روزنامه آرمان امروز
1397/06/14
امکان مدیریت هست اگر...
وضعی که الان میبینیم، ناشی از کارهایی است که میتوانیم بکنیم و نکردیم و نباید بکنیم و میکنیم. درواقع این نظام تدبیر، مدیریت و رویکردهاست که مشکل دارد. اگر رویکرد و نظام مدیریتی و سیاستهای اجرایی و عملیاتیمان را درست کنیم به این وضع گرفتار نمیشویم. بحث اول رویکرد است. واقعیت این است که رویکردی که تاکنون به هر دلیل اتخاذ کرده بودیم، بازخوردی که گرفتیم حاکی از آن است که باید تغییر کند. در هر سیستم اهداف، سیاستهای اجرایی و عملیاتی داریم ولی یک شاخه هم به نام فیدبک داریم که تمام مراحل مسیر سیستم را بررسی کرده و اعلام میکند که کجا باید تغییر، اصلاح و ترمیم کنیم. رویکرد انتخابی که بر این مبنا بود، اگر روابط بینالملل مخصوصا با آمریکا را حل و فصل کنیم، مشکلات داخلی و حتی به قول رئیسجمهور مسائل آب خوردنمان هم قابل حل است. این یک دیدگاه بود که بر این اساس مذاکراتی انجام و برجامی حاصل شد ولی در عمل کسی پیدا شد که در تاریخ آمریکا ویژه است. جاده جدید سنگلاخ و پر از پیچ و خم است. راه بلد این جاده، این اعضای کابینه اقتصادی نیستند و این افراد راه بلد جاده، اتوبان و ماشین سالم هستند. این جاده، رانندهای که بتواند دنده معکوس بزند را میطلبد. درواقع آدمهای ویژهای که این راه را تجربه کردهاند، میخواهد. بعد از تغییر رویکرد، مدیران و سیاستهای جریان جدید، فرایندهای جدید غیر از آن جاده را در پیش بگیرند که باید مسئول محترم دولت به آن توجه کند. این سخنی است که حتی احزاب نزدیک به دولت، اصلاحطلبان، کارگزاران، دانشگاهیان، حوزه و مجلس به اتفاق بر ضرورت تغییر این مجموعه متفقالقولند. نخستین کاری که آقای روحانی باید انجام دهد، امکان عملی حل قضیه است. باید تدبیر و رویکرد عوض شود. مدیرانی که میخواهند این جاده جدید را بروند قطعا آن مدیران قدیم نیستند و باید تغییر کنند. نکته دوم، روحیه است که بالای 50 درصد از راه حل را تشکیل میدهد. روحیه منفعل یا روحیه فعال، روحیه افسرده یا روحیه بانشاط با هم متفاوت است. مدیران بعضا جرأت ریسک ندارند و تصمیم نمیگیرند. تصمیم گیری و برخوردهای بااقتدار و جهادی در این مقطع لازم است. در شرایط جنگ روحیه رجزخوان لازم است و نه منفعل. مردم وقتی به روحیه دولت و اعضای دولت و کابینه و مدیران نگاه میکنند، حساب کار خود را میکنند. نکته دیگر، برآورد واقعی از امکانات آوردهها و هزینههاست. واقعیت این است که مساله درآمد و هزینههای ارزی آنچه الان دیکته میشود، نیست. کل نیاز کالاهای اساسی(25 قلم کالا) براساس 10 سال گذشته، حداکثر 12 میلیارد دلار بیشتر نیست و با احتساب دارو و تجهیزات پزشکی 15 میلیارد دلار است. با اینکه امسال از نظر گندم هم خودکفا شدهایم ولی حتی اگر 5 میلیارد هم بالاتر در نظر بگیریم، کل نیاز کالاهای اساسی و ضروری 20 میلیارد دلار بیشتر نیست. کل واردات غیر حساس ضروری مثل کالاهای واسطهای و مصرفی طی 10 سال گذشته بین 30 تا 35 و 40 تا 45 میلیارد دلار بیشتر نبوده است. جمع این دو 65 میلیارد و در بالاترین میزان 70 میلیارد هم در نظر بگیریم با احتساب 10 میلیارد نیازهای دیگر 80 میلیارد دلار است. در مقابل سال گذشته صادرات غیرنفتی حدود 40 میلیارد دلار و امسال که رئیس اتاق ایران و عراق هستم طی 5 ماه گذشته، 30 درصد افزایش صادرات به عراق داشتهایم. قطعا صادرات غیرنفتی ما به 45 میلیارد دلار خواهد رسید. نفت در کمترین میزان صادرات قطعا 50 میلیارد دلار خواهد بود. الان بنا بر گفته سازمانهای بینالمللی که آمارهای رسمی ذخایر ارزی را اعلام میکنند، حاکی از حدود 110 میلیارد دلار پول ایران خارج از دولت به غیر از آنچه در اختیار مردم و بخش خصوصی است، است که مجموعا 200 میلیارد دلار پول داریم که در مقابل 80 میلیارد دلار هزینه است. این مبلغ جدا از ارز خانههای مردم و امکانات ذخیره شده در جاهای دیگر است. درواقع کسری ارز نداریم ولی مشکل تقاضاهای غیراقتصادی است و اگر نتوانیم مدیریت کنیم یک عده رو به خروج سرمایه از کشور یا کالای قاچاق میآورند. در بحث بازار ثانویه عرضه کننده عمده پتروشیمی و فولادیها هستند. اگر ارز را درست و به موقع و با قیمت مدیریت شده عرضه کنند نباید مشکل داشته باشیم. همین الان با دو برابر قیمت قبلی در بازار ثانویه پول میگیرند. آیا واقعا پتروشیمی و وزارت نفت نمیتواند از مدیر خود بخواهد که ارز را در بازار عرضه کند؟ در رابطه با تقاضا هم نظامات و سیستم به گونهای باشد که عرضه به اندازه کافی باشد تا نرخ بازار ثانویه کمتر شود. بازار سوم هم که بازار کوچه و بازار است و کل حجم آن 3 درصد کل نیازهاست. اما این ارز نیاز 3 درصدی، مرجع شده است که همان جو روانی است. فکر میکنیم که تمام کالاها در مملکت با 14 هزار تومان توزیع میشود که اینطور نیست. یکسری فضاسازی و جوسازیها از بیرون و داخل وجود دارد که همه اینها به نظام مدیریت برمیگردد. باید کاری کنیم که به سمت تک نرخی و عرضه و تقاضا برویم که به گفته همگان درست است ولی در شرایط عادی. این تئوری در شرایط عادی درست است و نه در شرایط بحرانی. از طرفی چون فضای تحریم حکمفرماست، نیازمند استفاده از راههای باریک و ویژه هستیم. آیا تضاد بین فضای امنیتی و شرایط تحریم قابل مدیریت است؟ پاسخ مثبت است اما چگونه؟ ما یک ستاد تدابیر ویژه شورای عالی امنیت ملی داشتیم که هنوز هم هست و ریسکهای شرایط بحران را با قوانین و مقررات مورد سنجش قرار داده و اجازه مربوطه را صادر و به گونهای تضمین میکند. این با مصوبه ستاد شورای تدابیر ویژه قابل حل است. درواقع این فضای ویژه امنیتی- تحریمی قابل مدیریت است. ستاد تدابیر ویژه را پررنگ و وارد صحنه کنیم. فضای مملکت را طوری جلوه دادهایم که همه دزد و فاسدند! به چه امیدی همه را فاسد جلوه میدهیم که هیچکس جرأت سرمایهگذاری ندارد؟ هر روز یک طور تصمیم گرفتن و بخشنامه کردن و برخورد کردن راه به جایی نمیبرد. در حالی که گمرکها مملو از مواد اولیه است، پوشک مشکل عام و خاص شده است، در حالی است که مواد اولیه آن در گمرک تلنبار شده است. درصورتی که با یک تصمیم میتوان گمرکها را خالی و حساب و کتاب آن را به بعد موکول کرد. چرا از فرصتها و امکاناتمان استفاده نمیکنیم که خدای ناکرده اینطور القا شود که همه تعمد دارند تا کار را خراب کنند؟ همانطور که صندوق ذخیره ارزی و توسعه ملی داریم، یک صندوق ملی عقل و تدبیر فارغ از چپ و راست هم درست کنیم که واقعا از عاقلان بهرهمند شویم. صندوقی در سطح ملی که تدبیر داشته باشد و عقلا دست به دست هم دهند. دولت میتواند از همه سرمایههای اجتماعی استفاده کند. چرا در جنگ تحمیلی پیروز شدیم؟ چون همه دنبال دولت بودند. همه در جبهه و تحت یک فرماندهی واحد قرار داشتند. طی هشت سال جنگ ایستادیم و حتی یک سانت از مرز کشور را از دست ندادیم. جوانان همین کشور با یک تفنگ ژ3 و آموزشهای ابتدایی رفتند و جنگ را اداره کردند. الان چه شده که با این همه امکانات، جوانان تحصیلکرده و زیربناهای ایجادشده ماندهایم؟ روحانی با همان روحیهای که در جنگ بود، محکم بایستد و همه هم باید کمکش کنیم.* رئیس سابق اتاق بازرگانی
سایر اخبار این روزنامه
مهاجرت تشنگان
«آب باريكه برجام» را حفظ كنيم؛ نه تخريب
«تلاشهاي مشكوك» براي حذف شورا و افشاني را رصد ميكنيم
دعوت مجدد از اساتید بازنشسته به دانشگاه آزاد
سد بوروكراسي بر سر راه بازرگانان
«بهانههاي پوشكي» دلواپسان
ياسر از «نگاه پدر» به جمهوريت و اميركبير ميگويد
با این قانون چک فقط زندانها پر میشود
امکان مدیریت هست اگر...
بهکارگیری بازنشستگان با استثنا و محدودیت!
گذرگاه سخت
ممنوعیت انتصاب مدیران دوتابعیتی رد شد
انتقاد حاجی بابایی از نطقهای تند نمایندگان
پیگیر مساله دانشجویان بازداشتی هستیم