راضی‌ام. این چه زندگی....


این بخشی از سخنان اسماعیل بخشی از کارگران نیشکر هفت‌تپه است که در جمع خبرنگاران بیان کرده است. همزمان با اعتراض کارگران نیشکر هفت‌تپه در روزهای گذشته اسنادی در فضای مجازی منتشر شد که نشان می‌دهد سازمان خصوصی‌سازی در سال 93 ، شرکت کشت و صنعت نیشکر هفته تپه را طی فرایندی مجهول و غیر‌شفاف و به رقمی مجهول در اختیار 2 فرد زیر سی‌سال به نام‌ های« مهرداد -ر»و «امید-الف» و شرکتی که کارش هیچ ربطی به نیشکر ندارد(با مدیریت « نسترن-الف» خواهر یکی از کارفرمایان) و فاقد هرگونه سایت وبلاگ و شناسه اینترنتی است واگذار می‌کند. بعد از این واگذاری مشکلات کارگران هفت‌تپه آن قدر گسترش یافت که در سال 95 نماینده شوش دانیال در مجلس شورای اسلامی در تذکری شفاهی به علی طیب‌نیا وزیر وقت اقتصاد، اعلام کرد«آیا واگذاری این مجموعه بزرگ اقتصادی آن هم به دو جوان 28 و 31 ساله بدون هماهنگی مسئولان استان و شهرستان به معنای رها کردن این مجموعه نیست؟» راضی نوری در مجلس اعلام کرد:«در سال اقتصاد مقاومتی که دغدغه رکود اقتصادی و بیکاری همچنان وجود دارد، این واگذاری را موجب ایجاد مشکلات متعدد برای کارگران این مجموعه اقتصادی و این اقدام غیرکارشناسانه می‌‌دانم».
این واگذاری در‌حالی انجام‌شده که در «تبصره یک ماده هفت آیین نامه اجرایی روش‌های واگذاری» به صراحت بر ضرورت صلاحیت فنی و علمی اشخاص خریدار تاکید شده است. این‌در‌حالی است که اسماعیل بخشی نماینده کارگران هفت‌تپه درگفت‌وگو با همدلی، مدیران فعلی نیشکر هفت‌تپه را فاقد صلاحیت مدیریتی بر این شرکت بزرگ می‌داند.
اسماعیل بخشی درباره مطالب فوق الذکر اعلام کرد: شما می‌پرسید که دولت چگونه این واگذاری را انجام داده است؟ اگر ما کارگران این را می‌دانستیم که دیگر دعوایی نداشتیم. ببینید هفت‌تپه یک صنعت ملی است و به صورت امانت در دست دولت است. پس حق ما کرگران است که بدانیم این شرکت به چه کسی واگذار می‌شود؛ حق ماست که بدانیم مورد‌های تبصره قرارداد انعقادی بین دولت و کارفرما چیست. ما نمی‌دانیم که این قرارداد چگونه منعقد شده است. ما کارگران خواهان شفاف‌سازی در این مورد هستیم.
آقای «دولت» بر چه اساسی این شرکت بزرگ را به دو جوان واگذار کرده‌اید؟ آیا کارفرمایان مالکند یا مستاجر؟ آیا حق واگذاری زمین‌ها را دارند؟ حق فروش زمین‌ها را چطور؟ این مسائل پرسش های ماست. ما این ادعا را نداریم که همه اتفاقات غلط است ما فقط خواهان شفافیت در نحوه عقد قرارداد و چگونگی واگذاری این شرکت هستیم. شاید ما اشتباه می کنیم ولی این حق است که بدانیم که در امر واگذاری هفت‌تپه چه اتفاقاتی افتاد؟ ایا در این واگذاری خیر عموم در نظر گرفته شد یا منافع شخصی و گروهی؟ حق ماست که خواهان شفافیت از سوی دولت باشیم.
قانونی که نقض شده است!
پای تبصره یک ماده هفت آیین نامه اجرایی روش‌های واگذاری را وسط می‌کشم که در آن به صراحت بر ضرورت صلاحیت فنی و علمی اشخاص خریدار، تاکید شده‌است؛ می‌پرسم آیا این تبصره قانونی رعایت شده است پاسخ می دهد: به زعم من اصلا و ابدا این حضرات هیچ شناخت علمی و کارشناسانه نسبت به کار و مدیریت هفت‌تپه ندارند. حتی تا زمان زیادی نمی‌دانستند چگونه شکر تولید می‌شود! به نظرم حتی نمی‌دانستند که شکر عصاره گیاهی است که در کارخانه تبدیل به شکر می‌شود یعنی تا این حد ناآگاه بودند.
صنعتی ملی که خانوادگی شد
در چند روز گذشته اخباری مبنی بر خانوادگی بودن شرکت‌های سهامدار نیشکر هفت‌تپه در فضای مجازی پیچید. به این نحو که یکی با پدر و بردارش و دیگری با دو خواهرش صاحب یکی از عظیم‌ترین صنایع ملی کشور هستند!
در‌این‌باره از اسماعیل بخشی می‌پرسم که چنین پاسخ می‌دهد: خب اصل دعوا هم بر سر همین موضوع است. بر سر همین فامیل بازی و مافیا پروری. این یکی فامیل‌های خودش را می‌آورد آن یکی هم‌همین طور. بعد بین دو کارفرما اختلاف می افتد! از همان ابتدا اعتراض ما این بود که وقتی خودتان هیچ بارتان نیست چطور می شود که فامیل‌هایتان را که اصلا نمی دانند کارنیشکر هفت‌تپه چیست مصائب چیست و... را سکان‌دار هفت‌تپه می‌کنید؟
شرایط طوری است که مدیر اصلا نمی داند که دارد چه چیز را مدیریت می‌کند. باید انجا زندگی کنید تا حرف هایم برای تان قابل لمس شود. نفس و ماهیت صنعت نیشکر هفت‌تپه به گونه‌ای است که از صدر تا ذیل از مدیر‌ تا کارگر باید کارگر باشند. یعنی کار در این مجموعه به نحوی است که نیاز است مدیر‌عامل هر روزه همراه با کارگران در زمین‌ها حضور داشته باشد و کارش را انجام دهد. حالا یکی از این کارفرمایان چهارماهی یک بار نمی‌آید هفت‌تپه سر بزند؛ واقعا مضحک است. اسد بیگی خودش نمی‌آید و بردارش امیر را آنجا گذاشته که مدیریت را برعهده بگیرد. بعد نورورز دو سهم بودند حالا شدند سه سهم!
اسماعیلی ادامه می‌دهد: سه روز پیش قرار شد جلسه ای با حضور مدیران و نمایندگان کارگری در استانداری برگزار شود. حالا بماند گفتند تنها دو نفر از نمایندگان کارگری حاضر شوند و تا ساعت ۱۰ شب ما را در حیات مکان جلسه نگاه داشتند! آن‌وقت از آن طرف کارفرما و آدم‌هایشان را با چنان احترامی و دست به سینه به جلسه هدایت کردند که نپرس. از سویی یک قائم‌مقامی را که اگر الان در هفت‌تپه اسمش را بیاورید برایت چوب میکشند را هم به جلسه دعوت کرده بودند. ما گفتیم تا این آقا را از جلسه اخراج نکنید ما با شما وارد گفت وگو نمی شویم! این قائم مقام خیلی آزارمان داده بود و ما توانسته بودیم عزلش کنیم. ولی انگار کماکان در پشت پرده حضوری جدی داشت. همه حضرات اصرار داشتند او باید در جلسه حضور داشته باشد! خب ما هم به جلسه نرفتیم اما در حیات ماندیم. خلاصه بعد از همه این اتفاقات متوجه شدیم که برگزاری این جلسه یک نمایش بوده چون ظاهرا آقای شریعتی یکی از گزینه‌های وزارت کار بوده و او هم از مشاورانش خواسته بود تا چند جلسه کارگری برایش تدارک ببینند. این را گفتم تا اوضاع دست‌تان بیاید! خلاصه آن شب ما در حیات ماندیم و به جلسه نرفتیم به استاندار پیام دادیم با ما وارد گفت وگو شود او هم که حاضر نبود پایین بیاید و با ما حرف بزند، به کارمندش گفت اگر می‌خواهند به جلسه بیایند اگر هم نه که اصلا مهم نیست. من هم پیام دادم که صبح شرحی از اتفاقات رفته بر خود و همکارانم را در این جلسه نمایشی منتشر می‌کنم. خلاصه هر چه فرماندار، مدیران و نماینده شوش اصرار کردند به جلسه برویم نرفتیم و برگشتیم.
می خواهند زمین های هفت‌تپه را تقسیم کنند
از اسماعیل بخشی درباره خبر منتشر شده درباره صحت و سقم تکه پاره کردن اراضی توسط کارفرمایان هفت‌تپه می‌پرسم؛ می‌گوید: ببینید آن قدر غیر شفاف عمل کرده اند که ما هم به درستی نمی دانیم چه اتفاقی در حال رخ دادن است. اگر به ما شفاف اعلام کنند که در قرارداد منعقد شده بین سازمان خصوصی سازی و جناب کارفرمایان چه مواردی ذکر شده تکلیف ما هم مشخص می شود. آیا این کارفرمایان سهامدارند یا مالک؟ نماینده شهر به گفت «من قرارداد را کامل خوانده‌ام. به او گفتم پس اگر این‌گونه است به ما هم نشان بده»میدانید چه جوابی داد؟ گفت: «به شما نشان بدهم تا فردا یک تصویر از آن را برای رسانه‌های خارج نشین ارسال کنید؟ من هم به او گفتم من حاضرم به روزنامه کیهان مطلب بدهم اما به آنها اطلاعاتی ندهم! گفتم اشکالی ندارد فقط مطالب را برای ما در جلسه استانداری بخوان تا کسی نتواند از قرارداد تصویری بردارد، حتی همین کار را هم حاضر نیستند انجام دهند. مگر قرارداد هسته‌ای است که این گونه ترسیده‌اید؟ هفت‌تپه یک صنعت ملی است و حق مردم است که نسبت به دارایی‌شان آگاهی داشته باشند.
بخشی درباره تقسیم اراضی هفت‌تپه می‌گوید: به علت اختلاف بین کارفرمایان قرار شده که اراضی را بین خودشان تقسیم کنند! یعنی چه مگر ملک پدری‌شان است که بخواهند تکه‌پاره کنند.
او ادامه می‌دهد: از زمانی که این حضرات سکان هدایت هفت‌تپه را به دست گرفتند، این شرکت ناامن شده است. چند بار اسلحه کشیده اند. این کارفرمایان وضعیت را ناامن کرده‌اند.
جالب است که مدیران دولتی هم همه جوره حامی این‌ها هستند. آخر ماجرا می‌فهمی همه با انها هستند. همش دروغ... همش ریا و عدم شفافیت...
این بار خودکشی دست جمعی در هفت‌تپه
از او درباره خودکشی چهار نفری که اخیرا در هفت‌تپه اقدام به خودکشی کرده‌اند پمی پرسم؛
«بله درست است چهار نفر بودند. حقوق‌شان یک میلیون دویست هزار تومان بود. به دروغ به آنها گفته بودند شما را به اداره دیگری می فرستیم، بعد نامه اخراجشان را زدند. 10 -15 روزی دوندگی می‌کنند تا جلوی اخراج خود را بگیرند بعد که می‌بینند فایده‌ای ندارد، دست جمعی اقدام به خودسوزی می‌کنند. جالب اینجاست وقتی مسئولین اجرایی جلوی‌شان را می‌گیرند که خودشان را آتش نزنند، با مشت و لگد می‌افتند به جان این کارگران بیچاره، بعد هم با ماشین آنها را به مکانی خاص منتقل کردند. من و چند کارگر دیگر زود خودمان را به انجا رساندیم تا به این عمل آنها اعتراض کنیم. می‌خواستند زندانشان کنند که با کفالت آزاد شان کردیم. واقعا مسخره است طرف رفته خودش را خلاص کند بعد به جرم نکرده می خواهند زندانشان کنند و اگر داد و بیداد ما نمایندگان نبود برایشان حکم می بریدند و پرونده درست می کردند برایشان!
بخشی اضافه می‌کند: چند وقت پیش یکی از ساختمان های نیشکر که 5 طبقه بود اتش گرفت. آن روز همین بندگان خدا بودند که اتش را خاموش کردند همین‌ها که می خواستند خودشان را خلاص کنند! بعد این گونه با آنها رفتار می شود؟ این نامش زندگی نیست؟ نمی‌دانم به کجا می رویم؟
سایر اخبار این روزنامه
همدلی به‌مناسبت طرح پرسش پارلمان از رئیس جمهور، این حق قانونی مجلس را طی ادوار ده‌گانه مجلس بررسی کرد ای کاش نمایندگان مجلس جایگاه خود را فراموش نمی‌کردند تا این‌گونه از سوی رسانه‌هایی که سوتی‌های ما را انتظار‌ می‌کشند، شکار نمی شدند گرانی خودروی معروف ایرانی تا 40 میلیون تومان موجب شکل گیری همزمان حیرت و طنز در جامعه شد «همدلی» شکایت جمهوری اسلامی ایران از دولت آمریکا بر اساس پیمان دو کشور در سال 1955 را بررسی کرد گزارشی از آیین نکوداشت استاد قاسم رفعتی قدردانی از دوست خوب موسیقی ایرانی اسماعیل بخشی، فعال کارگری در گفت‌وگو با «همدلی» مصیبت کارگران و ناکارآمدی دولتی‌ها در هفت‌تپه را تشریح کرد: برای زادروز یوهان ولفگانگ فون گوته معاوضه روح در ابدیت عبور شاگردان معنوی فردید از حوزه ای کاش نمایندگان مجلس جایگاه خود را فراموش نمی‌کردند تا این‌گونه از سوی رسانه‌هایی که سوتی‌های ما را انتظار‌ می‌کشند، شکار نمی شدند تصاویر دو قاضی متخلف منتشر شد حمله پهپاد یمن به فرودگاه بین‌المللی «دبی»